- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تحلیلی بر سیاستهای استراتژیک جهانی در افق ۵۰ ساله؛ برآمدن استعمار نوین

تحلیلی بر سیاستهای استراتژیک جهانی در افق ۵۰ ساله

 

دکتر پرویز باورصاد

استاد دانشگاه

 

چین و روسیه و آمریکا دنبال دنیای ۵۰ سال آینده استراتژیک توافقی خود و ایجاد پایداری و تفوق در تولید، تجارت مصرف و حمل و نقل و… تکنولوژی و داده و قدرت داده پردازی جهانی و حفظ سهم شان هستند؛ چون آنها، در هدفی بسیار اساسی و درازمدت صرفا بدنبال تامین و تضمین منابع اولیه و بازار مصنوعات خود در افقهای سیاسی دور و شدیدا رقابتی طولانی با جنگهای زرگری مستمر و گاها تهدیدآمیز و یارگیری و بلوک بندیهای دوره ای باز هم خاص خود هستند؛  که با تاکید! عرض می کنم نهایتا ابرقدرتهای سه گانه موجود در منازعات و چالشهای بین المللی بین خود و بین یارانشان دارای کف و سقفهای توافقی با هم می باشند، که هیچ وقت منجر به جنگ برای دو حالت بین آنها نمی شود! اگرچه به صور مختلف یاران را در سطوحی کنترل شده بجان هم می اندازند؛ که ما باید بعنوان ویژگی های خاص جهانی، تاریخی و منطقه ای مدنظر داشته باشیم؛ لذا با توجه به سوابق عدیده سلطه جهانی در معادلات و معاملات بین المللی و منطقه ای و تجربیات و نتایج رفتارهای ملی با ابرقدرتهای قدیم و جدید ۲۰۰ سال داشته ایم باید بسیار عاقلانه عمل کنیم؛ ایران بعنوان امپراطوری بجا مانده از اواخر قرن ۱۹ میلادی و بدلایل مختلف همجواری با ابرقدرتهای قدیم و جدید تزاری و عثمانی و استعمار انگلیس و آمریکا و عوامل دیگر سوق الجیشی و ثروتهای طبیعی و اقلیمی و علیرغم همه تلخیهای گذشته همیشه بازیگری مهم در موازنه منفی معادلات و معاملات بین المللی بوده است! که می توان اذعان نمود با توجه به حساسیتهای این موقعیتهای استراتژیک آنها را بعنوان یک ارزش ملی حفظ کنیم؛ و تلاش گردد همچنین امیرکبیر و مصدق و … در هر نوع قرارداد درازمدتی با ابرقدرتها شرایط و پویایی ملی و جهانی را لحاظ تا بحرکت توسعه ای خود ادامه و احیانا کیش و مات نشویم !!! چون به لحاظ توانمندیهای فوق العاده کشورهای بزرگ در برنامه ریزی و مدلسازی های کلان اقتصاد سیاسی منطقه ای و جهانی در افقهایی نظیر ۵۰ سال آینده بر توافقمات ضمنی و صوری معمول، دوره ای بسیار مهم در ادامه و یا چگونگی حیات کشورهای ضعیف و یا در حال توسعه و بشیریت از حالا مطرح شده است! لذا اساس مباحث پیش روی ما و قدرتهای بزرگ در جهان آتی همان محورهای رشد و توسعه فوق الذکر یعنی:تولید، تجارت مصرف و حمل و نقل و. …. تکنولوژی و داده و قدرت داده پردازی جهانی هستند! باید بخاطر داشت که این قدرتهای بلامنازع جهانی منابع اولیه و طبیعی کشورهای مستعد دیگر را جزئی از استراتژی های تامین منابع اولیه، بازار مصرف، سیستم توزیع و پشتبانی و واسطه ای خود می دانند! چون آنها بخوبی می دانند که جهان تا ۵۰ سال آینده بعلت نقصان نفت و گاز در بسیاری میادین جهانی دچار تغییرات جدی می‌شود، که یکی از مهمترین آنها کم و کیف تجارت و حمل و نقل بین المللی دریایی و حتی کاهش شدید آن به لحاظ قلت نفت و همچنین محدودیتهای استفاده از مشتقات سوختهای فسیلی است، که کنوانسیون ۲۰۲۰ سازمان بین المللی دریانوردی اولین اعلان رسمی در این دست از محدودیتها است؛ باید توجه داشت که تجارت دریایی هم اکنون ۹۵% (نزدیک ۱۲ میلیارد تن) با بیش از ۸۵% ارزش یعنی حدود ۱۶۰ تریلیون دلار از کل تجارت عهده دارمی باشد و لذا بخش بسیار مهمی از سرنوشت جهان آتی دردست بهبود تکنولوژی حمل و نقل دریایی برای ادامه حیات و برتری ویژگیهای خود مابین سایر شیوه های معمول جاده ای، ریلی و هوایی است! یا برچیده شدن این سنت و ابزار دیرینه برای همیشه که وابستگی اش به سوخت فسیلی و…. و محدودیت‌های زیست محیطی امروزه کاملا بدیهی است؛ که کشورهای بزرگ بدون شک برای ادامه محورهای تولید و تجارت و حمل و نقل جهانی دریایی بشدت در حال تغییرات بررسی و تحقیق اساسی و تکنولوژیکی بهبود یا جایگزین شیوه حمل و نقل دریایی اند! در همین رابطه و تایید روند مورد ادعا باید عرض کنم که در سال ۱۹۸۵ هنگام تحصیل کارشناسی ارشد حمل و نقل و آموزشهای دریای مبحثی داشتیم تحت عنوان تکنولوژی حمل و نقل آینده با افقهای بالای ۵۰ سال! که طی آن پیش بینی میگردید در آینده های نه خیلی دور: شیوه حمل و نقل کشتیرانی برچیده و جای خود را به حمل و نقل هوایی بالنی یا کشتیرانی فضایی مبتنی بر تولید و پرواز از میدا تا مقصد نهایی خواهند داد و شیوه های واسطه ای جاده ای/ریلی شیوه دریایی حدف خواهد شد و کاهشهای معتنابه هزینه ای و زمانی در تجارت و حمل و نقل بین المللی؛ و تاکید استاد مبنی بر انجام آزمایشی این تئوری در ایالات متحده.  

با این نوع نگاه به آینده و اینکه ابر قدرتهای امروز خود عامل تغییرات تکنولوؤی آتی هستند! باید بخاطر سپرد که همینها علیرغم دعوا های سیاسی موافق و مخالف فعلی باطنی و ظاهریشان ابرقدرتها با یکدیگر! بیشتر در اهداف مشترک تسلط بر سایرین، از جمله ما دارای موافقتها و تفاهمات پشت پرده داشته و بعضا هم آنها منوی و یا از حیطه تفوذ خود بیرون و بحوزه دیگری مبادله میکنند! نظیر بعضی از بلوک جدا شده از شوروی سابق و روسیه ایران دوره قبل از انقلاب و آمریکا …. و دوره بیش از ۴۰ ساله مانور ایران با و بین سه ابرقدرت مذکور و تمایلات قوی فعلی در تمایل به روسیه و چین! با آنهمه سوابق و تنشهای منطقه ای و حقوقی در مراکز دعاوی جهانی و سازمان مللی و موسسات تابعه آن؛ که هم اکنون ما باید در عقد قراردادها و ضمانت های فعلی و آتی درازمدت با آنها محتاط بود تا باسارت کشیده نشویم و یا تغییرات سیاسی غرب و بخصوص آمریکا نسبت به ایران امکان انتخاب استراتژی های مناسب و دلخواه تر ما را وارد چالشهای نوع جدیدی از شرایط امروز و دیروز با چین و یا روسیه نکند!!!

دیدیم که بحث و مجادله ۸ سال قبل ترامپ و حالای بایدن، روی تولید و مصرف دنیا و و میزان رشد و حوزه و حیطه های سیاسی اقتصادی با چین و روسیه بود؛ که شامل تهدیدات نظامی قدیم و جدید چین و آمریکا و اروپا با روسیه بالعکس در حیات خلوتهای یکدیگر, و آمریکا و چین و روسیه در خصوص ایران و منازعات سوریه و ونزوئلا و …شدیدا ایجاد شده است؛ یا اینکه مجادله رشد اقتصادی ۱۲% چین و تهدید آمریکا برای کاهش آن و …. بین این سه قدرت اقتصاد و امنیت جهانی که هم اکنون بیش از ۷۰% تولید و مصرف و تجارت جهان در سه کشور فوق هست ادامه داشته و کماکان در دوره بایدن هم مطرح خواهد بود؛ این روند ظهور و رشد چالشی چین دنیا و بخصوص اروپا و آمریکا را دچار بحران های اساسی و کشمکش های آتی و تثبیت و تقویت یارگیریها خواهد کرد! که کلا دعوای استراتژیهای آتی و سیاستهای تامین منابع خارجی آنها میباشد؛ وجوه مشترک و متفاوت آنها در این سه بلوک، همان استراتژیهای تولیدی، تجاری و مصرفی و سرمایه گذاری در خارج است و لاغیر.

پیش بینی وضع کشورهای دیگر یا وابسته باین قطبهای جهانی، بتناسب منابع و زیربناها و روبناها و پویایی های اقتصاد و تجارت شفاف و تکنولوژی و درک صحیح روندهای آتی این دسته از کشورهای انبوه در افق فوق خیلی دشوار و اندکی تیره و تار است!!!! در واقع باید گفت که استعمار و استثمار نوین سرخ و سبز و آبی بطور جدی …..در راه و مسیر ۵۰ ساله آتی دنیا و از جمله ما بعلت غنای منابع طبیعی چندگانه صدها ساله مان ، موقعیت سوق الحیشی و منحصر بفرد تجاری در انتهای دیگر آسیا و مجاورت با اروپا و آفریقا است!!!! باید خیلی اساسی وضعیت گذشته و حال اقتصادی سیاسی اجتماعی و فرهنگی خود را دقیقا بسنجیم ؛ باید پایه محکم برنامه ریزی آتی همه جانبه ایران خود را که مدعی طی روند رشد از قدرتی منطقه ای به جهانی است و غالب شرایط اصلی نیل به باین آروزی دیرینه یعنی”احیای ایران بزرگ” با حوزه اقتدار تاریخی گذشته را در قالبی جدید را با دهها دولت مستقل پیرامونی! است را بریزیم و هدایت نماییم! این موضوع”احیای ایران بزرگ” در واقع یک از دغدغه ها و سناریوهای مهم این ابر قدرت ها پس از فروپاشی شوروی سابق بوده که با آرمانهایی تاریخی نظیر توسعه هلال شیعه از ایران تا لبنان و همپنین ظهور ترکیه عثمانی جدید کاملا در هم تنیده شده اند! که این آرمانها در ملاحظات و معادلات و مطالعات استراتژیک سه ابرقدرت هیزم خوبی برای بهم ریختن منطقه و دارای بار ارزش گذاری بسیار مهمی است و نهایتا نتیجه ای در برای ما نخواهد داشت ! که باید حواس دولتمردان باشد که نباید با اینهمه هزیته های مادی و انسانی حداقل سه دهه گذشته بانفعال مستقیم و غیر مستقیم کشیده شویم! و فقط جاده صاف کن منافع و رشد و توسعه و تثبیت قدرت های جهانی باشیم و سهممان از کیک زرد جهانی مناسب شان ملی و تاریخی مان در منطقه نا قابل و یا هیچ باشد ؛ خدای ناکرده همانطور که بارها در سناریوهای آنها شنیده ایم بلعیده و تجزیه و مضمحل شده همانطور که منازعات “بازی یزرگ قرن ۱۹” یا Great Game و اوایل قرن بیستم بعد از جنگ جهانی اول نزدیک به قربانی شدن سیاستهای انگلیس و تزار و … شدیم و با چه تدابیر و قیمتهای گزافی رهانیده شدیم. انشااله تعالی