- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

رسیدن به یک نظر واحد برای نوشتار زنانه امری محال است؛ درگفتگو با سریا داودی حموله

 گفت و گو با سریا داودی حموله ، شاعر و منتقد ادبی:

رسیدن به یک نظر واحد برای نوشتار زنانه امری محال است

 

 

گفت و گو از: رضا شبانکاره

 

 

 

اشاره: «نوشتار زنان» برای نخستین بار توسط «شوالتر» مطرح شد و این مفهوم به تفاوت های نوشتاری زبان و متن نویسندگان زن و مرد اشاره دارد. مفهوم «نوشتار زنان» در واقع بیشتر توصیف یک ایده آل است تا نمونه های موجود، زیرا زنان به طور اساسی و بنیادی زیر نفوذ زبان، مغلوب معیارها و ارزش های مردان هستند. هلن سیکسو (روانکاو ِ فمینیست ِ فرانسوی) نیر بر این باور است که بنیادی ترین تفاوت میان نوشتار مردانه و زنانه در اقتصاد است، چیزی بیش از معاملات مادی است؛ در واقع، منظور مبادله ی قدرت و لذت است. در اقتصاد مردانه، مبنای همه ی معاملات یا روابط، دست یافتن به حداکثر سود است که در نتیجه به تفاوت های طبقاتی و نظام های سلسله مراتبی می انجامد. به اعتقاد سیکسو، زنان باید به کمک نوشتار زنانه، ساختار زبان را تغییر دهند و در نتیجه نظام دلالتی جدیدی ایجاد کنند که در آن افکار و امیال واقعی زنانه قابل بیان باشد. سیکسو، نوشتار زنانه را طرحی می داند که آغاز شده و شکوفایی آن، در آینده میسر خواهد شد. برخی منتقدان نیز معتقدند الگویی که سیکسو برای نوشتار زنانه ارایه می دهد، آرمان گرایانه به نظر می رسد.

سریا داودی حموله، شاعر، منتقد ادبی و پژوهشگر مردم شناسی متولد سال ۱۳۵۴ در مسجد سلیمان است. او تحصیل کرده ی رشته ی ادبیات در دانشگاه های اهواز و اصفهان می باشد.
حاصل تلاش های فکری او بیست مجموعه شعر سپید، هفت جلد آنتولوژی شعر شاعران معاصر و سه گانه های مردم شناسی «دانشنامه، ادبیات و موسیقی بختیاری» است.

  اوفلیا تو نیستی با گیسوانم حرف میزنم! (مجموعه شعر- نشر نیم نگاه، ۱۳۸۲)؛ نان ونمک میان گیسوان تهمینه (مجموعه شعر- نشر افراز، ۱۳۹۱)، همه‌ی کلمات در میدان ونک پیاده میشوند! (مجموعه شعر- نشر کاکتوس، ۱۳۹۴)، کلمات بیش از آدمی رنج می‌برند! (نقد و پژوهش ادبی- آنتولوژی شعر شاعران معاصر/ ۳ جلد، نشر قطره، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶)، از همه‌ی نام‌ها (آنتولوژی شعر شاعران جنوب- جلد اول، نشر بارلاق، ۱۳۹۷) و شاعران فرامن (آنتولوژی شعر زنان- نشر هشت، ۱۳۹۷) از آثار این فعال ادبی می باشد.

***

 

 ذهنیت و رویکرد زیبایی شناسه ی شما  در شعر چیست و چه گونه در آفرینش های ادبی ادبی شما رخ می نمایاند؟

شعر در هر دوره ای تابعی از تحولات اجتماعی، تاریخی، سیاسی و فرهنگی است.  در ادبیات فارسی هر مضمونی فرم و شکل خود را دارد. هر فرمی برای ماندگاری به مضامین تازه  احتیاج دارد. از طرف دیگر رویکردها به شناخت شاعر از جامعه، هستی، انسان، طبیعت، عشق و مرگ برمی گردد، و البته همه این رویکردها دلایل متعدد زیبایی شناسیک می خواهند.

رویکردهای ذهنی  و عینی راهی به اندیشه ی شاعر باز می کنند. شگردهای زبانی زیبایی های متفاوتی در بطن خود دارند. آشنایی زدایی و غریبه سازی  از رویکردهای همیشگی در ادبیات است، هم چنان که رویکرد عاشقانه، رویکرد اجتماعی و رویکرد غنایی در ساختار زبان اهمیت دارند.

ظرفیت های ادبی برگرفته از رویکردهای زیبایی شناسانه است. فرم و ساختار، ایجاز، تخیل، اندیشه، فلسفه، احساس، کشف، تصویر، ارجاع های مختلف، نماد و نشانه، حس های نوستالژیک رویکردهای متغییری را در ادبیات رقم می زنند، و مسیر را برای  جزیی نگری، هرمنوتیک، ساختار شکنی، شالوده شکنی، عدم قطعیت، تشکیک، گریز از معنا محوری، مونولوگ گویی چند مرکزی، شکست و گسست و پیوست روایت ها، و بازی های زبانی هموار می کنند.

ذکر این نکته ضروری است، که رویکردها در مجموعه شعرهای یک شاعر ثابت نیستند، و بنا به گذشت زمان تغییر می کنند. اگر رویکردهای زیبایی شناسیک در طول فعالیت ادبی ثابت بماند، شاعر به ورطه ی تکرار می افتد، که با مرگ شعر و شاعر برابری می کند.

 

تلقی شما از نوشتار زنانه چیست و با زنانه نویسی چه وجه تمایزی دارد؟

نوشتار زنانه به عواطف و احساسات زنانه نزدیک است. تجلی رازواره های زنانه گی، تجسم زنانه گی، تن دادن به احساساتی که در محوریت عواطف می چرخد.

این نوع نوشتار جهان بینی زنانه را در بر می گیرد، و در پی موقعیت و هویت زنانه  است. در این میان شاعرانی که خصیصه های احساسی و عاطفه زنان را به نمایش می گذارند، با بی پروایی و جسارت، وجوه زنانگی‌ را در ظرف شعر می ریزند.

اما در زنانه نویسی هر شاعری فارغ از جنسیت در جهت این نوع ساختار حرکت کرده است. که البته زنانه نویسی مختص زنان نیست، بلکه مردان هم با انواع مضامین زنانه شعر گفته اند، و در جهت  این نوع از جنون مندی گام برداشته اند.

زنانه نویسی به لحاظ زیبایی شناسیک ساختار خاص خود را دارد. آن چنان که همپوشانی زنانه نویسی منجر شد که  منتقدان به عنوان یک جریان ارزشی به آن نگاه کنند.

 

از دیدگاه شما چه فرایندی در خلق یک شعر اتفاق می افتد که ما آن را به امضاء زنانه می شناسیم؟ نوشتار زنانه واجد چه ویژگی هایی است که از نوشتار مردانه تمایز می یابد؟

به طور معمول در نوشتار زنانه حرکت سطرها در حوزه ی احساسی  و عاطفی است. در این راستا شگردهای بیانی هوشمندانه است. جزیی نگری در کارها چشم گیرتر است. در سطح زبانی رویکردهای احساسی  و عاطفی با جسارت آمیزی و بی پروایی همراه است.

انتقاد از جامعه مرد محور مبدعی برای زن و زنانگی است. به طوری که رویکردهای حسی ـ مفهومی در نوشتار زنانه  در جهت عصیان گری و طغیان است.

 

  برای شما مولفه های «نوشتار زنانه» چیست؟

زنانه گرایی از مشخصه های نوشتار زنانه است، و تلاشی در جهت نوآوری های فرم ادبی است. در دوران معاصر مولفه های جدی در شعر زنان ریشه دوانده است. مضامین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جای خود را باز کرده اند و این نشان از آگاهی شاعران دارد. زنانه نویسی جسورانه در شعر معاصر تغییراتی کرده است. مضامین تغزلی ـ غنایی، عاطفه و احساس گرایی از مولفه های بارز است. هم چنان که زیست شاعرانه معطوف به تجربه های زنانه است.

زنان رویکردهای معترضانه و انتقادی به شعر دارند. خشمی عمیقی نسبت به اجتماع نابرابر دارند. در  ثبت لحظه ها جدی هستند. با المان های «زن محوری» در پی جست و جوی خویش هستند. که حاصل این رویکردهای انتقادی  و سرخوردگی های اجتماعی است. عینیت نگری در ساختار این نوع شعرها برجسته است. شاعران از تنهایی، رنج اضطراب  و هراس اجتماعی  شعر گفته اند. دردهای مشترک را  نوشته اند. به شدت درگیر زنانگی و مسایل پیرامون آن هستند. به نوعی  منتقد شرایط موجود در حیطه  ی زنان هستند. از موقعیت هایی که زنان را می بلعد، و جامعه ای که آن ها را نادیده می گیرد… سخن می رانند.

 

  «نوشتار زنانه» علاوه بر محتوا در حیطه ی فرم و زبان ـ این مهم چه گونه رخ می دهد؟ چه گونه زبان شاعرانه، کارکردهای زبانی و ساختاری و فرمی در شعر زنان اتفاق می افتد؟

موقعیت پیچیده نوشتار زنانه همانند پیچیدگی موقعیت های زنان در جامعه مردم سالارانه است. با تحول زبان حرکت های زبانی جدیدی را بنیان گذاشته شده است. برخی سوار بر موج های روز شدند. عده ای به پوست اندازی در شعر رسیدند و در ادبیات سرآمد قرار گرفتند.

با هر فرمی به لحاظ زیبایی شناسیک دچار دگرگونی می شود. در شعر امروز فرم و ساختار هم پای مفاهیم تغییر یافته است. از لحاظ فرم و ساختار، احساس و عاطفه، کشف و شهود، اندیشه و فکر سوژه های مختلطی را در بر می گیرد. تجربه‌گرایی و آوانگاردیسم در نوشتار زنانه، در حال برون رفت از زبانیت زبان (چند صدایی، چند گفتاره) است.

مولفه هایی نظیر جزء نگری، عدم قطعیت، تشکیک، گریز از معنا محوری، مونولوگ گویی عدول از هنجار، شکست و گسست و پیوست روایت ها،  بازی های زبانی و  عناصر بینامتنی در نوشتارهای زنانه بارز است.

رویکردهای«زن محوری» در شعر پیشرو، در محوریت ادبیات است. شگردهای ساختاری و فرمی در نوشتار زنانه  آشکارا به تصویر کشیده می شود. به طوری که  امروز وضعیت شعری زنان  جسورانه است.

 

 چه عواملی را در نشو و نمو شعر معاصر زنان _به خصوص شعر شاعران زن امروزدر سال های اخیر دخیل می دانید؟

زنان در حیطه ی ادبی و اجتماعی شاخک های تیزی دارند. در طول زمان دغدغه های زنان به شعر تبدیل شده است. آن چنان که در ادبیات معاصر این مفاهیم  را به تنه ی شعر تزریق کردند.

اگر چه رسیدن به یک نظر واحد برای نوشتار زنانه امری محال است، زیرا تفاوت ها سبب تنوع خواهد بود. اما امروز زنانه نویسی بخش مهمی از ادبیات معاصر را در بر می گیرد. زنان در طول فعالیت های ادبی و گاه اجتماعی  مصائب بسیاری را تحمل کرده اند.

البته شاعرانی در ادبیات راه خود را رفتند، و ذهن شان کمتر تحت تاثیر عواطف زنانه قرار گرفته است. اندیشه های فمینیستی را با برابری اندیشه بنیان نهادند. به طوری که برخی از اشعار پیشرو در هیچ قالبی نمی گنجند. از طرف دیگر جزیی نگری، تمرکز گرایی با شناسه های نویی آمده است. عده ای به شعرهای معناگریز روی آوردند، آن چنان که با شورش علیه متن و بینامتنیت به آشکارا دیده می شود.

 

  حضور و تحرک و پویایی شعر زنان امروز ایران چه تاثیری بر فضای فرهنگی/  ادبی و مدنی ایران گذاشته است؟

  جماهیر زنان در طول تاریخ حرکت هایی رو به جلو داشته اند. چندین هزار سال حرکت های اجتماعی راه بر فعالیت های زنان بسته است. اما در دوره معاصر هویت خود را پیدا کرده اند. در بیشتر جریان های ادبی و اجتماعی  گاه فراتر از مردان گام برداشته اند. این دگر اندیشان هیچ گاه از صحنه های اجتماعی دور نبودند. اگر چه بیشتر به شعر روی آورده اند، اما به مقوله های اجتماعی هم سرک کشیده اند، و نوع ادبیات آنان مورد ستایش است.

در  دوره معاصر زنان اهمیت ویژه ای یافته اند و حرکت­های زبانی جدیدی را بنیان نهادند. پدیده های اجتماعی ادبیات زنان را به سمت جهانی شدن  برده است که بیشتر با عصیان گری همراه بوده اند. اگر چه بخشی مهمی از زنان شاعر به شدت درگیر زندگی اند، اما در عین تجربه گرا بودن، صاحب نبوغ و خلاقیت هستند. شعرشان به نُرم جهانی نزدیک تر است، و به واسطه ی مضامین اجتماعی و فرهنگی نگاه تازه ای یافته اند و تاثیرشان بر فضای فرهنگی این سال ها غیر قابل انکار است.

 

این گفت و گو ابتدا در صفحه ادبی پرنیان ِ هفته نامه بیرمی منتشر شده و در چارچوب همکاری این نشریه با وبسایت هامون ایران (تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران) در این جا بازنشر می شود.