- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

«هر که به خویشتن رود»؛ جستاری درباب پنج روز اعتراض کازرونیان

«هر که به خویشتن رود»

جستاری در باب پنج روز اعتراض کازرونیان

 

روح اله طراوت

 

 

پیش قراول: نماینده منتخب از حوزه شهرستان کازرون، قصد داشته و دارد که منطقه ای که از قضا زادگاه وی است را از مام خود جدا کرده و به همراه مناطق دیگر تبدیل به شهرستانی جدید کند. در این طرح بخشی از مناطق باستانی و طبیعی مهم از شهرستان جدا و به شهرستان جدید واگذار می­شود.

اتفاق: کم کمک خبر درز می­کند و آرام آرام، موافق و مخالف صف خود را جدا و هر کدام به واسطه تفکرات یا ایده­ها و ایده­آل های خویش در یکی از این صفوف جای ­می­گیرند. بیشتر اما، مخالفان جدایی لب به اعتراض گشوده و بانگ وحدت سر می­دهند. در این میان گاهی خبر می­رسد که طرح مسکوت مانده و گاهی تنور داغ می­شود و شعله­ها زبانه می­کشد. چندی نمی­گذرد که سخن از محافل خصوصی به سطح عموم کشیده و بانگ اعتراضات صدایش گوش­های بیشتری را وادار به شنیدن می­کند. اعتراضات فروردین ماه کازرونیان پنج روز متوالی ادامه می­یابد تا آنکه کوس نواخته شده نوایش به مدیران و معاونین رئیس جمهوری هم می­رسد و فعلاً با وعده­های مسکوت ماندن طرح اولیه، مخالفان آرام شده­اند.

  1. ایده اصلی «کانت» در آثار سیاسیش و حتی در کتاب «دین در محدوده عقل تنها» این بود که آدمیان آن زمان که خرد بر تمامی شؤنشان وارد شود و اخلاق سراسر زندگی انسان را در برگیرد، می­توانند به سوی جهان وطنی حرکت و خود را یک کل واحد یابند و همگان به عنوان شهروندان جهانی تلقی گردند. بیراه نیست اگر  بگوییم امروز جهان و جهانیان اگرچه با آن اتوپیای آرمانی فاصله دارند؛ ولی به سرعت در حال حرکت به سمت چنین چشم­اندازی هستند. تلاش کشورهای مختلف بر این شده است که همگرایی را بر واگرایی ترجیح و حداقل در بعد نظر و تا آنجا که امکان دارد در عمل به سوی جهانی شدن حرکت و از فرد گرایی و خاص­گرایی ،در عین احترام به خرده فرهنگ­ها،  به سمت جهان وطنی پیش روند. اما حرکت شهروندان کازرونی دقیقاً در کجای این دو گانه خاص­گرایی ـ جهان گرایی قرار می­گیرد؟ آیا می­توان این­گونه اعتراضات به تشکیل شهرستانی جدید را به معنای خاص­گرایی قلمداد کرد یا برعکس، تلاش برای حفظ وحدت در کوچکترین بخش تقسیمات جهانی را، مدرن و امروزی یافت؟
  2. شاید برای پاسخ به پرسش ذکر شده هر جوابی به نوعی مبالغه قلمداد شود چه آنکه جماعتی چند ده هزار نفری که هر روز از کار و زندگی خود می­زدند تا مخالفت خود را با جدایی بخش­های از سرزمینشان اعلام کنند، هر کدام به انگیزه­ای بوده و نتوان یک حکم کلی برای آن صادر کرد. اما باید گفت که مفسران، تحلیل­گران و در نهایت کنش­گران از این پس ­ می­بایست این دوگانه را برای خود مشخص و به خصوص کنشگران، تکلیف خود را با این دوگانه معین کنند. اینکه در قرن بیست و یکم ما در کجای این دوگانه قرار گیریم صرفاً هدف ما را مشخص نمی­کند بلکه هم الگویی است برای آیندگان و هم واکنشی است به جهان پیرامونمان. در نهایت باید دانست که این نوع اعتراضات که شاید در فضای کنونی کشورمان کمی عجیب و بدیع بوده است از قضا در سطحی کلان، چشم­اندازی وسیع­تری را روبروی ما قرار می­دهد. اینکه جامعه چند پاره ما می­خواهد به هم­افزایی­ها و نقاط مشترک خود نگاه کند و دیگران را سهیم در داشته­های خود کند و یا نه، صرفاً هر قوم و قبیله قصد دارد مرزهایی برای خود ترسیم و تافته خود را جدا بافته یافته و خود را در حصارها محدود کند.
  3. بخش دیگری از این اعتراضات را اما، می­توان تلاش برای شنیده شدن نیز تلقی کرد. در شهرستانی مانند کازرون که حداقل از عصر پس از مشروطیت تلاش کرده است خود را در وسط میدان بیاندازد و در هر مقطع کم یا بیش، پیش یا پس به حرکت خود در متن تحولات جامعه ادامه دهد، شنیده شدن و دیده شدن شاید مهمترین تلاشی باشد که امروز به مدد ابزارهای مدرن و به خصوص در تحولات اخیر با کمک شبکه­های اجتماعی هر کسی به دنبال کسب آن می­باشد. این در حالی است که درک این مسئله مهم اما ساده می­تواند برای فعالین سیاسی و اجتماعی و مدنی به شدت راه­گشا باشد. هویت یابی و تلاش برای نشان دادن آن در جهان جدید، همان قدر که آسان است به همان اندازه مشکل و دست نیافتنی می­باشد. اگر در روزگاری اعتراضات حتی اندک مردمانی، می­توانست عنصر محرک و بزرگی تلقی شده و حتی عصری جدید را رقم زند، امروز به همان میزان تلاش برای دیده شدن سخت و زودگذر است. فیلسوفان رسانه به درستی بر این مورد تاکید داشته اند که در عصر جدید ادمیان به همان اندازه که می­توانند به سرعت و گسترده معروف و در مرکز قرار گیرند به همان اندازه و شاید با سرعتی عجیب ­تر فراموش و گم می­شوند. بنابراین بیراه نیست اگر هر از چندی کسانی تلاش کنند که دیده و در مرکز قرار گیرند. به جرئت می­توان گفت در حال و روز این روزهای کشورمان درک این مهم به اندازه حل معضلات اساسی جامعه مهم و ضروری است و آن اینکه کوشش برای شنیده و دیده شدن را مهم و اصلی اساسی در بررسی تحولات قرار دهیم
  4. در نهایت آنکه حرکت اعتراضی اخیر را به همان اندازه که باید محملی برای گسیختگی اجتماعی و خاص­گرایی در نظر گرفت و از آن هراس و به دنبال راه حل برای آن گشت، می­بایست تلاشی برای تثبیت هویت مردمانی دانست که قرن­ها خود را با میراث باستانی و زیست محیطی تعریف و خواهان حفظ هویت سرزمین خود می­باشند، ارزیابی کرد. باید دانست که شهروندان کازرونی عنصر مهمی را به تحولات جامعه ما افزودند و آن این که هویت تنیده شده در گذشته را نمی­توان و نه باید با قراردادهای حقوقی و مرزبندهای تصنعی از بین برد.