- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

کرونا و بازنمایی درحاشیه-ماندگی تاریخی زنان؛ در گفتگو با دکتر بیدا میرحسینی

کرونا و بازنمایی درحاشیه-ماندگی تاریخی زنان

گفتگوی هامون ایران با دکتر بیدا میرحسینی ؛ جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه قزوین

 

مهدیه امیری دشتی: پرسشهایی ازطرف وبسایت هامون ایران؛ تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران از برخی صاحبنظران علوم اجتماعی و فرهنگی مطرح شده که در ادامه این گفتگو را با دکتر بیدا میرحسینی؛ جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه قزوین خواهیم خواند:

 

هامون ایران:  به نظر شما قرنطینه و محدودیت های جابجایی در دوران کرونا باعث افزایش خشونت خانگی “جنسیت محور” در خانواده شده است؟

دکتر بیدا میرحسینی: مسلما خانواده مهمترین مکان برای آرامش و التیام و اعتمادبخشی بخشی می دانیم، و اگر این کانون  به هر دلیلی از نقش اعتماد بخشی، حمایتگری و امنیت بخشی خودش را از دست بدهد، اعضای خانواده دچار ترس، اضطراب و فشار روانی می شوند که بدون شک این وضعیت می تواند موجی از ناآرامی و تنش در سطح جامعه تاثیر مستقیم می گذارد. ازهمین رهگذر کرونا به عنوان یک امر اجتماعی – بالتبع کرونا یک امر پزشکی محض نمی دانم-  که به نوعی توانسته در سطوح مختلف و متعدد اجتماعی خلل ایجاد کند، حال پدیده کرونا با این شکل، باعث محدودیت های ارتباطی شده و مناسبات اجتماعی و فردی را به تعلیق درآورده؛ این مناسبات به تعلیق درآمده در سطوح فردی یا خانوادگی و یا اجتماعی می تواند در شرایطی که افراد مهارتهای ارتباطی را (چه در سطح خانواده و چه در سطح آموزش و پرورش و دیگر نهادها و ساختارهای آموزشی) یاد نگرفته باشند، به ناگهان با شرایطی روبه رو شده ایم که آسایش ذهن و روح و روان ما را بهم زد و برای زندگی کردن در شرایطی که هیچ برنامه مشخصی برای آن نداشتیم، مجبور شدیم در کنار خانواده مدت زمان خیلی زیادی را بگذرانیم؛ شرایطی که هیچ تصوری و هیچ پیش ذهنیتی درباره آن از قبل نداشتیم، مسلما این دهم تنیدگی اجباری در خانواده ها می تواند درصورتی که نتوانیم شرایط آن را هدایت کنیم، با خشونت خانوادگی روبه رو می شویم. این شکل از خشونت می تواند به اشکال متعددی مانند کودک آزاری، همسر آزاری، سالمند آزاری و … بروز کند. خبرهای متعددی از افزایش این شکل از خشونت ها در سطح ایران و جهان به گوش می رسد، اما اینکه این خشونتها لزوما جنسیت محور بوده اند را من به طور قطع نمی توانم تایید کنم اما یک عبارت را می توان گفت که جنسیتی که به طور مداوم در حاشیه مانده است، به عبارت دیگر ما با یک درحاشیه-ماندگی تاریخی روبه رو هستیم، با این شرایط مسلما نمی شود کتمان کرد که این وضعیت و نابسامانی برای صداهای نشیده شده و درحاشیه مانده؛ این خشونت مسلما بیشتر خواهد بود. ما به یک نادیده انگاری تاریخی در خصوص زنان، کودکان، سالمندان و گروه هایی از این دست مانند برخی قومیت ها و یا برخی از اقلیت های مذهبی روبه رو هستیم و وقتی هم که بحرانهای اجتماعی هم فشار بیشتری بر ساحت جامعه وارد می آورند؛ مسلما باید متوجه باشیم که خشونتهایی که در سطح خانواده و یا در سطح جامعه دیده می شود، بر این افراد و گروه ها بیشتر خواهد شد.

 

هامون ایران: تاثیر کرونا برامنیت زنان در کدام یک از سطوح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر بوده است؟ و این مساله را مطرح کنید که “شکنندگی امنیت” زنان در هر سطح چه تاثیری بر خود زنان و بالتبع نهاد خانواده گذاشته است؟

دکتر بیدا میرحسینی: پدیده کرونا باعث شده است که ایجاد امنیت در هیچ حوزه ای برای زنان شکل نگیرد و حتی در یک عبارت کلی تر هیچ حاشیه امنی برای هیچ کس وجود نداشته باشد. اما با توجه به آسیب پذیری بیشتر زنان و با توجه بیشتر نسبت به سقف شیشه ای که همیشه برای زنان به طورعام و زنان در اقشار آسیب پذیر به طور خاص وجود داشته، نمی توان شک نکرد که کرونا این گروه را در تنگنای بیشتری قرار نداده باشد، و این شکنندگی و عدم وجود حاشیه امن؛ بر بار و حجم مسائل آنان اضافه نموده است. کاسته شدن از میزان رونق اقتصادی ویا محدودیت هایی که در فعالیتهای اجتماعی فرهنگی ایجاد شدکه در ترکیب با مرزبندی ها و درحاشیه ماندن های پیشین، باعث شد که زنان در پیله ای از مشکلات و مصائب گرفتار بیایند.

 

هامون ایران: کرونا در ایران تا چه میزان بر اقتصاد “زنان سرپرست خانوار”  تاثیر گذاشته و “جنسیت” آنها تا چه میزان در این مساله دخیل بوده است؟

 دکتر بیدا میرحسینی: یکی از مهمترین مسائل مهم زنان سرپرست خانوار، مسائل اقتصادی شان هست؛ خب خیلی از این زنان با انجام کارهای خانگی و یا کارهایی از این دست امرار معاش می کردند که کرونا باعث تعطیلی و یا کم رونقی این شغلها شد؛ مانند کسانی که در کار بازیافت بودند، متاسفانه با تعطیلی کامل مراکز خرید پسماندها، به طور کامل این شغل منتفی شد و در این ایام سخت و پرمشقت در تلاش برای جایگزینی برای شغل از دست رفته شان بودند، باعث می شد که ریسک ابتلای این زنان به کرونا بسیار بالا برود و یا اینکه این زنان مجبور بودند که پسماندهای جمع آوری شده را در فضای کوچک خانه هایشان تلنبار کنند که این اتفاق هم باعث رخ دادن مشکلات دیگری شده بود؛ این درهم تنیدگی مشکلات و مصائب در این خانواده ها مانند یک پیله، تار و پودهای آنها درهم هستند و نمی توان ازهم جدا کرد. با توجه به بیان همه این مسائل نمی توان کتمان هم کرد که جنسیت در این زمینه تاثیرگذار نیست، خب با توجه به محدودیت هایی که برای زنان در سطح جامعه وجود دارد، نمی توانند دنبال هر شغلی بروند و این فشارهای زیاد اجتماعی و بار مضاعف کرونا بر گرده ضعیف زنان سرپرست خانوار، فشار بسیار بیشتری وارد نمود.

 

هامون ایران: آیا کودکانی که در دوران کرونا به دلیل وضعیت بد اقتصادی خانواده از تحصیل بازمانده اند را می توان یکی از گزینه های بسیار مهم در “تغییر و دگردیسی” نهاد خانواده در آینده قرار داد؟

دکتر بیدا میرحسینی:  درباره بی عدالتی آموزشی می توان گفت که یکی از انواع بی عدالتی در جامعه ایران است که در حوزه های جنسیتی و قومیتی و … خودش را نشان داده و این بی عدالتی در سالهای متمادی خودش را در به صورتی مانند مدارس کپری ویا مدارس فرسوده و بدون امکانات خود را نشان داده است. ویا در مواردی مانند مدارس در قومیت ها که با نوعی تبعیض همراه است و یا در برخی خانواده های فقیر که تبعیضی بین دختران و پسران در امر آموزش روا داشته می شود، حال با این شکل و صورت از نظام آموزشی با پدیده ای مانند کرونا نیز مواجه می شویم؛  در این شرایط کودکانی که با این بی عدالتی آموزشی درحال مواجهه بودند؛ در این شرایط دیگر همان امکان حضور در همان کلاسها و مدارس فاقد امکانات هم وجود ندارد و با توجه به اینکه امکان دسترسی به امکانات لازم برای آموزش هوشمند و آنلاین هم ندارند، می توان نتیجه گرفت که ناهمگونی و قشری شدن مراتب و موقعیتهای اجتماعی را بیشتر می کند.

 

هامون ایران: عدم وجود نهادهای حمایتی پایدار از زنان در دوران کرونا چه تاثیری بر سبک زندگی آنها گذاشته و این تاثیرات چه پیامدهای مثبت و منفی در پی دارد؟

دکتر بیدا میرحسینی: اگر در بحرانها با شرایط متفاوت، نهادهای حمایتی با داشتن برنامه های مناسب امکان حضور داشته باشند، و همچنین از بحرانهای پیشین بتوانند استفاده ببرند، ( فقط لازم به ذکر است که در طول بیست سال اخیر با بحرانهای مختلفی مواجه بوده ایم چه بحرانهای اقتصادی و چه بحرانهای فرهنگی و چه بحرانهای طبیعی و زیست محیطی) و هر دفعه هم که آن چیزی که مطرح می کنیم درباره غیرمنتظره بودن آن بحران می گوییم. و هربار این حرف تکراری ما هست؛ خب باید بتوانیم از تجاربی که در مدیریت بحران در طول چندیم دهه به دست آوردیم، استفاده کنیم و جهت تدوین و استخراج پروتکل های حمایتی بهره ببریم. بالتبع می توانیم خیلی بیشتر و عمیقتر مشکلات اقشار آسیب پذیر را التیام ببخشیم. اما ما شاهد هستیم که نهادهایی که در امر اقتصادی، فرهنگی و روانی دخیل هستند وباید مداخله نمایند، همواره ناتوانی خود را در شرایط بحران نشان داده اند و در گاهی از اوقات با شوهای تبلیغاتی مواجه بوده ایم؛ و این شوهای تبلیغاتی هیچ تاثیری در روند امدادرسانی و حمایت از بحران دیدگان نداشته بلکه اتفاقا باعث آسیب جدی به خانواده ها نیز می شوند و گاها باعث آوار شدن بیشتر مشکلات بر خانواده ها می شوند. خب درنظر بگیرید که این تجربه تنهاماندگی و رهاشدگی و افسردگی و … همه اینها می تواند به فروپاشی نهاد خانواده بیانجامد.

 

هامون ایران: کرونا تا چه میزان بازتاب دهنده “صداهای خاموش” زنان و کودکان بوده و آیا کرونا توانسته در کنار زنان و کودکان مسایل “فقر و ناامنی” را نیز بیشتر بازنمایی کند و آنها را در کنار هم قرار دهد؟

دکتر بیدا میرحسینی:  ازنظر من اتفاقا پدیده کرونا توانست صدای خاموش شدگان و درحاشیه ماندگان را به گونه ای بازنمایی کند و مشکلات و مصائب زیستن زنان و کودکان و سالمندان و گروه های خاص را عریان تر کرد؛ این عریانی توانست میزان تالمات روحی و روانی این گروه ها را نشان دهد. فقر همواره مجموعه ای مشکلات را به دنبال می آورد که هرکدام نیازمند حمایتهای جدی است که کرونا توانست ناکارآمدی و عدم اثربخشی نهادهای حمایتی اجتماعی را در این حوزه به رخ بکشد. من در نظرسنجی تلفنی که در فروردین ماه ۹۹ با برخی از خانواده های کم بضاعت در شرایط کرونا داشتم، به عینه همه این خانواده ها از رهاشدگی و احساس بی اهمیت بودن برای جامعه و درد تنهاماندگی و عدم توانایی شان در رفع مشکلات اقتصادی – آموزشی فرزندان – درمانی شان بیان کردند. حتی در اغلب موارد این خانواده ها بیان کردند که از هیچ ارگانی به ما تماس نگرفتند؛ و همین احساس درماندگی منشا مشکلات دیگری برای خانواده ها خواهد شد.