- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

قطعاتی برای دیباچه بر کتاب زنان آوای هامون؛ یادداشتی از مهدیه امیری

قطعاتی برای دیباچه

مهدیه امیری

 

این دیباچه را با سه قطعه صورتبندی می کنم که می تواند شکلهایی از اشکال اندیشیدن در حوزه زنان و جنسیت باشد که صداهای متنوع و متکثر درون این ویژه نامه را به شکل منظومه ای چندساحتی بازنمایی می کند.

 

یک- پیشروی آرام زنان در مشارکت اجتماعی

آصف بیات در کتاب خود تحت عنوان «زندگی همچون سیاست» ایده ی “ناجنبش” و “پیشروی آرام” را مطرح و به این مساله اشاره می کند که «پیشروی آرام؛ پیشرفت خاموش، طولانی اما فراگیر مردم عادی به سوی مالکان، قدرتمندان یا حوزه عمومی برای بقا یا بهتر شدن زندگی شان است. پیشروی آرام نمی تواند به خودی خود “جنبش اجتماعی” تلقی شود» اما این ناجنبش ها می تواند تاثیراتی آرام بر زندگی روزمره مردم داشته باشد. بر اساس این ایده، کنشگری محدود زنان، همان “نا جنبش” هایی هستند که با خود “پیشروی آرام” را به همراه دارند و تاثیرات آن را می توان درطی سالیان متمادی دید. در منطقه جنوب ایران نیز این ناجنبش های محدود زنان در حال شکل گیری است و امید می رود این نوع کنشگری آرام و تدریجی در آینده مسیری را باز کند که در آن زنان جنوب به راحتی بتوانند در عرصه عمومی گام نهند و آزادانه به کنش بپردازند.

جدای از فعالیت های مقطعی؛ زنان در استان بوشهر در مقایسه با مردان از نظر هویتی دارای مشکلات زیادی هستند و عمدتن منابع هویتی زنان تحت الشعاع جنسیت یا خاستگاه های اجتماعی و طبقاتی مردان قرار دارد. برخی زنان در استان بوشهر با فعالیت های مذهبی و سنتی سعی در معنا بخشیدن به هویت خویش دارند و این مساله موجب کم شدن میدان تعاملات زنان و محصور ماندن آنان در چارچوب نقش های سنتی محوله به آنها شده است. از جمله مواردی که باعث تشدید عدم مشارکت های نهادی و انجمنی در زنان استان بوشهر می شود را می توان به ۱-میزان منابع در دسترس زنان، ۲-گستره ی روابط اجتماعی، ۳-سطح و میزان اثربخشی اجتماعی و ۴-میزان اعتماد اجتماعی زنان اشاره کرد.

در استان بوشهر میزان منابع در دسترس زنان جهت مشارکت های اجتماعی بسیار محدود می باشد. چرا که امکانات مادی، مهارت های اجتماعی و میزان حمایت های اجتماعی از زنان در این استان بسیار ناچیز است و به زنان به طور خاص آموزش ها و مهارت های اجتماعی جهت فعالیت در عرصه عمومی داده نشده است.

گستره روابط اجتماعی نیز که شامل روابط رسمی و غیررسمی هست نیز تنها به روابط غیررسمی و دوستانه و خانوادگی محدود شده و روابط رسمی که مستلزم حضور و فعالیت و کنش زنان در اجتماع می باشد، نادیده گرفته شده است. سطح و میزان اثربخشی اجتماعی که شامل باور به اثربخشی حضور و مشارکت در عرصه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است به دلیل عدم باور و پذیرش هویت مستقل در برخی زنان استان بوشهر در سطح بسیار پایینی قرار دارد و تجربه زنان جهت مشارکت اجتماعی و مدنی که به صورت عملی در آمده باشد، بسیار محدود و ناچیز است. سطح و میزان اعتماد اجتماعی زنان که شامل اعتماد شخصی و اعتماد رسمی هست نیز بارور نگردیده است.

. امیل دورکیم؛ “پیوندها و مناسبات اجتماعی را به مثابه ی رشته هایی تلقی می نمود که بر بنیان آن، جامعه ساخته و همبسته می گردد. به زعم دورکیم، در جوامع مدرن، تقسیم کار اجتماعی و گروه بندی های اجتماعی و نهادهای حرفه ای منبعث از آن، عاملی در استوار نمودن پیوندهای اجتماعی و برقراری همبستگی اجتماعی با حفظ تفاوت ها می باشد.” در دنیای مدرن، فعالیت های اجتماعی زنان در دو سطح توده و نخبگان صورت می گیرد و جامعه باید سعی در پرورش و آماده سازی حضور زنان در این دو سطح نماید. در استان بوشهر، همبستگی اجتماعی که متناسب با جمعیت زنان آن باشد، وجود ندارد و حضور زنان به طور نمایشی و سطحی در برخی فعالیت های مذهبی و مدنی خلاصه می شود و هیچ گونه آماده سازی زنان جهت تعریف آنها در توسعه اجتماعی دیده نشده و زنان فاقد مهارت های لازم برای مشارکت و همبستگی اجتماعی که دورکیم از آن بحث می کند، هستند.

دورکیم معتقد است که “نقطه پایان تکامل اجتماعی بشر، جامعه مدرن است. جامعه ای که ساختار آن سازمان یافته و از تمایزات و تفاوت های افراد شکل گرفته است. همین تفاوت هاست که باعث پیوند افراد جامعه مدرن می شود. این همبستگی در دنیای مدرن باعث می گردد که هم فرد و هم جمع دارای هویت شوند. در حالی که در جامعه سنتی فقط جمع هویت دارند.”

در جامعه شبه مدرن استان بوشهر؛ زنان در تعریف، معنابخشی و بازاندیشی هویت خود به دلیل عدم همبستگی اجتماعی در بین زنان و مردان دارای مشکلات زیادی هستند و انسجام گروهی و شخصیتی در زنان تقویت نگردیده است. زنان در جامعه شبه مدرن بوشهر؛ نیازمند آموزش مهارت های جمعی برای مشارکت اجتماعی هستند. همچنین با افزایش ان جی اوهای خاص زنان در حوزه آموزش حقوق زنان و برگزاری کارگاه های آموزشی حقوق زنان، تریبون های آزاد زنان، مجمع زنان و …. یک گفتمان سازی اجتماعی جهت هویت بخشیدن و ایجاد همبستگی اجتماعی جهت مشارکت زنان باید صورت گیرد تا از این طریق زنان با پرورش ایده ها و خلاقیت های خود با حضور در عرصه اجتماع هم به صورت توده و هم نخبگی از حالت شی وارگی که به آنها داده شده، درآیند و به سوژگی برسند. همچنین با افزایش نهادهای مدنی و دموکراتیک، سرمایه ی اجتماعی قوی تر و منسجم تری باید در حوزه زنان شکل گیرد.

 

دو – نگاهی بر وضعیت کارآفرینی زنان در استان بوشهر

رشد بی رویه جمعیت و توسعه شهرنشینی باعث بوجود آمدن تغییراتی در سبک و کیفیت زندگی انسان ها شده و این امر باعث بروز ناسازگاری های زیست محیطی و اجتماعی گردیده است. زنان به عنوان قشری که بخش عمده ای از توسعه مربوط به آنهاست، در حل این ناسازگاری ها دارای جایگاه ویژه ای هستند. سازمان ملل در طرح توسعه پایدار که از ابتدای سال ۲۰۱۶ شروع و تا ۲۰۳۰ ادامه دارد، برای رسیدن زنان به این جایگاه برنامه ریزی های گسترده ای انجام داده است.

انطباق و تقویت سیاست های موثر و قوانین قابل اجرا برای پیشبرد تساوی جنسیتی و توانمند سازی همه زنان و دختران در کلیه سطوح، انطباق و تقویت سیاست های موثر و قوانین قابل اجرا برای پیشبرد تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران در تمام سطوح از جمله اقداماتی است که این سازمان درصدد اجرایی کردن آن هست. مشارکت زنان در عرصه عمومی و کنش اجتماعی آنها یکی از جمله مواردی است که باعث می شود زنان بتوانند ضمن دستیابی به شرایط بهتر اقتصادی و پیدا کردن تامین و رفاه اجتماعی،  سهم عمده ای در توسعه در سطح ملی داشته باشند. از جمله مواردی که می تواند ضامن توسعه پایدار با مشارکت وکنش اجتماعی زنان و باهدف رفع ناسازگاری ها و کسب درآمد باشد، کسب و کار سبز هست. با توجه به وضعیت نامناسب اشتغال در ایران، خصوصا برای زنان، رفتن به سمت کسب وکاری که با روحیات زنانه سازگاری بیشتری دارد را باید مدنظر قرار داد و در این زمینه کارآفرینی هایی صورت داد و از این طریق زنان با مشارکت و کنش اجتماعی- زیست محیطی خود به تحقق توسعه پایدار دست یابند. در بسیاری از جوامع، زنان با تبعیض های اجتماعی و اقتصادی زیادی روبرو هستند که همین مساله باعث عدم دسترسی آنها به بازار کار می شود. تبعیض هایی که زنان در جوامع با ان روبر هستند باعث کاهش نقش انان در توسعه اقتصادی پایدار و کم شدن کنشگری اجتماعی انها می شود. دلیل این بعیض ها وجود رفتارهای حاکم بر فرهنگ شهروندان یک جامعه در خصوص زنان هست. زنان کارآفرین از جایگاه اجتماعی  اقتصادی خاصی در فرآیند توسعه پایدار برخوردارند و افزایش میزان توجه سیاست گذاران به این موضوع حساس و ضروری در جامعه ی در حال رشد ما، زمینه مناسبی برای بروز استعدادهای زنان و دختران کارآفرین را به منظور توسعه پایدار اقتصادی کشور فراهم خواهد ساخت. همواره وجود انگیزه و ترغیب ها، نیاز اقتصادی، کسب قدرت و اعتبار در جامعه و دستیابی به رضایت شغلی از عوامل ورود زنان به بازار کار هست. این عوامل باعث می شود که ضرورت ایجاد زمینه مشارکت هرچه بیشتر زنان در عرصه فعالیت های کارآفرین سریع تر فراهم آید.

در استان بوشهر به دلیل موقعیت زیست محیطی خاصی که موجود هست، بستر مناسبی برای کنش اجتماعی- زیست محیطی زنان به شمار می رود. با توجه به وجود گونه های مختلف گیاهی، حیوانی، آب و هوایی، صنعتی، کشاورزی و… که در استان بوشهر وجود دارد، امکان پرداختن به کسب و کار سبز برای زنان بسیار مهیا هست. به طور مثال مشاغلی همچون تاسیس و راه اندازی موسسه مطالعات حیات وحش و گیاهان دارویی به دلیل وجود گونه های متفاوت گیاهی و حیوانی در استان بوشهر، راه اندازی خانه سبز توسط زنان که در آن به شهروندان علاقمند به مسایل زیست محیطی، آموزش حقوق شهروندی و محیط زیستی داده می شود. راه اندازی اتاق خبر سبز؛ سایتی خبری ویژه محیط زیست که در آن تمامی موارد مربوط به محیط زیست بیان میشود، راه اندازی گردشگری شهری توسط زنان که فرهنگ گردشگری پایدار را به شهروندان آموزش می دهد، استفاده از المان ها و نقاشی دیوارهای سبز که در این طرح زنان به هنرهای تجسمی و نقاشی های دیواری محیط زیستی در سطح شهر می پردازند، اجرای طرح محیط یار در مدارس استان بوشهر که آموزش های لازم توسط زنان به کودکان در خصوص مسایل محیط زیستی استان بوشهر جهت آشنایی بیشتر دانش آموزان از وضعیت اکولوژیک استان به آنها داده می شود، راه اندازی خانه خرما در مدارس که کلاس های آموزشی جهت معرفی خرما و محصولات و گونه های مختلف آن به دانش آموزان آموزش داده می شود، اجرای برنامه حمل و نقل سبز در شهر، بازیافت و مدیریت پسماند و پدافند غیرعامل (تهیه نقشه منابع خطرساز در مواقع بحران) و… از جمله مواردی هستند که پیشنهاد می شود. این موارد پیشنهادی قابلیت اجرایی شدن در استان بوشهر به دلیل وضعیت خاص زیست محیطی را دارد.

 

سه – فقدان جریان سازی اجتماعی در استان بوشهر

همواره جامعه بستر شکل گیری، صورتبندی، رشد و بلوغ جریانهایی است که شکل گرفته یا قرار است در آینده شکل بگیرد. اندیشه هایی که اجتماعی باشند امکان رشد دارند و جریان هایی را شکل بدهند که حاصل یک عمل جمعی یا هدایت شده باشد و موجب حرکت و ایجاد تغییرمی شود. لذا این اندیشه ها هم مبنای ایدئولوژیک و فکری دارند و هم کارکردهای فرهنگی.

جریان فرهنگی و اجتماعی حتما باید حول یک فکر و اندیشه مشخص شکل بگیرند و از روی کاغذ خارج شود و به صورت یک عمل جمعی در عرصه اجتماع و جامعه ظاهر شود تا طرفدارانی پیدا کند و این فکر و اندیشه را مبنای یک عمل جمعی و یا کنش جمعی قرار دهند و تبدیل به یک جریان اجتماعی شوند. جریانی که متاسفانه در استان بوشهر در طی این سال ها شکل نگرفته و اغلب کنش ها و فعالیت ها به صورت کوتاه مدت و دارای اهداف شخصی بوده و منجر به ایجاد یک جریان اجتماعی در عرصه عمومی نشده است.

در استان بوشهر؛ کدام حرکت جمعی توانسته منشا حرکت های جمعی در بین توده ها و نخبگان شود؟ تا چه میزان موفق به خلق گروه ها، سازمان های مردمی، طیف های فکری و… شده است؟ بیشتر در میان کدام طبقه و قشر اجتماعی نفوذ کرده؟ و بسیاری پرسش های دیگر که همه به عدم وجود چنین جریانی در استان بوشهر گواهی می دهد. کنش های افراد در استان بوشهر پایا و پویا نبوده و بیشتر واکنشی بوده به دیگر افراد و یا گروه ها. چراکه؛ زمانی یک فکر و اندیشه مورد پذیرش و به صورت یک اقدام جمعی قرار گیرد، افراد به صورت  داوطلبانه و خودجوش برای رسیدن به آن اهداف در مسیر مشخصی به حرکت در می آیند و با فعالیت های متوالی در جهت پیشبرد آن جریان خاص حرکت می کنند.

در بین برنامه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، هنری و سیاسی موجود در استان بوشهر؛ انسجام و توالی برقرار نشده و همین امر منجر به یک حرکت و یا یک موج اجتماعی در بین افراد در  زمان های مختلف نگردیده و افراد را در سطوح مختلف درگیر آن هدف ننموده است. اکثر فعالیت ها،کارهای پراکنده و ابتر و بی استمراری هستند که فراگیر نبوده و طبقات مختلف اجتماع را درگیر ننموده است بنابراین آن توسعه ای که مدنظر هست همچنان شکل نگرفته و بیشتر شاهد جوسازی برخی افراد و گروه ها و سازمان ها بوده ایم.