- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

که عزم سوی ما کن؛ تاملی درباب استاد محمدرضا شجریان

هِمینگْوی، نویسنده پیرمرد و دریا، بعد از دیدن فیلمی که براساس رمانش ساخته بودند، گفته بود که هر وقت به پیرمرد فکر می‌کنم او را در قالب اسپنسر تریسی، بازیگر آن نقش، می‌بینم. یعنی حتی نویسنده این رمان هم تحت‌تاثیر بازی درخشان تریسی در نقش پیرمرد قرار داشت. برای من شجریان همان تریسی است در عرصه ادب فارسی. هر چه شعر کلاسیک فارسی می‌خوانم ناخواسته با صدای شجریان می‌خوانم و با او زمزمه می‌کنم.  غزل‌های معروف مولانا با صدای شجریان گره خورده است. غزلیات حافظ با صدای او یکی شده است، غزل‌های سعدی با صدای شجریان جان گرفتند و در ذهن و ضمیر من ماندگار شدند. شاید اغراق باشد اما فکر می‌کنم اگر مولانا اشعار خودش را با صدای شجریان می‌شنید، شگفت‌زده می‌شد که این غزل‌های جاندار با این صدا چه چالاک شده‌اند! در حالی که آواز شجریان شاید کمی اختصاصی به نظر برسد و تنها فرهیختگان را مجذوب خود کند، مناجاتش و ربنای او در حافظه نسل ما ریشه دوانده است و هیچ ماه رمضانی نیست که هنگام افطار به خاطرمان گذر نکند. دریغ که جامعه سیاست‌زده ما، همه را به موضع‌گیری صریح سیاسی و سوگیری دعوت می‌کند و از همه انتظار دارد که حتما در مسائل خاص و عام هم موضع داشته باشند و هم آن را اعلام کنند. هر موضعی که کسی در این کشور بگیرد، کسانی را خوش می‌آید و کسانی را ناخوش و همین مساله بر سرنوشت هنری، فرهنگی و علمی آن شخص تاثیر ناگزیری می‌گذارد. در جامعه قطبی شده امروز این مساله آفات خودش را دارد. گویی هنر و دانش هر کس را صرفا یا عمدتا باید براساس مواضع سیاسی او سنجید. شاید زمان آن رسیده باشد که به این حد از بلوغ فکری برسیم که عالمان را براساس معیارهای علمی، هنرمندان را برمبنای تاثیر هنری و سیاستمداران را براساس فعالیت سیاسی‌شان داوری کنیم و نخواهیم همگی را با یک سنجه بسنجیم و همه را به قد و قواره تخت پروکراستُس در بیاوریم. زمانی در این کشور نیما یوشیج آماج حملات این و آن بود. به گفته شریعتی هر کس می‌خواست ذوق هنری خود را نشان بدهد، به نیما و شعرنشناسی او دشنامی می‌داد. بعدها همان کسان برای نشان دادن ذوق پالوده خود از همنشینی با نیما دم می‌زدند و خاطرات‌شان را از او نقل می‌کردند. اینک نیما به مثابه پدر شعر نو جایگاهی یگانه دارد و دیگر نامی از مخالفانش نیست. تا دیروز نیز برخی کسان با توهین به شجریان کوشیدند برای خود اعتباری کسب کنند. از امروز ورق برگشته است و به زودی شاهد خواهیم بود که زمزمه مخالفت‌ها و توهین‌ها فراموش می‌شود و نام شجریان برای همیشه بر بلندای تاریخ فرهنگ این مرز و بوم جاودانه خواهد شد. شجریان در مقام هنرمندی یکه بخشی از هویت زبان و ادب فارسی و هنر ایرانی خواهد بود.