- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

زنان و جامعه مدنی؛ نوشتاری از پریا گشمردی

 

زنان و جامعه مدنی

پریا گشمردی

 

جامعه مدنی مجموعه ایی از نهاد و انجمن ها و تشکل های اجتماعی مستقل از دولت و قدرت سیاسی که در صورت بندی سیاسی نقش تعیین کننده ایی دارند.

جامعه مدنی جامعه ایی است که متشکل از سازمان ها و نهاد ها و اداره ها و وزراتخانه ها و مکان ها و سازمان های زیربط و همچنین گروه های مستقل وخودگردان که با هدف پیشبرد منافع و علاقه ها و سلیقه های افراد تشکیل می شود . این گروه ها می توانند تشکیل صنف و اتحادیه و انجمن و سازمان های غیر دولتی را پیدا کنند. (دفتر تحقیقات و مطالعات سیاسی وزارت کشور، ۱۳۸۰، ص ۲۲۵ )

 

جامعه ی مدنی بر اساس این چهارگانه استوار است:

الف) احزاب و تشکل های سیاسی .

ب)کانون ها و مجامع فرهنگی و هنری و ادبی و دینی و علمی و…

ج) اتحادیه ها و انجمن ها و تشکل های حرفه ایی و صنفی.

د) شوراها و نهاد های اجتماعی .

شهروند و جامعه مدنی از همان ابتدای تاسیس ارکان جامعه و دولت و حکومت با یکدیگر تعامل داشتند و جامعه مدنی بر اساس حق خاصه ی شهروندان بنا می شود . آنچه مسلم است که شهروند خود را جزو جامعه می داند و پذیرش اشتغال به معنای پذیرش جامعه مدنی است و شهروند خواهان آن است که در مهم ترین تصمیم گیری های پیش آمده در اجتماع خود را سهیم می داند و خود را موظف به همکاری و مشارکت در جامعه می داند.

بسیاری از اندیشمندان، جامعه ی مدرن را جامعه ی مدنی می دانند زیرا مهم ترین ویژگی جامعه مدرن پیوستگی تفکیک ناپذیر آیین  شهروندی و مشارکت های مدنی است و در مرکز و منطقه ایی مانند سیاسی – جغرافیایی به نام شهر اتفاق می افتد. حرکت مردم در اجتماع حرکتی رو به رشد است .مردم در جامعه مدنی تمنای مشارکت در عرصه ی جامعه ی خود را دارا هستند . که این مشارکت باعث ارتباط تنگاتنگ بین شهروند و جامعه می شود .مشارکت عمومی مردم در جامعه منجر به مشارکت اجنماعی می شود .

 

نقش زنان در جامعه

در جامعه ی امروز در بعضی موارد حضور زنان کم رنگ است ؛ بنابراین زنان رو به فعالیت های خود جوش می آورند . هر چند حضور زنان بستگی به تلاش آنان در اجتماع دارد که هم سو با مردان در تمامی مشاغل حضور خود را  ثابت کنند .در تشکل های زنان آموزش مهم ترین رکن ادامه و ارتقا دادن  اندیشه ی زنان است .مقوله حضور زنان در جامعه یک مسئله تعریف شده است و تقریبا پذیرفته  شده می باشد و زنان در تلاش برای ثابت کردن هویت خود در جامعه هستند . زنان نیمی از آمار جمعیتی جامعه را دارا هستند بنابراین حق مشارکت در تمامی عرصه بر اساس قانون و ضوابط  را باید دارا باشند.

 

نقش زنان در جامعه ایران

اثر گذاری دو جنس یعنی زن و مرد در جامعه بسیار است . و اگر بین زن و مرد تفاوتی وجود دارد در استعداد  و حرفه است که هر دو به عنوان جزیی از جامعه ی کاری کشور انجام وظیفه می کنند. آنچه مشاهده می شود زنان در طول تاریخ نقش های زیادی در کشور ایجاد کردند اما آنچه مسلم است این است که هنوز به جایگاهی که دقیقا برابر باشد با مردان در جامعه ی ایران  نرسیده اند یا در سطح پایین تر از آن قرار دارند . و این موضوع باعث شده تا زنان نتوانند جایگاه خود را تا به امروز در جامعه تثبیت کنند . زنان باید به خود باوری در مورد ماهیت خودشان برسند و این گونه موفق خواهند بود . این خود باوری در مورد زنان هنوز به حد مطلوب خود نرسیده است .اگر زنان معتقد باشند که هیچ تفاوتی از لحاظ تاثیر گذاری در جامعه ندارند شایسته است بیشتر در جامعه حضور پیدا  کنند ، ولی زنان به دلیل عدم پذیرش جامعه  جضور فعال و مثمر ثمری  ندارند و باید خاطر نشان کرد که در این امر مقصر جامعه است .

 از نظر مشارکت در جامعه و آمار های مربوط  به آن ، مشارکت سیاسی زنان از دهه هفتاد تا کنون حکایت از روند صعودی بیشتری دارد به طوری که این رقم طی دو دهه ی گذشته از ۱.۲ درصد به ۵.۲ درصد رسیده است . اما تحلیل آمارها نشان می دهد که عمده ی حضور زنان در سطوح بالای مدیریتی و مناصب عالی  بسار ناچیز است .دشوارهای زیادی سد راه زنان در جامعه است.

قانون اصل بیست و یکم از قانون اساسی ایران در باره ی حقوق زنان است  و دولت موظف است در تمام جهات با رعایت موازین  اسلامی حق آ ن ها را تضمین کند.

اصل بیست و یکم قانون اساسی ایران:

دولت موظف است حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نمایند و امور زیر را انجام دهد:

الف ) ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادر و معنوی او.

ب) حمایت مادران بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی سرپرست.

ج)ایجاد دادگاه صالح برای حفظ  کیان و بقای خانواده .

د) ایجاد بیمه بیوه گان و زنان سالخورده و بی سرپرست.

ز) اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته و در جهت غبطه آن ها در صورت نبودن ولی شرعی.

به دلیل اینکه جامعه مشغول نگاه مردسالارانه  به اجتماع  است ، بنابراین نقش زنان خواه  یا ناخواه در مدیریت و مناصب بالای حکومتی یا حق مشارکت  آنها در اعمال سیاست گذاری ها و مدیریت و نقش آنها را  درامور اجرایی و و نظارتی  نزول حضور می یابند. جامعه م مرد سالارانه بودن اجتماع  آن باعث شد همه مسائل با معیار مرد سالارانه بودن سنجیده می شود . که این موضوع وجود و حضور زنان در عرصه ی جامعه کم رنگ  می کند.

توانایی زنان نباید به فعالیت خانگی و همسری محدود شود .نا برابری جنسی در بازار کار باعث می شود که زنان از حق و حقوق کمتری در مشاغل مشابه ظاهر شوند و از استعداد ها و توانمندی های آنان استفاده ی بهینه نمی شود. اینها گویای آن است که جامعه  فضا و بستری  آزاد  برای زنان ایجاد نکرده است و از تخصص ها و استعداد های آنان استفاده نکرده  است و انگیزه ی آنان را  برای حضور فعال زنان در مشاغل اجتماع کم کرده است.

با انقلاب صنعتی زنان هم پای مردان به کار پرداختند و البته حقوقی که می گرفتند بسیار پایین بود. در ایران قدیم همواره با اشتغال  زنان مخالفت می شد .زنان  ایران حدودا صد سال است که مشغول به کار شدند و شهروندی  دارای شغل شدند.

عرف و قانون عامل حضور زنان در جامعه است و یا بازدارنده ی ورود زنان در عرصه های اجتماعی- شغلی  می باشد. امروزه زنان زیادی در جامعه تحصیل کرده اند که این امر باعث افزایش سن ازدواج و کاهش تعداد فرزند و باعث افزایش تقاضا برای کسب شغل می شود اما آنچه مسلم است و متاسفانه جامعه ی ما نتوانسته است و زنان را در وادی  نادرستی قرار داده و جامعه نتوانسته است این جریان و موج حداکثری حضور زنان در اجتماع  هدایت کند. تجربه نشان داده است که اگر شرایط  مناسبی برای کار زنان در جامعه ایجاد شود زنان می توانند فراتر از نقش سنتی خود در خانواده عمل کنند و در بازار کار باعث افزایش تولید و همچنین سرانه ملی و در نتیجه افزایش رفاه اجتماعی می شوند.