- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

مردم مقصرند یا حاکمان !؟؛ یادداشتی از اکبر شکوه

مردم مقصرند یا حاکمان !؟

اکبر شکوه

 

در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، شبکه ‌های اجتماعی و گروه‌های مجازی از پیام‌های سیاسی و انتخاباتی که حاوی نقطه ‌نظرات، تحلیل‌ها و نشان دادن نقصان‌های جامعه‌ است، لبریز شده و این عادتی‌ ست برای ما که غالبا در فضای انتخابات، چه محلی و چه ملی، خود را بیشتر نشان می ‌دهد. فارغ از اینکه این عادت مثمرثمر و مفید خواهد بود یا خیر، این نکته جلب توجه می‌ کند که پس از گذراندن تجربه‌ های انتخاباتی و نحوه‌ مدیریتی مسوولان، تحلیل‌ها چند گام به جلو رفته و به واقعیت‌ها نزدیک‌تر می‌شوند و این مهم حاصل همان تجربیاتی خواهد بود که با هزینه‌ های فراوانی بدست می ‌آید.

به عنوان مثال؛ در دوره ‌ای باور عده ‌ای این بود که آن یکی از دو گروه سیاسی غالب در سپهر سیاسی کشورمان، که به نظریات و خواسته ‌های آنها نزدیک‌تر بود، می ‌تواند بهتر کشور را مدیریت کرده و نتیجه‌ مطلوب به دست آید. اما در دوره‌ های اخیر به خصوص این دوره از انتخابات، طیف زیادی از حامیان دو گروه سیاسی غالب، دچار ناامیدی از این مهم شده و تصمیمات جدیدی برای انتخابات اتخاذ می‌ کنند و در واقع از آن فضای کمی تا قسمتی احساسی و هواداری از کاندیدا و طیف سیاسی خود رو برگردانده و با چشمان بازتری تحلیل کرده و در نتیجه تصمیم نیز می‌ گیرند. شاید این تصمیم آنها به عدم شرکت در انتخابات و یا عدم رای به کاندیدای خاصی منجر شود که به دلیل همان ناامیدی از بهبود وضع موجود می‌ باشد. در این شرایط کنونی، حتی خورده گرفتن به شرکت کنندگان برای تصمیم و انتخاب غلط آنها توسط عده ‌ای، تا حدودی زیادی جواب نداده و این واکنش را در برخواهد داشت که هرکدام انتخاب شود، بهبود «وضعیت معیشت» و «اقتصاد»، به عنوان مهمترین خواسته‌ و مطالبه‌ مردم نیز آنچنان محقق نمی ‌شود.

با این حال، قاعدتا نقش مردم کم رنگ خواهد بود و مردم با این ذهنیت به کارزار انتخابات می ‌رسند که صندوق انتخابات را وسیله‌ رهایی از مشکلات و کمبودها نبینند. به طور حتم این اتفاق یک آسیب جدی برای کشور خواهدبود که در جای دیگری قابل بحث می ‌باشد.

حال که می بینیم عده‌ی زیادی از مردم از دو طیف سیاسی غالب و افراد سرشناس از این دو گروه ناامید هستند، چطور در سرنوشت اجتماعی سیاسی خود دخیل باشند؟ بنا به آیه‌ شریفه‌ «إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (آیه ۱۱ سوره رعد) که اهمیت جنبه‌ عمومی تصمیمات و رفتارهای اجتماعی مردم در یک جامعه اسلامی را متذکر می‌ شود، مردمی که دچار این یاس شده ‌اند باید چه تغییری در باورها و رفتارهای اجتماعی خود داشته باشند؟ به طور قطع کاربرد این آیه در تغییر نوع نظام‌‌های سیاسی و تغییرات به شکل کلی مثل وقوع انقلاب‌ها نبوده و در کوچکترین مسایل و موضوعات اجتماعی نیز کاربرد خود را دارد. پس راه‌کارهای برون رفت از این وضعیت همراه با ناامیدی برای مردم چیست؟ حاکمان در این وضعیت چه وظیفه ‌ای دارند و چه راهکارهایی می ‌بایست اتخاذ کنند؟ آیا آنها شرایط موجود را از زاویه دید بالا به پایین درک می‌ کنند؟ روند تغییرات در جهان امروز و جوامع مختلف با شتابی همراه است که اگر حاکمان غافل بمانند، مردم به جای آنها تصمیم می ‌گیرند.

با تحلیل روندی که در چند انتخابات‌ اخیر ریاست جمهوری پشت سر گذاشته شده مشاهده می ‌شود، میزان و کیفیت بلوغ سیاسی مردم در دوره ‌های بعد همچنان واقع‌ گرایانه ‌تر از پیش خواهد بود و اگر این وضعیت بد رفاهی و معیشتی برای مردم همچنان ادامه داشته باشد، معلوم نیست برای تغییر در وضعیت و سرنوشت سیاسی اجتماعی خود دست به چه تصمیماتی بزنند. نمونه ‌هایی از آن را در اعتراضات مردم نسبت به گرانی ‌ها، بالا رفتن نرخ بنزین و… در سال‌های اخیر دیده ‌ایم. به طور کلی در جامعه ایران اینگونه مشاهده می ‌شود که چگونگی ساختار قدرت و تشکیلات سیاسی و افراد فعال در آن غالبا از دو طیف سیاسی جامعه تشکیل شده و بدون تغییر باقی مانده است. همین مساله را در ایامی که جامعه رنگ و بوی انتخابات به خود گرفته و به طور طبیعی مردم بیشتر درددل‌ ها و گلایه‌ های خود را به اشتراک می‌ گذارند، از تحلیل‌های آنان در محافل خصوصی و اجتماعی مانند همین شبکه ‌های اجتماعی و گروه‌ های مجازی می‌ توان مشاهده کرد. در این شرایط طبیعی‌ است که مردم خواستار حضور چهره ‌های جدیدتر و بعضا جوان ‌تری در تشکیلات سیاسی ایران باشند، که از این طریق فضای موجود دچار تغییر شده و کمی از بار سنگینی که بر روی دوش آنهاست، برداشته شود.

فارع از اینکه بخواهیم دنبال مقصر باشیم و سیاسیون همدیگر را مقصر خطاب کنند و یا عده‌ای مردم را بابت انتخاب‌هایشان مقصر بدانند، به عقیده‌ نگارنده برای جلوگیری از ناامیدی بیشتر مردم و روی ‌برگرداندن آنها از صندوق رای، وقت آن رسیده که با استفاده از «ظرفیت ‌های مغفول ‌مانده فکری» و «نیروی انسانی متخصص دانشگاهی و حوزوی»، «فقهای متخصصی که در سپهر سیاسی ایران حضور فعالی ندارند» (منظور که منتسب به یکی از طیف‌های سیاسی کشور نباشند)، «اساتید برجسته علوم سیاسی و اجتماعی» و «سیاسیون باتجربه و کارآمد»، با ایجاد «تغییراتی در قانون اساسی» (که وحی منزل نبوده و می ‌بایست با توجه به شرایط زمان و اوضاع و احوال تغییر یابد)، «نحوه‌ چگونگی برگزاری انتخابات» و «تایید صلاحیت کاندیدا»، «زمینه ‌سازی برای شرکت افراد یا چهره‌ های جدید» (که تاکیدا در تشکیلات و تقسیمات قدرت تاکنون حضوری نداشته ‌اند) و «اتخاذ تصمیماتی عقلانی و منطقی برای ایجاد امید در بین آحاد مردم»، با همتی بلند برای بهبود شرایط حال حاضر اقدام شود، تا این سیر بلوغ سیاسی مردم که با ناامیدی از سیاسیون و حاکمان همراه شده، به نقطه‌ بدتری از خود نرسیده و با تصمیم ‌سازی حاکمان، از این آسیب جدی که در آینده‌ نزدیک احتمالا برجسته ‌تر خواهد شد، رهایی یابیم.