- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

زنان ایران در جامعه کرونایی شده؛ فرصتها و چالشها؛ درگفتگوبا دکترسمیه سادات شفیعی

زنان ایران در جامعه کرونایی شده؛ فرصت ها و چالش ها

گفتگوی اختصاصی هامون ایران با دکتر سمیه سادات شفیعی؛ جامعه شناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی  و پژوهشگر میهمان دانشگاه گوتنبرگ

 

مهدیه امیری دشتی: پرسشهایی ازطرف وبسایت هامون ایران؛ تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران از برخی صاحبنظران علوم اجتماعی و فرهنگی مطرح شده که در ادامه این گفتگو را با دکتر سمیه سادات شفیعی؛ جامعه شناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر میهمان دانشگاه گوتنبرگ خواهیم خواند:

دکتر شفیعی: من خیلی خوشحالم از تعامل با نشریه شما. به این خاطر که مدت مدیدی است که علاقه دارم بتوانم مخاطبانی در جوامع محلی ایران پیدا کنم و براین باور هستم که این ارتباط دو سویه می تواند هم موجب یادگیری و هم انتقال دانش من و طرف مقابل باشد. لذا معتقدم صحبت هایی که در مجله درج پیدا می کند همه اینها در نهایت با بازخوردهای مختلفی که دارد و علاقه ای که مخاطبان به پیگیری مسایل نشان می دهند و نقد و نظر آنها موجب بسط حوزه عمومی می شود و به تدریج گفتمانی شکل می گیرد که در آن انتقال پیام و معنا خیلی مهم هست و ما در ایران امروز بیش و پیش از هر چیزی به این موضوع نیاز داریم. نیاز داریم که با هم گفتگو کنیم، معناهایمان را منتقل کنیم، از مسایل، مشکلات، دغدغه ها و مطالباتمان صحبت کنیم و من به عنوان یک زن که علاقمند هست به حوزه جامعه شناسی زنان از هر فرصتی استفاده می کنم برای اینکه هم بتوانم با مخاطبان زن خود ارتباط بگیرم و هم موضوع زنان را به موضوع عام تبدیل کنم. موضوعی که در دستور کار مسؤولین، متصدیان و دست اندر کاران قرار بگیرد. برای سیاست گذاری ها، اجراها و تغییر نگاه ها و… باشد.

به واسطه عامل جنسیت، زنان و مردان از کودکی به شکل متفاوتی جامعه پذیر می شوند و جامعه خصایص و ویژگی ها و رفتارهای متفاوتی را به آنها منتسب می کند یا از آنها انتظار دارد. این سلسله مباحث که می تواند ریشه در عوامل زیستی، شخصیتی و یا موضوعات جامعه پذیری آنها و مسایل تربیتی باشد، مدتهاست که در دنیا مورد بحث قرار گرفته و در حقیقت امروز به عنوان موضوعی حساسیت برانگیز و البته پذیرفته شده مورد بحث قرار می گیرد. هر چند تلاش می شود برای اینکه تغییرات جدی در مورد آنها ایجاد شود ولی به طور عمومی مردم و جامعه زنانگی، مردانگی و ویژگی های منتسب به هر دوجنس را پذیرفته اند. امروز در اینجا ما نمی خواهیم در مورد این مساله صحبت کنیم بلکه می خواهیم به سطوح عمیق تری وارد شویم.

سوال اصلی ما در اینجا این هست که آیا در جامعه کرونایی و با توجه به تحولاتی که جامعه کرونایی با خود به همراه داشته مانند بحث انزوای خودخواسته، بحث محدودیت های جدی در ارتباطات چهره به چهره و کلا تغییر برنامه های کاری و اولویت یافتن دور کاری نسبت به حضور فیزیکی در محل کار، آموزش مجازی و امثالهم و یا این تحولات فضایی باعث شده است که ما به سمت جامعه برابر تری به لحاظ جنسیتی گام برداریم؟ من تلاش می کنم که در ادامه در رابطه با این سوال پاسخ هایی را ارایه بدهم.

در رابطه با کرونا من مقدمتا عرض کنم که موضوع کرونا و تغییراتی که کرونا در جامعه امروز ایران ایجاد کرده به هیچ وجه منحصر به بحث جامعه ایران نیست و کمابیش در جوامع مختلف ما تقریبا تجارب مشترکی را پشت سر می گذاریم. این انزوای خودخواسته و حالا ترتیباتی که در اثر آن در زندگی روزمره ما اتفاق افتاده همان قدر که زندگی ما را دستخوش تغییرات کرده و گاهی ما را در بزنگاه های سهل و ممتنعی قرار می دهد همان قدر هم زندگی یک شهروند آمریکایی، اروپایی، آسیایی و یا آفریقایی را تحت تاثیر قرار می دهد. البته تنوع این تاثیرات براساس شرایطی هست که آنها زندگی می کنند. دستریشان به منابع، رابطه شان با محیط زیست می تواند پیامدهای متفاوتی را برایشان در جامعه کرونایی شده به دنبال داشته باشد. در نتیجه این انزوای خودخواسته برای افراد نوعی عمیق تر شدن در خود و شاید رسیدن به پاسخ های جوهرینی در رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا یا انسان با انسان و پیرامون باشد. در جامعه دیگری ممکن است براساس شرایطی که فرد دارد معیشت و زندگی روزمره آن در تنگنا قرار بگیرد و بن بست هایی را تجربه کند. بنابراین این موقعیتی که اتفاق افتاده از لحاظ شکلی خودش، همه دنیا را تحت تاثیر قرار داده اما هر کسی به فراخور آن خصایص اجتماعی و برخورداری های مادی، معیشتی و نوع رابطه اش با طبیعت تجربه متفاوتی از این داستان دارد. زنان هم به نسبت مردان در کل جهان، تجربه متفاوتی را از سر می گذرانند و در جامعه ما هم همینطور. بنابراین کرونا در شکل اولیه خودش هرچند موضوع و تجربه به نوعی ازجاکندگی واحد هست نسبت به روال پیشین زندگی، بطوریکه به نظر می رسد ما را به انزوا کشانده اما هر کدام از ما آن را به شکل متفاوتی تجربه می کنیم. هر یک از ما به عنوان زن یا مرد، به عنوان کارمند یا کار فرما، به عنوان عرب یا عجم، به عنوان طبقه برخوردار یا طبقه فرودست. حالا در این بستر باید به امنیت بپردازیم. من معتقدم این ازجاکندگی امنیت همه را خدشه دار کرده و در عین حال زنان را بعنوان گروه اقلیت اجتماعی بیش از پیش در معرض فشارهای مضاعف قرار داده. اما این همه ماجرا نیست.

 

 

هامون ایران: کرونا در ایران تا چه میزان بر اقتصاد “زنان سرپرست خانوار”  تاثیر گذاشته و “جنسیت” آنها تا چه میزان در این مساله دخیل بوده است؟

دکتر شفیعی: برای پاسخ دادن به این سوال هم باید به مزایا و هم معایب شرایط فعلی بپردازیم. به لحاظ اقتصادی عملا این شرایطی که ایجاد شده فرصت های بسیاری را از تولیدگران اقتصادی، از فروشندگان امور خدماتی گرفته و در نهایت منجر شده که منابع مالی آنها تقلیل پیدا کند و دستمزدهای آنها اندک شود. مخصوصا کارگران و خب شرایطی بحرانی را رقم زده است. مخصوصا شرایط استمرار و طولانی تر شدن آن باعث شده که منابع اقتصادی به تدریج حتی آن ذخیره هایی که در هر خانواده امکانش هست وجود داشته باشد، مصرف شود و عملا شرایط، شرایط بسیار دشواری هست. بالتبع زنان فرودست در این شرایط ایام دشواری را تجربه می کنند.

 

 

هامون ایران: به نظر شما قرنطینه و محدودیت های جابجایی در دوران کرونا باعث افزایش خشونت خانگی “جنسیت محور” در خانواده شده است؟

دکتر شفیعی: همه می دانیم که وخامت شرایط اقتصادی چطور می تواند روح و روان افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها را در تنگناهایی قرار دهد که منجر به خشونت می شود. خشونت خانگی یقینا در دوره کرونا افزایش پیدا کرده، یقینا در بین طبقات پایین و متوسط رو به پایین که منابع مادیشان در معرض تهدید قرار می گیرد و در حقیقت زندگی شان منوط هست به دستمزدهای روزانه در این شرایط بسیار بحرانی را تجربه کند. زنان شرایط شکننده تری را دارند. زنان سرپرست خانوار با توجه به این محدودیت ها و کم شدن درآمدشان انتظار می رود که سفره هایشان کوچک تر شود و معیشتشان به شدت آسیب پذیر شده باشد. طبیعی است که این در حوزه های مختلف خود را نشان می دهد از جمله بحث بهداشت و اولویت یافتن افراد آسیب پذیر خانواده مثل کودکان و سالمندان یا افراد در معرض بیماری های مزمن قرار دارند خانواده باید منابع خود را بیشتر صرف آنها کند تا زنان و همینطور معمولا خانواده ها به سلامت نان آور خانواده اهمیت بیشتری می دهند و در نتیجه انتظار می رود که زنان در این شرایط  به لحاظ دسترسی به برنامه های بهداشت و درمان و همینطور مراقبت های در مانی در مضیقه باشند.

من اینجا به موضوع دوم گریز می زنم و بعد بر می گردم به موضوع سلامت. موضوع دومی که به نظر  می رسد که مهم هست و مضیقه هایی را برای زنان به دنبال دارد بحث فشار و تعدد نقش هست. ما امروز و به واسطه آموزش مجازی از زنان انتظار داریم که هم نقش مادر و هم نقش معلم یا کمک معلم را برعهده داشته باشند. در این حال زنان نقش های دیگری مانند همسری را هم دارند و اگر هم شاغل باشند حتی اگر دورکاری داشته باشند عهده دار نقش های رسمی و دستمزدی هم هستند. به این لیست اضافه کنید وقتی کودک خردسالی دارند شرایطشان متفاوت می شود. وقتی که سالمند یا بیماری در خانه دارند بازهم شرایط متفاوتی را تجربه می کنند. بنابراین در مجموع زندگی در جامعه کرونایی موجب می شود تا فشار نقش این دسته از زنان به شدت افزایش پیدا کند و همینطور آنها تنوع بیشتری از نقش ها را تجربه کنند. اگر که به حوزه قبل برگردیم می بینیم که در این شرایط از لحاظ زمانی در مضیقه هستند و در نتیجه فرصت کمتری دارند تا صرف ورزش و مراقبت های مربوط به سلامت خود کنند و در نتیجه از این لحاظ آنها در دراز مدت چه بسا آسیب های مختلفی را به حسم و روان خودشان تجربه می کنند.

 

 

هامون ایران:  تاتیر کرونا برامنیت زنان در کدام یک از سطوح اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیشتر بوده است؟ و این مساله را مطرح کنید که “شکنندگی امنیت” زنان در هر سطح چه تاثیری بر خود زنان و بالتبع نهاد خانواده گذاشته است؟

دکتر شفیعی: خب در رابطه با موضوع امنیت به طور خاص به لحاظ اینکه به لحاظ فیزیکی محدود به خانه بودند و در شرایط کرونایی همچنان محدود به خانه هستند امنیتشان به لحاظ امنیت حضور در اجتماع و موضوع آزار جنسی و زیر مجموعه آن کمتر مورد تهدید قرار می گیرد اما واقعیت این است که افزایش تنش در خانواده و این فشار نقش ناشی از عهده داری نقش های چند گانه در نتیجه روابط زنان با فرزندان یا همسر یا سایر اعضا را به شدت آسیب پذیر می کند و کافی است ما آن موضوع مضیقه های اقتصادی، عدم دسترسی به دستمزد و منابع کافی را در نظر داشته باشید و بعد می بینیم که این روابط پرتنش و آسیب پذیر در چه بزنگاه هایی می تواند تبدیل به روابط بحرانی شود و آنها را در موضع عدم امنیت قرار دهد که این با خشونت رابطه نزدیکی دارد.

 

 

هامون ایران: در جایی اشاره کردید که این همه ماجرا نیست. منظورتان چه بود؟

دکتر شفیعی: در سمت دیگر اگر بخواهیم به فواید جامعه کرونایی بپردازیم به نظر می رسد که ما با توجه به ظهور گسترده و کاربرد بیش از پیش رسانه های خودگزین مثل تلفن همراه و استفاده از شبکه های مجازی شرایط به شدت دموکراتیک تری را نسبت به گذشته تجربه می کنیم. به این معنا که الان دسترسی انبوه تری به فناوری های نوین داریم و از سویی دیگر با توجه به همان عهده داری نقش ها امروز از ما انتظار می رود که در هر سنی بتوانیم به خوبی از پس ابزارها و تکنیک های ارتباطی جدید بر بیاییم و بتوانیم زندگی روزمره خودمان را به نحوی با آنها پیش ببریم. دیگر کمتر کسی برای مبادلات مالی خود به بانک رجوع می کند. از معلمین انتظار می رود که حتی اگر سال های پایانی کار و در سنین سالمندی هستند همچنان مانند بقیه افراد در سن دیگر بتوانند خدمات آموزش آنلاین ارایه دهند و همه اینها نشان می دهد که ما با توجه به هوشمندی هایی که داریم به خوبی توانسته ایم خودمان را با شرایط جدید علی رغم دشواری های زیاد آن منطبق کنیم. این انطباق و این استفاده از فناوری ها به زنانی که بیش از این بی صدا بودند و کمتر آگاهی داشتند کمک  کرده که بیشتر در معرض جریان های اطلاعات قرار بگیرند. بهتر خودشان را بیان کنند و همینطور علایق خود را دنبال کنند. تقریبا تنها راه ارتباطی ایمن به غیر از تلفن که با توجه به هزینه آن شاید چندان به صرفه نباشد همین ارتباطات اینترنتی  و فضای مجاز هست. خب ببینیم زنان حتی خیلی بیشتر از مردان البته اینجا ما  اطلاعات مشخصی در رابطه با سرانه مصرف اینترنت و بحث بین زنان و مردان نداریم ولی مطمینیم که زنان از دنبال کنندگان اصلی آپ های مطرح فضای مجازی هستند مثل اینستاگرام، توییتر و امثالهم.

خب این نوع کاربری زنان را بسیار توانمند می کند. توانمند تر از گذشته و در عین حال به آنها کمک می کند تا بتوانند در خلال این نوع مصرف فضای عمومی و شبکه سازی سیاست  های هویتی را اتخاذ کنند که بسیار فراتر و متفاوت تر از آن چیزی هست که زن ایرانی در جامعه پیشا کرونایی داشته. شاید اگر در گذشته بحث دینداری، قومیت، پایگاه طبقاتی از تعیین کننده های اصلی سیاست های هویت در میان زنان بود امروز ما  و به مدد فضای جدید شکل بی سابقه ای از خلاقیت، خود بیان گری و همینطور رویه هایی تاب آوری را می بینیم که مورد ترویج از سوی زنان قرار می گیرد که در گذشته کمتر دیده می شد.

 

 

هامون ایران: آیا کودکانی که در دوران کرونا به دلیل وضعیت بد اقتصادی خانواده از تحصیل بازمانده اند را می توان یکی از گزینه های بسیار مهم در “تغییر و دگردیسی”نهاد خانواده در آینده قرار داد؟

دکتر شفیعی: من این تاثیر را منجر به دگردیسی نمیدانم البته معتقدم کرونا همانقدرکه تهدید جدی برای سلامت و بقای بشر هست و همانقدر که سفره های زنان را بویژه زنان سرپرست خانوار را کوچک تر کرده و منابع مالی آنها را محدود کرده منجر به این شده که در مناطق محروم کودکان از دسترسی به منابع  آموزشی محروم باشند و همینطور در این شرایط بالتبع دختر بچه ها بیشتر از پسربچه ها این محدودیت ها را تجربه می کنند و شاید در آینده به واسطه آن از دسترسی به آموزش عمومی محروم باشند و این منجر می شود که در درازمدت منجر به ترک تحصیل آنها شود اما در سمت دیگر جامعه کرونایی با توجه به قواعد خاص خودش که مبتنی هست بر ارتباط موثر به واسطه  شبکه مجازی به زنانی بعنوان کاربران اصلی شبکه مجازی هستند فرصت شبکه سازی و ارتباط موثر و وتشخص یافتن در خلال زندگی روزمره را می یابند.