- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تاثیر کرونا بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار؛ یادداشتی از دکتر صادقی

تاثیر کرونا بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان سرپرست خانوار

دکتر بهادر صادقی – جامعه شناس

 

عصر حاضر که عصر پیچیده، توآم با تغییرات و دگرگونی های سریع و رشد شتابنده فناوری، موانع و چالش های اجتماعی و محیطی بی شماری افراد جوامع را درگیر خود می کند، که بدون آگاهی و اطلاعات و ارتقاء سطح آگاهی ،افراد نمی توانند به دگرگونی های اجتماعی و زیست محیطی واکنش مناسب نشان بدهند. لذا نظام اجتماعی دچار چالش های جدی شده و سرمایه های مشهود و نامشهود از قبیل تولید و مصرف خانوار،ارزش ها و هنجارها، بهداشت فکری،مراقبت های خانوادگی،تعهدات اجتماعی،ساختارها و عناصر فرهنگی در موقعیت کشمکش ،تضاد و تعارض قرار می گیرند.

جوامع چه به صورت ناگهانی و ناخواسته یا چه به صورت آرام یا نامحسوس و آگاهانه دچار تغییر و تحول و دگرگونی اجتماعی می شود که  افراد جامعه با نوع کنش اجتماعی خود به مسیر تغییر و دگرگونی اجتماعی جهت می دهند.وقتی تغییرات اجتماعی به عنوان یک پدیده جمعی جامعه را در بر می گیرد مقاومت کمتری در مقابل آن صورت می گیرد و پذیرش آن با نرمی و سهولت انجام می شود. در واقع افراد جامعه با کنش ها و رفتار خود سبب تشدید یا کند شدن تغییرات اجتماعی و فرهنگی می شوند.

ویروس کرونا به عنوان یک اپیدمی همه گیر با قدرت شیوع بالا باعث برهم زدن تعادل میان نظام های سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی گردیده است. در واقع ویروس کرونا ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را مورد حمله قرار داده و موجب تغییرات شدید با سرعت بالا گردیده است که در این تغییرات کارگزاران نظام های اجتماعی و فرهنگی دچار تعارضات نقشی خود شده اند.

نهاد خانواده یکی از نهادهایی که با استقرار شرایط کرونا در جامعه دچار تحول و تغییر سریع گردیده و درگیر چالش هایی شده و خانواده به عنوان یکی از پایه های اصلی جامعه دچار تزلزل و مشکلات و آسیب و مسائل اجتماعی گردیده است.

خانواده ایرانی به لحاظ فرهنگی نیمه باز و یا بسته است که رفتار و کنش افراد بر اساس باورها و اعتقادات آنها شکل می گیرد و ارزشهای خانواده متآثر از شرایط کرونا گردیده و ثبات و امنیت اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی خانواده برهم خورده است.

در جامعه ای که حتی با با وجود اشتغال زنان در بیرون از خانه، مردان به عنوان نان آور خانواده تلقی می شود، نگاه و نگرش به جایگاه اجتماعی و فرهنگی زنان بر اساس ایدئولوژی حاکم بر خانواده است. در محیطهای بسته فرهنگی نوع نگاه به زنان از روی عواطف و احساسات است و به عنوان یک مساله اجتماعی که نیاز به ترحم و حمایت دارد توجه می شود، اما در محیط های باز فرهنگی و محیطهای پرجمعیت  اشتغال زنان بخصوص زنان سرپرست خانوار به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته شده است. (البته الگوی زندگی اجتماعی زنانی که اشتغال پایدار دارند با زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست که هزینه و معاش اقتصادی خود را از طریق مشاغل کاذب تامین می کنند متفاوت است) در این گفتمان صحبت با زنانی است که مخارج زندگی خود را از اشتغال ناپایدار تامین می کنند و دارای مهارت های اجتماعی و اقتصادی کمتری هستند و در معرض آسیب های اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی هستند .

هرچند بررسی آسیبهای اجتماعی زنان به دلیل نداشتن آمار و اطلاعات دقیق حفظ حجب و حیا و آبرو با مشکلاتی روبرو است اما مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی در جامعه نشان دهنده این است که زنان سرپرست خانوار فاقد مهارت های اجتماعی در معرض آسیب های اجتماعی قرار دارند.

زنان سرپرست خانوار به عنوان عضوی از ساختار نظام اجتماعی با نوع کنش اجتماعی خود شخصیت و منش اجتماعی آنها شکل می گیرد، که کنش های اجتماعی زنان ریشه در ساختارها و عادات اجتماعی و موقعیت ها و بافت اجتماعی که درآن قرار دارند بستگی دارد. در محیطهای بسته فرهنگی با زنان سرپرست خانوار با عطوفت بیشتری برخورد می شود.

فشار روانی متآثر از فقر اقتصادی، سوء تغذیه، استرس، زنان سرپرست خانوار را در تصمیم گیری ها دچار تعارض بخشی می کند، که چگونه نیازهای عاطفی و اقتصادی خانواده تآمین شود. در چنین شرایط نامطلوب اقتصادی ناخواسته افراد دست به خشونت به شیوه های جسمی، جنسی،کلامی و یا بی توجهی به نیازهای زنان می زنند. در خانوارهایی که در تنگنای اقتصادی قرار دارند نوع خشونت و سبک آن خشن تر می شود. در چنین شرایطی زنان به لحاظ اجتماعی و فرهنگی بیشتر در معرض آسیب قرار می گیرد. البته سطوح اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زنان با هم در ارتباط است و هر بخشی از سطوح که کمتر به توجه و پرداخته شود قطعا سایر سطوح تحت تآثیر قرار خواهند گرفت. به این معنی که اگر زنان دارای مشکل اقتصادی باشند از نظر اجتماعی و فرهنگی با چالش روبرو خواهند شد. به نظر می رسد که زنان از نظر روانی بیشتر در معرض آسیب هستند و فشار و استرس ناشی از آسیب های فرهنگی و روانی باعث می شود که زنان تمرکز لازم جهت مواجهه با خشونتها نداشته باشند و این امر زمینه ی بروز آسیب های بیشتر را فراهم می کند. و به نوعی زنان به تداوم آسیب ها کمک می کنند.

دگرگونی های شدید ناشی از کرونا، اقتصاد خانوار بویژه زنان سرپرست خانوار  را به دلیل جنسیت و محدودیت های محیطی ناشی از آن عرصه را بر زنان تنگ می کند که به نوعی نقطه شروع آسیب ها می باشد. وقتی بین سرعت دگرگونی ها و تغییرات  فناوری و زیست محیطی و شرایط روانی و اقتصادی خانواده تعادل و توازن وجود نداشته باشد، کارکردهای خانواده از جمله آموزش و نظام آموزشی دچار اختلال شده و یآس و افسردگی کودکان را به دنبال دارد. وجود نهادهای حمایتی، سمن ها و NGO در شرایط نامتعادل، زنان را در تصمیم گیری ها کمک می کند تا بتوانند منطقی تر با شرایط موجود مواجه شوند. کرونا باعث کردیده آتش های زیر خاکستر نئده پیدا کند و موقعیت ها و عناصری که در شرایط آسیب قرار دارند را بحرانی تر کند. و به زنان سرپرست خانوار و کودکان به عنوان یک مسآله اجتماعی در صورتی که توجه جدی نشود مشکلات اجتماعی و فرهنگی گریبانگیر خانواده ها می گردد.