- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

زیباست انسانی که می‌اندیشد؛ تاملاتی درباب نقص عضو و هنر

تاملاتی درباب نقص عضو و هنر

زیباست انسانی که می اندیشد


زهرا رضایی طرهانی

 

 

پرنده ای دیدم
با بال های شکسته، آرام،
پرواز می کرد
ومن
از پاهای خود شرمنده شدم.
«از کتاب زیباست انسانی که می اندیشد» سروده زهرا رضایی طرهانی

توانبخشی مبتنی بر جامعه یا (CBR : Community Based Rehabilition) درسال ۱۹۷۵ توسط سازمان جهانی بهداشت آغاز شد که از آن به عنوان یک استراژی برای بهبود و دسترسی به خدمات توانبخشی با استفاده بهینه از منابع محلی مطرح شد. یک استراتژی چند بخشی برای رفع نیازمندهای گسترده افراد توانخواه، تضمین مشارکت و الحاق آنها و پیوند آنها به جامعه و بالا بردن کیفیت زندگیشان در جهت تکامل بیشتر، که همگی مبتنی بر جامعه باشد با راهبردی دولت.

افراد دارای نقص عضو به افرادی گفته می شوند که بخشی از بدن فرد آسیب و برای همیشه ناقص یا معیوب شده است چه بصورت طبیعی و مادرزادی و چه بصورت یک حادثه ورخداد، این افراد جزیی از جامعه هستند و ارتباطشان از جامعه نبایستی گسسته شود.

ایجاد ارتباط با این افراد گاهی از عهده فردی خارج و نیازمند تدابیری با خرد جمعی و حمایت دولت میسر می شود .همگام سازی باهم، برای اجرای سیستم. cbr یا توانبخشی مبتنی بر جامعه که حتی قوانین اجرایی اش در سازمان بهداشت جهانی مصوب شده است.

در این راستا هنر که مجموعه ای از آثار یا فرایندهای ساخت انسانی در جهت اثرگذاری بر عواطف و احساسات و هوش انسانی به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می شود که زیبایی بیافریند. با استفاده از توانایی و تخیل یا محیط یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم کرد.

سالوادور دالی نقاش معاصر می گوید: هنر، درمان و راهی برای بیان احساسات مغشوش و بخوبی درک شده از طریق هدایت آنها به وضوح و نظم است.
ارسطو نیز در این باره می گوید : تاثیر بازی را در روان تماشاگر مورد جستحو کنید که تماشای نمایش باعث آرامش تماشاگر و کاسته شدن از بار غم و اندوه و عقده های روانی او می شود.
امروز هنردرمانی با شاخه ای بنام بازی درمانی مطرح شده که کاملا تخصصی عمل می کند.

هنر یک ابزار الهام بخش در زندگی اجتماعی است که با مساوی سازی فرصتها برای حضور در جامعه در چهار محور مدل اخلاقی، تراژدی شخصی، مدل پزشکی و مدل اجتماعی (به تعریف پزشکان و متخصصان) بسیار اثر گذار خواهد شد.

ارتباط هنر با افراد ناقص کمک به خود اکتشافی فرد، تحریک هیجانات و رضایتمندی فرد می شود پاداشی محسوس برای رسیدن به اعتماد بنفس و ارزشمند بودن و به میدان آمدن به عرصه ای که جامعه نامیده می شود.

رها سازی بر روح و روان موثر است آرامش فرد، بهداشت روانی مساعدی در خانواده ایجاد می کند.

در برخی از آثار سینمایی ایران سعی بر ایجاد این ارتباط شده ،فیلمهایی چون گلهای داوودی، حوض نقاشی، بید مجنون، میم مثل مادر، بچه های ابدی، و غیره، در بیشتر این فیلمها بازیگر نقش فرد ناقص را ایفا می کرد اما حضور فرد ناقص در نقش تعریف شده بنظرم موثرتر هست مانند فیلم رنگ خدا.

در سال ۱۹۹۶ کارگردانی بلژیکی بنام دورمل فیلمی با نام روز هشتم ساخت که بازیگر نقش اول آن بنام پاسکال فردی مبتلا به سندرم دان بود، این فیلم برنده نخل طلایی جشنواره کن شد و بارها بصورت برنامه تلویزیونی پخش شد و اثر عمیقی در نگاه مردم بر جای گذاشت.
احمد شاملو با نقص عضو لحظه ای از مطالعه و پژوهش و نوشتن دست نکشید و در جهان انسان برتری چون استیون هاوکینگز معرفی شد. حکایت توانمندیهای افرادی که دارای نقص عضو بوده اما توانمندتر و قوی تر از یک فرد عادی پیش رفتند.
برای دستیابی به این هدف، نقش رسانه در بهبود نگاه به این افراد و زمینه سازی برای حضور در جامعه هنری وخود برنامه های تلویزیونی را نمی توان نادیده گرفت. نهادهای اجتماعی برای اجرای قوانین در حوزه ی افراد ناقص چه در داخل و چه در کنوانسیون حقوقی جهان همت بگمارند و امتیازات اعطا شده را به این افراد بازگردانند.

زمینه را با همت دولت و ملت و نهادهای اجتماعی، سازمان بهزیستی، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و هر دستگاه دیگری که قادر به حمایت و کمک است، با آموزش و شیوه های عملی به راه انداخت و گامهای توانمندسازی را بصورت جمعی برداریم. فرصت برای کسب مهارتها، ابراز وجود، برقراری ارتباط با دیگران، پیدا کردن هویت و جایگاه اجتماعی، مسئولیت پذیری، مدیریت زمان، فعالیت گروهی، دستیابی به اعتماد بنفس ،انتخاب و تصمیم گیری را برای این عزیزان میسر نماییم.

کاری که همت و خرد جمعی را می طلبد.
در پایان مطلب سپاسگزار متخصصین و پزشکانی هستم که در این مورد با آنها به گفتگو نشستم و حاضر به بیان کردن نامشان نبودند اما حسن نیت شان کاملا در مطلب نوشته شده مشهود است.

 

بازنشر شده از یازدهمین شماره فصلنامه نامه هامون – ویژه گروه های خاص و سیاست توفاوت – تابستان ۱۴۰۰

تابلو نقاشی اثری از علی گلستانه می باشد.