تاریخ خُرد یا تاریخ از پایین؛
مقدمه سیدقاسم یاحسینی بر کتاب سدیدالسلطنه و مطالعات زنان خلیج فارس در عصر قاجار
محمدعلیخان سدیدالسلطنهکبابیمینابی بندرعباسی را باید یکی از پیشگامان مبحث «خلیجفارس پژوهی» در اواخر عهد قاجار و عصر پهلوی اول به شمار آورد که یادداشتها، کتابها و رسالههای فراوانی در این باره نوشت که خوشبختانه بسیاری از آنها چاپ و منتشر شده است. با این همه ابعاد فکری و تلاشهای شگفتآور و خستگیناپذیر وی در عصر انحطاط فرهنگ و پژوهش در ایران جداً ستودنی است، کوششهایی که حتی تا امروز چندان که باید مورد مطالعه و نقادی و تحلیل جدی قرار نگرفته است.
سدیدالسلطنه با ذهن بسیار کنجکاو و نقادی که داشت، مثل یک مردمشناس قرن نوزدهمی از همه محیط اطرافش آشنازدایی کرده و میکوشید با دریدن پردۀ «حجاب معاصریت» و ستُردن غبار مجاورت، تا آنجا که برایش مقدور بود از تاریخ، جغرافیا، روابط اجتماعی و سیاسی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، فرهنگ، هنر، آیین، زبان و گویش، آداب و رسوم و حتی سبک زندگی و زندگی روزمره محیطی که در آن زندگی میکرد، یادداشت و گزارش تهیه و تنظیم کند و برای آیندگان به یادگار گذارد. همین سعی مشکور باعث شد تا امروزه مورخان، محققان و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی ماده خام انبوهی از همه چیز در اختیار داشته باشند. ماده خامی که میتواند دستمایه تألیف و نگارش ده ها پایاننامه در رشتههای مختلف علوم انسانی و مباحث میان-رشتهای مرتبط با این علوم باشد.
در سی سالی که به نوعی درگیر مطالعه و پژوهش در آثار سدیدالسلطنه بوده و هستم، صدها برگ فیش تحقیق درباره مباحث مختلف تهیه و تنظیم کردهام که برخی را در آثار و پژوهش هایم مورد استفاده قرار داده و اکثر آنها همچنان دست نخورده باقی مانده است…
چندی پیش فرصتی دست داد و با نگاهی میان رشتهای به تلاش های سدیدالسلطنه در راستای شناخت و شناساندن وضعیت زنان و دختران بوشهر در عصر قاجار پرداختم و متوجه شدم به یک معنا این پژوهشگر سترگ را باید نخستین خلیج فارس پژوه ایرانی عصر قاجار به شمار آورد که در آثارش به طور قابل توجهی به وضعیت و روزگار زنان توجه داشته و مطالب خام و پراکنده، ولی بسیار با اهمیت و قابل توجهی در این باره به شکل پیمایشی و میدانی گردآوری و ثبت کرده و برای آیندگان به میراث گذاشته است.
قبل از هر چیز، به لحاظ روششناسی و فلسفه تاریخی علوم اجتماعی، این موضوع را باید با شفافیت و صراحت روشن کنم که سدیدالسلطنه نه «فمینیست» و نه حتی طرفدار «جنبش زنان» بود. در اواخر عهد قاجار رشته «مطالعات زنان»، حتی در مغرب زمین، شکل و قوام نگرفته بود، تا او بویی از چنین چیزهایی برده باشد، اما شمّ غریزی و کنجکاوی ذاتی و جبلیاش، این توانایی را به سدیدالسلطنه داده بود تا اندازۀ زیادی فراتر از زمان و زمینه فکری و فرهنگی محیط کاملاً سنتی و منحط خود فکر کند و ناخودآگاه دست به پژوهش هایی بزند که بخشی از آنها امروزه نام هایی همچون «انسانشناسی فرهنگی»، «مطالعات فرهنگی»، «مطالعات زنان»، «تاریخ غذا و آشپری»، «تبارشناسی فرهنگی»، «تاریخ اجتماعی»، «تاریخ اقتصادی»، «تاریخ از پائین» و … گرفته و در غرب و شرق عالم رونق بسیاری یافته است.
باز تکرار و تأکید می کنم: بدون کمترین تردیدی سدیدالسلطنه روحش نیز از چنین مباحث و علومی، که اغلب در نیمه دوم قرن بیستم میلادی در مغرب زمین بالیدند، رشد کردند و سرانجام به رشته های علمی و دانشگاهی تبدیل شدند، خبر نداشت. چنین موضوعاتی مطلقاً در «گفتمان» و پارادایم فرهنگی و فکری ایران اواخر عهد قاجار مطرح نبود.
در فلسفه علوم اجتماعی موضوعی وجود دارد و آن مطالعات و پژوهشهایی است که به نوعی باید آن را «پیشا-رشته» نامید. فرضاً پیش از به وجود آمدن رشته جامعه شناسی توسط اگوست کُنت، بسیاری از مورخان، فیلسوفان و سفرنامه نویسان تا اندازه زیادی دارای دید و اندیشه های جامعه شناختی بوده اند، هرگز عنوان «جامعه شناس» نمی توان بر آنان اطلاق کرد.
در مورد سدیدالسلطنه نیز وضع چنین است، اگر چه وی مطالب بسیار جالب و متنوعی درباره تاریخ اجتماعی و یا وضعیت زنان در لابلای برخی از آثارش دارد، اما نمی توان او را فرضاً پایه گذار رشته هایی چون «تاریخ اجتماعی» و «مطالعات زنان» در ایران محسوب کرد، زیرا اولاً وی برای چنین کاری هیچ شناخت علمی، تئوریک و به خصوص فلسفه و نظریه منسجمی نداشت و ثانیاً اساساً چنین رشته هایی در آن زمان به صورت مستقل در غرب نیز به وجود نیامده بودند.
در وجیزه حاضر تلاش شده تا با دیدی میان رشته ای و استفاده کاربردی از علوم انسانی مدرن، به سراغ پژوهشها و یادداشت های فوق العاده پراکنده و مُشَوّش اما بسیار مهم سدیدالسلطنه رفته و چند موضوع محلی، اما مهم در تاریخ اجتماعی، تاریخ از پائین، مطالعات زنان و تبارشناسی فرهنگی را، اکثراً با محوریت بوشهر و خلیج فارس در عصر قاجار، مورد مطالعه و پژوهش قرار دهم.
سالهاست یادداشت های فراوانی درباره زندگی، افکار و آثار سدیدالسلطنه نوشته ام، اما تا آن کار بزرگ و وقتگیر به سرانجام برسد، اگر البته برسد… اگر عمری باقی باشد و البته خداوند توفیق بدهد، دریغم آمد این چند یادداشت مقاله گونه مختصر را منتشر و در معرض نقد و داوری اصحاب دانش، خصوصاً پژوهندگان ایرانی و خارجی مطالعات زنان قرار ندهم.
مجموعه مقالات دفتر کم حجم حاضر شامل هشت یادداشت و مقالۀ کوتاه است که عبارتاند از:
اول مقاله ای است که سالها پیش برای یادنامه شادروان استاد احمد اقتداری[۱] نوشتم و با عنوان «نقش احمد اقتداری در احیاء آثار سدیدالسلطنه کبابی» در شماره چهارم از سال دوم فصلنامه «فارس شناخت» در سال ۱۳۷۹ چاپ و منتشر شد.[۲] برای چاپ در دفتر حاضر، آن مقاله را به کلی مورد بازبینی اساسی قرار داده و مطالب و منابع تازه متعددی به آن افزوده ام. از این روی این مقاله را باید یک مقالۀ جدید و تألیفی تازه به شمار آورد.
مقاله دوم «سدیدالسلطنه و مطالعات زنان بوشهر در عصر قاجار» نام دارد که با تکیه بر مطالعات تاریخی زنان، کوشش شده تا منظومه ای منسجم از گزارشها و یادداشت های سدیدالسلطنه از وضعیت و روزگار زنان بوشهر در فاصله پیش از انقلاب مشروطه تا جنگ جهانی اول به دست داده شود. این مقاله برای نخستین بار است که منتشر می شود.
مقاله سوم «سدیدالسلطنه و زنان «گُرجیه» در بوشهر» یادداشت مختصری است درباره موضوع بسیار جالب اما مورد کاووش قرار نگرفتۀ زنان گرجی در بوشهر و جنوب ایران بر پایه گزارش بسیار کوتاهی که سدیدالسلطنه در یکی از یادداشتهای روزانۀ خود نوشته است. این یادداشت برای نخستین بار است که منتشر می شود.
مقالۀ چهارم «زنان شاعر در مشوش نامۀ سدیدالسلطنه» نام دارد. این مقاله خوانشی است انتقادی از ذکر چند زن شاعر در تذکرۀ «مشوّش نامه» که اخیراً و پس از حدود صد سال که از تدوین و نگارش آن گذشته، تصحیح و چاپ و منتشر شده است. این مقاله برای بار اول است که در دفتر حاضر مجال چاپ و نشر پیدا می کند.
مقالۀ پنجم «غذاهای محلی بوشهر در عصر قاجار و انقلاب مشروطیت [به روایت سدیدالسلطنه]» نام گرفته که پیش از این متن کامل آن در کتاب «تُرشی، شیرینی و نان های بوشهر» نوشته همسرم خانم عصمت السادات یاحسینی چاپ و منتشر شده است.[۳] سدیدالسلطنه بسان یک مورخ اجتماعی قرن بیستمی، پدیده غذا، اقتصاد غذا، مواد غذایی و رژیم طبخ را در بوشهر عصر قاجار مشاهده و گزارش کرده، که فوق العاده جالب است. برای چاپ در مجموعۀ حاضر، آن مقاله مورد بازبینی قرار گرفت و مطالب مختصری به آن اضافه شد.
مقالۀ ششم «تجارت کالاهای اساسی و خوردنی مردم بندرلنگه در اواخر عصر قاجار به گزارش سدیدالسلطنه» نام دارد که چنان که از عنوانش پیداست خوانشی است از بخشی از یادداشتهای سدیدالسلطنه در باب اقتصاد مصرفی و تجارت خارجی و داخلی مواد مصرفی و خوردنی در بندرلنگه. این مقاله برای نخستین بار است که منتشر میشود.
مقالۀ هفتم «سدیدالسلطنه و زنان خلیج فارس» خوانشی است پراکنده و کولاژ-گونه از برخی از گزارش هایی که سدیدالسلطنه در کتاب «سرزمین های شمالی پیرامون خلیج فارس و دریای عمان در صد سال پیش» درباره دختران و زنان خلیج فارس آمده است. این مقاله برای نخستین بار است که منتشر می شود.
و سرانجام مقالۀ هشتم «زنان و دختران در زندگی و نگاه سدیدالسلطنه» چنان که از عنوانش پیداست نگاهی است فشرده و بسیار کوتاه به جایگاه زن و زنانگی در زندگی خصوصی و آرمان های فردی و شخصی سدیدالسلطنه کبابی. این یادداشت پس از پایان تدوین و تبویب رساله حاضر به نگارش در آمده و برای نخستین بار است که به چاپ می رسد.
یک نکتۀ کوتاه اما مهم در زمینۀ مبانی تئوریکی این مقالات را هم باید متذکر شوم: به لحاظ مبانی نظری و فکری پس زمینۀ ذهنی و فکری من هنگام نگارش این مقالات و یادداشتها، مباحث بین رشته ای و با عنایت به مکاتب فکری و رشته هایی چون «تاریخ از پائین»، «تاریخ خُرد»، «تاریخ روزمره»، «مطالعات زنان»، «تاریخ نگاری زنان»، «انسانشناسی فرهنگی»، «تاریخ محلی»، «خلیج فارس شناسی» و «جامعه شناسی و تاریخ ادبیات» بوده است. بنابراین به قول خانم ژولیا کریستوا «متن پنهان» من در این مقالات، چنین مباحث و رشته هایی بوده است. در تمام این موارد، سعی کرده ام آن مبانی فکری و رشته های دانشگاهی را به طور عملی و کاربردی در ذهن و نگاه خودم بومی و لوکالیزه کرده و برای یک مطالعه موردی، سوژۀ رسالۀ حاضر، از آنها سود جویم…
بر این باورم که اگر به مطالعات زنان نگاهی بومی و محلی، بلکه شهرستانی، داشته باشیم و با همین نگاه به سراغ میراث فرهنگی و مطبوعاتی خودمان برویم، می توانیم به دریافتها و مطالب نو و روایت ناشده فراونی برخورد کنیم که برخی از آنها شاید فی نفسه به منزلۀ یک «کشف تاریخی» باشند. فقط باید چشمها را شست و جور دیگری دید…
۱ـ دریغ و درد در خلال بازخوانی نهایی این کتاب، استاد ارجمند احمد اقتداری در اواخر فروردین ماه ۱۳۹۸ و در سن ۹۴ سالگی در تهران دیده از جهان فروبست. روانش شاد باد و یادش بخیر.
۱ـ سیدقاسم یاحسینی، نقش احمد اقتداری در احیاء آثار سدیدالسلطنه کبابی، فارس شناخت، فصلنامه فرهنگی ـ پژوهشی بنیاد فارس شناسی، سال دوم، شمارۀ چهارم، پائیز ۱۳۷۹، صص۳۱ـ۲۰.
۱ـ عصمت السادات یاحسینی،ُ ترشی، شیرینی و نان های بوشهر، انتشارات طلوع دانش، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۷، صص ۱۲۰ ـ ۱۰۱.
شایان ذکر است که کتاب سدیدالسلطنه و مطالعات زنان خلیج فارس در عصر قاجار نوشته سیدقاسم یاحسینی در زمستان ۱۳۹۹ توسط انتشارات هامون نو منتشر شده است.