علل فقدان تاریخنگاری زنان در بوشهر
سیدقاسم یاحسینی؛
مورخ و پژوهشگر مطالعات زنان
تاریخ زنان در جنوب ایران به طور اعم و استان امروزی بوشهر به طور اخص از جمله موضوعات جالبی است که جای کار فراوان دارد. به دلیل ماهیت مذکر و مردسالارانه تاریخنگاری ایران، و البته تواریخ محلی، موقعیت و جایگاه زن بوشهری در چند هزار سال تاریخ پر فراز و نشیب آن، چنان که باید، مورد کاووش، موشکافی، تدوین و تحلیل قرار نگرفته و یک خلاء شگفتآوری در این زمینه خاص وجود دارد. در این باره مشکلات ریز و درشت متعددی وجود دارد که اغلب آنان ملی و عمومی است و البته مختص به بوشهر نیستند و دردهایی فراگیر در سطح کل ایران هستند، با این وجود به برخی از مهمترین آنها (با تکیه موردی بر تاریخ محلی بوشهر) میپردازم:
۱ـ در گام نخست، بزرگترین مشکل در راستای تدوین تاریخ حضور و جایگاه زن بوشهری، کمبود شگفتانگیز متون، اسناد و منابع میباشد. فقدان منابع کتبی در دورههای مختلف تاریخی بوشهر گاه چنان مشهود است که گویی همه جامعه مرد بوده و هیچ زنی در این دیار زندگی و زیست نمیکرده است. به عنوان مثال، پژوهشگری که بخواهد درباره روزگار زنان بوشهری همزمان با سقوط سلسله ساسانی و برآمدن اسلام در جنوب ایران تحقیق کند، علارغم جست و جو در همه منابع کلاسیک و رسمی آن عصر، هیچ مطلب خاصی فراچنگش نخواهد آمد؛ چنین است وضعیت زنان بوشهر در عصر صفوی. همین قفدان منابع کتبی و اسناد متقن، باعث شده تا مورخان و پژوهشگران معاصر رغبت چندانی به موضوع زن بوشهری و جنوبی نداشته باشند.
۲ـ ماهیت مردسالارانه مراکز مطالعات تاریخی دومین عامل رکود مطالعات زنان در بوشهر میباشد. حقیقت تلخ این است که حتی در مراکز دانشگاهی و مطالعاتی بوشهر، تفکر و گفتمان حاکم و رسمی، به مردسالاری گرایش پنهان و آشکار زیادی دارد و همین امر باعث شده تا در دانشگاههای بوشهر، موضع مطالعات زنان و جنبش بانوان مورد غفلت اساسی قرار بگیرد. بهترین نشانه این گرایش مردسالارانه، عدم انتشار حتی یک کتاب یا تحقیق درباره تاریخ دیروز و امروز زنان بوشهر در چند دانشگاه ملی و آزاد اسلامی، پودمانی و … موجود در بوشهر است!
۳ـ عدم وجود متخصص تاریخ و مطالعات زنان: کمبود مهم دیگر، کمبود شدید محقق حرفهای و آگاه و خُبره در زمینه مطالعات و جنبش زنان در بوشهر و جنوب ایران است. شمار متخصص در این زمینه حتی به تعداد انگشتان یک دست نیز نمیرسد. این در حالی است که بوشهر، دست کم شش هزار سال تاریخ دارد و در بخشی از آن، در عصر ایلام و هخامنشی، زنان در این منطقه از فعالیت اقتصادی و اجتماعی پر رونقی برخوردار بوده و حتی در عصر ایلامی، خدای اختصاصی مردم بوشهر(شهر باستانی و تاریخی لیان) یک الهه زن، به نام کیریریشا، بوده است.
۴ـ کمبود بودجه تحقیقاتی: در حال حاضر چند مرکز اداری و سازمانی در استان بوشهر به نوعی مربوط به زنان میباشند، اما این مراکز فاقد بودجه تحقیقانی مکفی برای کارهای پژوهشی در زمینه تاریخ و جایگاه زنان بوشهر هستند و در سطح ملی نیز حمایت چندانی از چنین مطالعاتی صورت نمیگیرد.
۵ـ رخوت و تنبلی فکری: باید اعتراف کرد که رخوت و تنبلی فکری و پژوهشی میان زنان و مردان محقق و دانشگاهی بوشهر وجود دارد. اکثیریت قریب به اتفاق آنان تمایل چندانی برای قبول موضوعات و سوژههای سخت و دشوار در زمینه مطالعات زنان ندارند و بیشتر خوش دارند کارهای موسوم به «کُپی ـ پیسی» انجام دهند. این در حالی است که صدها سوژه ناب و دستنخورده در مورد زنان بوشهر وجود دارد که هر کدام پتانسیل یک پایاننامه دانشگاهی را داراست.
با همه چنین تنگناها و کمبودها، خوشبختانه در یک دهه اخیر، چند تن از زنان و مردان بوشهری آستین همت بالا زده و با تولید منوگرافیهای خاص و موردی(بیشتر در زمینه تاریخ معاصر و مبارزات ضداستعماری زنان بوشهر، تنگستان، دشتی و دشتستان)، کوشش کردهاند تا خلاء موجود را تا اندازهای پُر نمایند. اما این همه کافی نیست. چنان که گذشت، بوشهر دارای شش هزار سال تاریخ و تمدن است و بدون اغراق، صدها سوژه در این تاریخ شش هزار ساله وجود دارد که باید به آنها پرداخت و درباره آنها تحقیق و پژوهش کرد.
برپایی کنفرانس، سمینار و کنگرههایی با موضوعات محلی زنان (در این مورد خاص در باب زنان جنوب ایران و بوشهر)، یکی از فواید بسیار مهمی که دارد، توجه محافل اداری، علمی، پژوهشی و دانشگاهی به مطالعات زنان است. توجهی که اگر پیگیری شود، منجر به ایجاد تحرک و البته تولید دانش در این زمینه خواهد شد. به امید آن روز.