- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تاریخ و کرونا؛ مقاله ای از عباس برومند اعلم

از نخستین روزهای این دوران خانه نشینی اجباری دو قرار با خودم گذاشتم: اول اینکه سطری ننویسم و فقط بخوانم و دوم اینکه در خواندن هیچ آداب و ترتیبی نجویم و مطالعه برای درس موظفی، پژوهش جاری، مقاله تعهد داده شده، طرح مصوب و. . . را کنار بگذارم و هرچه دلم گفت بخوان را بخوانم! مانند کودک لوس و نُنُری که وقتی از او علت کارش را می پرسید در چشمانتان زل می زند و می گوید دلم خواست! حاصل این مطالعه دل بخواهی هم تاکنون کشکول مضحکی شده است از رمان کوری تا تاریخ بی خردی! ؛ از رجال نجاشی و رجال شیخ طوسی تا بوستان سعدی!! و از مبانی جغرافیایی تاریخ اسالمِ پالنهول تا داستان آن خمره، هوشنگ مرادی کرمانی!!! اعتراف می کنم با همه بی ربطی تا کنون که چسبیده است! تا بعد از این خدا چه خواهد. اما آنچه باعث شد قرار اول را نقض کنم و دست به نوشتن این وجیزه برم، مطالعه چند یادداشت عالمانه از همکاران فرزانه ام آقایان دکتر رحمانیان ارجمند، دکتر حضرتی عزیز و دکتر عباس احمدوند گرامی درباره بحث روز جامعه یعنی همه گیری بیماری کرونا و جایگاه و نقش دانش تاریخ در این روزگار است؟! به نظرم آمد که موضوع را از منظری متفاوت یعنی منظر غایت و هدف دانش تاریخ ببینم. اجازه دهید که جسارت کنم و در همین آغاز تعریف خودم از دانش تاریخ را که در همه این سالهای تاریخ ورزی بدان وفادار بوده ام بیان نمایم و آنگاه بنا به تعریف، به موضوع مزبور یعنی تاریخ و همه گیری بیماری کرونا بپردازم و البته تالش می کنم به شدت به ایجاز وفادار باشم. تاریخ از نظرگاه راقم این سطور عبارت است از: »مطالعه و وارسی گذشته حیات اجتماعی انسان با هدف استخراج سنت«. این تعریف سه کلیدواژه دارد: گذشته، حیات اجتماعی انسان، سنت. دانش تاریخ متکفل مطالعه گذشته است و این وهن، ایراد و ننگ رشته ما نیست که دائم به دنبال الپوشانی آن باشیم! فخر دانش تاریخ است و مایه شرافت آن. با صدای رسا می گویم ما مورخان، گذشته را مطالعه می کنیم چرا که فقط ما ابزار آن را داریم و از قضاء به همین جهت همه دیگر عالمانِ علومی که امروز جنبه های مختلف حیات جسم و جان انسان را مطالعه می کنند، به درجات، به مورخان هم مدیونند برای آنچه دارند و هم نیازمندند برای آنچه می خواهند به دست بیاورند. ما حیات اجتماعی انسان را مطالعه می کنیم نه مطلق انسان یا حیات فردی او را؛ بنابراین هیچ موضوع یا عاملی تا تاثیری آشکار بر وجهی از وجوه یا سطحی از سطوح حیات اجتماعی انسان نگذاشته باشد نمی تواند موضوع مطالعه مورخ قرار گیرد. ویروس ها و بیماری ها هم که همزاد بشر هستند واجد همین نکته اند و تا تاثیر روشنی بر حیات اجتماعی انسان ها در یک شهر یا کشور یا جهان نگذاشته اند)مانند آنچه در همین همه گیری ویروس کرونا شاهد هستیم( در قلمرو موضوعی دانش تاریخ قرار نمی گیرند. واژه سنت را البته از قرآن وام گرفته ام و گرچه در تعریف من عالوه بر اشتراک لفظی، اشتراک معنایی هم با قرآن وجود دارد اما دایره مصادیق آن را بسیار فراخ تر فرض کرده ام. در این نگاه سنت عبارت از هر قاعده یا انضباط معنایی است که بر هر نوع تغییر یا تحول اجتماعی حاکم و قابل فهم است. این تغییر اجتماعی لزوما محدود به عرصه های کالنِ سرنوشت امت ها نیست بلکه در همه سطوح از کوچکترین جوامع انسانی تا همه بشریت را شامل می شود و دایره آن نیز صرفا معطوف به سیاست و قدرت نیست بلکه همه وجوه حیات اجتماعی انسان از سیاست تا فرهنگ و اقتصاد و از علم و هنر تا. . . را شامل می شود. اکنون و بنا به تعریف فوق نقش مورخ در ماجرای همه گیری ویروس کرونا چه می تواند باشد؟ واقعیت آن است که همه گیری مزبور واجد ۲ ویژگی از ویژگی ها فوق الذکر نیست. یعنی گرچه پدیده ای است که حیات اجتماعی انسان را متاثر ساخته اما اوال مربوط به گذشته نیست و ثانیا هنوز برای مشاهده پیامدها و تغییرات ناشی از آن بر حیات اجتماعی انسان و استخراج سنت های حاکم بر تغییرات مزبور، کمی زود است! طبعا هیچ مخاطبی اکنون از مورخ انتظار ندارد که مثال ویژگی های این بیماری، راههای مقابله با آن، تدابیر کشورهای مختلف در مبارزه با آن، آمار شیوع و تلفات ناشی از آن و مواردی از این دست را با دقت توصیف نماید! حتی کسی از مورخ انتظار ندارد و نباید هم داشته باشد که مثال پیامدهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روانی این همه گیری در ایران یا جهان را پیش بینی کند و راه های مقابله و یا مهار آنها را پیشنهاد نماید. اینها همگی از شوون سایر علوم و اصحاب آنهاست. با این حساب آیا تکلیف معلوم است؟ یعنی مورخ در شرایط فعلی هیچ وظیفه و رسالت دیسیپلینی ندارد و همچون راقم این سطور باید به مطالعه کشکولی بپردازد؟!! حتما پاسخ منفی است! از نظرگاه اینجانب و بنا به تعریف فوق، رسالت و تکلیف مورخ در شرایط کنونی در ۲ بند زیر خالصه می شود: ۱. واکاوی در تاریخ ایران و جهان و تبیین و عرضه گزارش های مربوط به همه گیری های بزرگ و بیماری های مهیب در جهان و پیامدهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تمدنی، امنیتی و جمعیتی آنها و تغییرات و تحوالتی که پیامدهای مزبور بر حیات اجتماعی مردمان یک شهر یا یک منطقه یا بخش هایی از جهان گذاشته است و احیانا استخراج و تبیین سنت ها و قواعد کلی حاکم بر آن دگرگونی ها. مخاطب این فعالیتِ مورخ، توده های مردم و مسووالن مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و. . . در سطوح مختلف محلی تا جهانی می توانند باشند و هر کدام به تناسب بهره خود را ببرند. ۲. رسالت دوم البته جنبه خدمات اجتماعی ندارد و معطوف به خدمات مورخ به دانش تاریخ است و آن عبارت است از ثبت دقیق داده ها و مستندسازی و گردآوری گزارش های مربوط به این همه گیری، ثبت خاطرات کادر درمان و بیماران بهبودیافته و. . . برای تحقیقات و تحلیل های آینده اهل تاریخ. روشن است که انجام شایسته این هر دو، کاری بس سترگ است و باز روشن است که در هر دو حوزه در این مدت کارهای درخشان، فراگیر و سازماندهی شده ای از سوی اهل تاریخ ندیده ایم. بنابراین مساله این نیست که نسبت دانش تاریخ و وظیفه دیسیپلینی مورخ با همه گیری بیماری کرونا چیست، بلکه مساله این است که چگونه می شود این وظیفه را در سطحی فراتر از ذوقیات فردی به انجام رساند؟

منتشرشده در وبسایت لوگوس