- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

خوارج؛ بازشناسی افراط گرایی؛ در گفتگوی اختصاصی مجید نصوری با خلیل موحد

گفت وگوی اختصاصی با خلیل موحد؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام و

نویسنده کتاب کارنامه فکری و سیاسی خوارج؛ افراط گرایی در تاریخ اسلام

خوارج؛ بازشناسی افراط گرایی

گفت وگو از: مجید نصوری

 

آوای هامون: چه چیزی شما را ترغیب کرد که به چنیین موضوعی  بپردازید؟

خلیل موحد: به نام خداوند جان و خرد/که ازاین برتر ازاندیشه برنگذرد.باتشکر از دست اندرکاران نشریه آوای هامون، آرزوی کامیابی و سربلندی درحوزه های فرهنگی برای تان دارم. انگیزه من از پرداختن به چنین است که درباره خوارج  و اندیشه ها، افکار و عملکردشان در عرصه سیاست و مسائل اجتماعی، دیدگاه های کلامی و اندیشه های فقهی آنها، آنچنان که باید و شاید تا آنجایی که من مطالعه کردم  ومطالعه دارم، آنطورکه باید مورد بررسی و تجزیه وتحلیل و تحقیق قرارنگرفته است. البته در برخی از کتابهانه به عنوان موضوع اصلی که به عنوان بخشی از کتاب مورد نقد و بررسی قرارگرفته است. البته در ادبیات سیاسی ایران  به ویژه درسالهای اخیر با ظهور و رشد و نمو تفکر بنیادگرایی که براساس خشونت، همه مسائل را تعریف و اعمال می کند، به ذهن و فکرم خطورکرد که تحقیقات مفصلی در این زمینه داشته باشم و جنبه های گوناگون فکری و سیاسی خوارج با اتکا و براساس منابع اصلی تاریخی و با نگاهی پژوهشی و با دیدی نوین و خالی از پیشفرض های قبلی در مورد خوارج مورد تحلیل قرار دهم. یک وقت است که ما ادعاهای داریم درباره مسائل تاریخی و بعد می آیم دنبال سند و مدرک برای تایید ادعاها و اعتقادمان. درحقیقت سیرتفکرما از ادعا به دلیل است. در حالیکه روش صحیح این است که باید از دلیل و علت به ادعا برسیم. براین اساس سعی کردم پیشفرض هایم را در ارتباط با خوارج کنار بگذارم و بروم به متن تاریخ و ببینم مورخین سلف، متقدمین، پیشینیان دراین باب توصیفات و نظراتی دارند و شرح ماوقع ازنظرگاه آنها به چه صورت بوده است. با استفاده از مواد خامی که در واقع متقن هستند، اجزایی شدند برای تحلیل من دراین پژوهش. براین اساس گزارشهایی که در کتب تاریخی وجود و فرض بر این است که این گزارشها، گزاره های صادق و درستی هستند، مقدمات صحیحی را در اختیار ما قرار می دهند که با استفاده از این مقدمات صحیح به نتایج درستی هم برسیم. چارچوبهای منطقی برای استدلال کردن هم باید مقدمه هایی صادق برای مواد خام داشته باشید تا به نتایجی صحیح برسید. زمانی گزاره ای صادق می شود که اگر اجزا مقدمات صادق باشد، یعنی اگر از آن مفدمات مقدمه اول، مقدمه دوم و سوم، یکی یا چندتا از آنها کاذب باشد به ساختمان استدلال لطمه وارد می کند، شما نمی توانید به نتیجه صحیحی برسید. نتایج صحیح از مقدمات صحیح حاصل می شود براساس چارچوبهای فکری و روشهایی که در دانش منطق وجود دارد.

آوای هامون: پیشفرض های اصلی شما در این کتاب چه بوده است؟

خلیل موحد: من براساس یک آغاز با اهدافی پیش رفتم، پیشفرض در تلقی عمومی این است که خوارج براساس شنیده ها وخوانده ها محکوم هستند و هیچ جنبه مثبتی ندارند، سراسر در غفلت وسیاهی به سرمی برند. یا پیشفرض هایی که این جریان سراسر پاکی و حق کامل می داند و هیچ خطایی در آداب و افکارآنها نمی بیند. من در این پژوهش تلاش کردم این پیشفرضها را کنار بگذارم و خوارج را بازشناسم. بازشناسی آمال، افکار آنها، نوع گروه بندی های آنها، میزان انسجام و عدم انسجام آنها ازحیث گروهی وسازمانی چگونه بوده است. مبادی و مبانی افکار فقهی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنها برچه اساسی بوده، دیدگاه های کلامی، هستی شناختی، جهان شناختی شان حول چه محورهایی می چرخیده، مسائلی مثل معاد و نبوت را چگونه مورد بحث و تجزیه وتحلیل قرارمی دادند، آیا همه خوارج یکدست فکر می کنند یا ما با افراد مختلف و تیپ های متفاوت سروکار داریم.نکته دیگر اینکه خوارجی که در دوره حضرت علی حاضر بودند، بعد چه برسر آنها آمد. اندیشه ومبارزات خوارج تداوم پیدا کرد یا ازبین رفتند، حکومت های بعدازحکومت علی چه برخوردی با خوارج داشتند؟ بنی امیه، بنی عباس چگونه؟ و در آخر تاثیرخوارج از لحاظ فکری و سیاسی، چه از لحاظ کمی وکیفی در دوران معاصرچگونه بوده است؟ آیا ازحیث فکری و سیاسی معدوم شده اند؟ آیا ارتباطی نظری یا عملی با جریانهای بنیادگرا امروزی دارند؟ دراین کتاب تلاش کردم به این سوالات پاسخ دهم.

آوای هامون: به نظر شما مسئله خوارج بازگشتی به سنت بوده یا بدعت گذاری جدید در تاریخ اسلام است؟

خلیل موحد: مستندات خوارج بیشتر بر قرآن استواراست. چندان دنبال حدیث نیستند،که در آن دوران بیشتر با حدیثهای پیامبر مواجه هستیم، ازلحاظ فکری دیدگاه های خاصی دارند که البته بدون پیشینه نیستند اما اولین بار بود که به این فرم صورت بندی می شود. این مسئله مدیریت سیاسی و مشروعیت حکومت و چگونگی انتخاب زمامداران است. از این منظر مسلمانان به دوگروه عمده تقسیم می شوند: شیعه و اهل سنت. اهل سنت اعتقاد دارند که امام یا خلیفه که نظر اهل سنت بیشتر و کلا ناظر به مفهوم خلیفه است. که خلیفه نیازی ندارد به تمامی مسائل دینی پاسخ دهد که این از شرایط تایید خلیفه نیست، هیچ اشکالی وجود ندارد که افرادی از خلیفه ازحیث علمی بالاتر باشد ولی پست سیاسی نداشته باشد که درمجموع به نظریه انتخاب باور دارند، حال اینکه آیا انتخاب در قرن هجری با مسئله انتخاب در دوران جدید قابلیت تطبیق دارد یا نه؟ اگربخواهیم با نگاه مدرن به این جریان نگاهی بیندازیم، می توان این نگاه را نگرشی روبه جلو به حساب آورد. د رمقابل این نگاه اهل سنت که از نظر کلامی و تئوریک قائل به انتخاب هستند؛ اهل تشیع با تمام فرقه هایش معتقد به امامت با انتصاب پیامبر که همانا حضرت علی است. و این امامت تا دوازده نفر ادامه می یابد و اینها باید جزو صالحین وعالمان دوران باشند که بتوانندجوابگوی نیازهای دینی، الهی و دنیوی مردم باشند، البته لازم به یادآوری هست که در اهل سنت که با ادعای انتخاب به جلو می آیند. قریشی بودند و صحابه پیامبر بودن از شرایط انتخاب است. اما می رسیم به خوارج و تفاوت نظراتشان با دیگر گروه های عمده در تاریخ اسلام.  خوارج ایده جدیدی که مطرح می کند این است که اول بحث انتخاب است که در آن دوران بیعت می نامیدند و دوما اصل عدالت است. یکی اینکه خلیفه حتما باید منتخب مردم باشد و یا دستکم از شورایی بیرون بیاید که منتخب مردم باشد؛ یعنی لزومی ندارد خلیفه از قبیله قریش باشد و با تبارونژاد اوکاری ندارند. و اصل دوم که مسئله عدالت وعادل بودن خلیفه است. این دو اصل رویه حکمرانی خوارج برای حکومت کردن است. درباره عدالت هم عدالت فردی و هم عدالت جمعی و اجتماعی مطرح است.

آوای هامون: این عدالت از حیث فردی  و جمعی و  اجتماعی دارای چه ویژگی هایی هست؟

خلیل موحد: یکی اینکه حاکم پایبند به احکام شریعت و مجری اوامر شریعت باشد مثلا خوردن مشروبات الکلی و داشتن مناسبات با زنان خارج از ازدواج برای خوارج قابل قبول نیست.این مسئله مربوط به حوزه فردی ست. درحوزه اجتماعی و جمعی؛ پاکدستی مالی واقتصادی وتوزیع عادلانه بیت المال در بین مردم بر پایه مساوات و برابری است. البته ساده زیستی در نزد خوارج جایگاه بالایی دارد که شخص خلیفه ضرورت دارد که در زندگی روزمره هم طراز سایر مردم باشد.

آوای هامون: دیدگاه های کلامی و الهیاتی خوارج چه تفاوتهایی با دیگر فرقه های اسلامی دارد؟

خلیل موحد: درحوزه کلامی به اصول کلی دیگر فرقه اسلامی مثل اعتقاد به توحید، پیامبر و نبوت ومعاد و اعتقاد به اصل قرآن باورمند هستند. درحوزه خلافت قائل به مقبولیت و مشروعیت به این معناکه هم بیعت مردم را داشته باشد و هم عدالت از الزامات حتمی خلیفه است. حوزه اختلاف آنها بحث امامت است. خوارج باوری به عزل و نصب موروثی خلافت و امامت ندارند اگرمردم انتخاب کنند حکومت به حق است.اما درحوزه مباحث فقهی دارای گروه بندی مختلفی هستند.خوارج به ۴۲گروه منشعب می شوند .به طورمثال یکی از ادعاهای خوارج این است که سوره یوسف جزو قرآن نیست، برای این که موضوعیتی عاشقانه دارد. وشان قرآن والاتر از این مباحث است. بعضی ازآنها برابن اعتقادند که مجازاتی به نام سنگسار نداریم و مستندشان قرآن است. مسئله مهم دیگری که آنها مطرح می کنند، نحوه مواجهه باحکومت است. بخصوص اگر نامشروع باشد، اگرحاکم مشروعیت و مقبولیت نداشته باشد، کلیه شیوه های مسالمت آمیزرا باید کنار زد و با شمشیر و جنگ با حاکم برخورد کرد؛ امربه معروف ونهی ازمنکربا مبارزه قهرآمیز برعلیه حکومت های ظالم برای خوارج تعریف می شوند.