- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

محمدحسین شهریار و انفعال سوبژکتیویته ایرانی

شهریار و انفعال سوبژکتیویته ایرانی[۱]

(مقاله اختصاصی)

 

دکتر سیدرضا شاکری

دکتری اندیشه سیاسی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی

 

 

مقدمه

سیدمحمد حسین شهریار تبریزی شاعر معاصر کشورمان، هنوز به مثابه سوژه برجسته ایرانی معاصر بررسی نشده است. شعرش چونان صنعت ادبی به میدان ادب پژوهی رفته است. داستان هایی از زندگی و شخصیت و حال و مقامش می دانیم. بویژه پس از نمایش مجموعه تلویزیونی شهریار به کارگردانی کمال تبریزی، با بازی موفق و نزدیک به روحیات شهریار یعنی اردشیر رستمی در نقش جوانی شاعر، شناخت جامعه از او بیشتر شده است. این مقاله در راستای طرح کلانی است که با نام «انسان معاصر ایرانی» از آن یاد می کنم. دغدغه و درد من انسان ایرانی است و بی امان به دنبال نمونه ها و مصداق های آن در متن، پیرامون و جوانب زندگی و تاریخ معاصر ایرانم؛ در داخل و خارج این سرزمین.

     دوازده برنامه توسعه در ایران کاملا به شکست انجامیده و اکنون آنچه روی دست ما مانده آسیب هایی است که همه دربدر و با جهل مرکب به دنبال شناخت آنها و حل مشکل اند.(نگاهی به بودجه و عملکرد سازمان اجتماعی کشور در این باب بسنده خواهد بود.) متاسفانه سنت علوم اجتماعی ایران در مجموع گرفتار درد مزمن شرقشناسی است. یعنی درک و دریافت و کاربست علم اجتماعی را با پیش فرض های شرق شناسی تدوین و عملیاتی ساخته است. شرق شناسی در علوم اجتماعی ما به معنای پذیرفتن و مرجعیت یافتن تقدم ساختاری به نام جامعه و پس ازآن جایابی انسان در این سازه است. چنین الگویی ناخواسته نوعی رابطه سلطه  را فرض گرفته و انسان را از طریق فروکاستن به فرد عضو جامعه، عملا به ابژه خود تبدیل می کند. از اینجا به اتحاد مشترک علوم اجتماعی و قدرت در مفهومی به نام فرد ابژه در دو ساختار قدرت و ساختار جامعه می رسیم که در بسیاری مواقع مکمل ناخواسته فرایند استیلا و تعیین کننده سوبژکتیویته می گردند.

درد مشاع و مشترک این برنامه های توسعه و سیاست ها و هزینه ها به تعبیر گادامر یک فقدان مشترک است؛ «انسان ایرانی». بازخوانی شهریار به عنوان یک سوژه ایرانی همروزگار، در چارچوب نظریه های استیلا و با نگاهی به هرمنوتیک گادامر هدف این مقاله و یافتن نقاط مشترک زیستی و هستی شناختی نسل جوان با شهریار برای شناخت محدودیت ها و یافتن امکان هایی برای رقم زدن سرنوشت و گذر به آینده ایران از طریق بازخوانی ظرفیت های فاعلیتی انفعال است. مدعای این مقاله این است که در جوامع دارای الگوی سیاسی سلطه گر/سلطه گیر(سوژه/ابژه) انسان گاه از سر بی اختیاری و متاثر از فشار بیش از حد استیلا و با نظر به تکرار سبک های استیلای تاریخی و اثرات آن بر فرد که در قالب  فرهنگ و زبان ثبت و نهادینه شده است، دچار انفعالاتی می گردد که خود می توانند در زمان های بعد و به واسطه همانندی هایی که پیش می آید، زمینه فاعلیت های تازه ای در قلمرو سوبژکتیویته شوند.

 

 

استیلا

مهمترین مسئله سوژه در نسبت با استیلا رهایی است. و رهایی بخشی نیز مهمترین کارکرد علوم انسانی است. در همین نقطه است که نظریه های علوم انسانی برای رهایی بخشی انسان از سلطه قدرت های مختلف شکل گرفته اند. برای تبیین سوبژکتیوته انفعال از دو منظر کمک می گیریم؛ نظریه عمومی استیلا و هرمنوتیک گادامر. استیلا یک هسته سخت یا ایده مرکزی در سطح نظریه دارد که اینگونه تعریف می شود؛ البته در مورد اینکه سلطه واقعا چیست[۲]، اختلاف نظرهای قابل توجهی وجود دارد. با این حال، نظریه پردازان سلطه تمایل زیادی به این دارند: سلطه نوعی عدم توازن قدرت نامحدود و ناعادلانه است که عاملان یا سیستم ها را قادر می سازد سایر عوامل یا شرایط اعمالشان را کنترل کنند. ما می توانیم این را «ایده اساسی» سلطه بنامیم(دانشنامه استنفورد). مولفه های استیلا نشان می دهد که این مفهوم در یک فضای کاملا نامتقارن و نا متوازن میان دو طرف موضوعیت دارد؛ فضای ارباب/ رعیت یا خدایگان/بنده.

 

 انفعال سوژه در هرمنوتیک گادامر

به نظر من تا تاریخ معاصریت سوبژکتیویته ایرانی نوشته نشود و انسان ایرانی با خود به گفتگویی جانانه و مشفقانه و با اشتیاق ننشیند، افقی برای فهم پدیدار نخواهد شد. به بیان دیگر مسئله فاعلیت انسان امروز نسبتی وثیق و پیوندی ناگسستنی با دیروز دارد. باید بتوان با دیروز گفتگو کرد و آن را با مسایل امروز مجددا پیوند زد. در این نوشتار می خواهم در سرنوشت انسانی به مثابه مصداقی از معاصریت انسان ایرانی اشاره کنم که بعدی بسیار مهمی از سوبژکتیویته ما را در خود دارد.

       سست شدن بنیادهای مدرنیته زمینه را برای رویکردهای جدید در باب انسان و هستی و آینده او باز کرد. بخش زیادی از این رویکردها و اندیشه های جایگزین از آلمان و سنت ایدالیسم و فلسفه قاره ای اروپا سربرآورد. پیدایش هرمنوتیک و بخصوص نحله فلسفی آن که با میراث سترگ هایدگر و استعداد بالای تفسیرپذیری آن به میدان آمد، واجد امکانات ارزشمندی برای گفتگوی شرق با گذشته خود و احیای آن میراث است.

    هرمنوتیک برای گادامر یک بازی است با مشارکت تمام عیار فاعلان. بازی میدانی برابر است و نقش ها رابطه سوژه/ابژه را شکل نمی دهند. این بازی وقتی از نمایش فرضی به تاریخ می رود، با مسئله سرنوشت که متاثر از تاریخ موثر گادامر است پیوند برقرار می کند.(وانسهایمر، ۱۳۸۹: ۳۳) ما اکنون می خواهیم شهریار شاعر را در تاریخ بیابیم و با او گفتگویی داشته باشیم. ما با شعر و صدا و متن شهریار دعوت به گفتگو شده ایم.  پس به تعبیر گادامر بی اختیار وارد تاریخ می شویم. در هرمنوتیک گادامر برساخته ای به نام تاریخ موثر یا تاریخ تاثیرگر وجود دارد که نقش محوری در هرمنوتیک این فیلسوف داشته و نیز تا کنون در باره تفسیر و فهم موضوعات پرشمار انسانی، تاریخی و فرهنگی در آسیا و آفریقا در پژوهش های مختلف استفاده شده است.  تاریخ را می توان به مثابه زندگی و به نحوی تاثیرگر (effective) مورد تامل قرار داد. این نگاه به تاریخ می تواند مناسبات و روابط سوژه را با تاریخ تغییر داده و فضای تازه ای برای فهم و تفسیر سوبژکتیویته ایجاد نماید. تاریخ تاثیرگر مفهومی است در هرمنوتیک گادامر که واجد امکانات تفسیری تازه در مطالعه انسان معاصر ایرانی است. انسان در هرمنوتیک گادامر موجودی تاریخمند است. تاریخمندی به این معناست که سوژه همواره از یک گشودگی در نسبت با دیگران برخوردار است و این دلالت بر نابسندگی خویش دارد و همین ویژگی سبب آموختن از دیگران می شود. این شناخت او را به محدودیت فهم و امکان های آن می رساند.

«اثر تاریخی» به طور خلاصه به تأثیر شکل‌دهنده‌ای اشاره دارد که تاریخ، از طریق فرهنگ و زبان، بر افکار و اعمال یک عامل انسانی اعمال می‌کند. گادامر مدعی است که تمام درک بشر از نظر تاریخی تأثیر می گیرد و ما هرگز نمی توانیم این تأثیرات را برای خودمان کاملاً روشن و برآورد کنیم. این آموزه معروف او است که همه فهم انسانی شامل “پیشداوری” است. دیدگاه‌های گادامر در مورد تأثیر تاریخی احتمالاً متداول‌ترین مؤلفه‌های اندیشه‌ی او هستند که مورد بحث قرار می‌گیرند(لینچ، ۲۰۱۵)  پیشداوری ها از زندگی خانوادگی، مدرسه، محیط و دولت به ما می رسد به پیشداوری های ما شکل می دهد. از سوی دیگر آدمی همواره می خواهد از این پیش داوری ها سر درآورد و به حقیقت پی ببرد. ایده غلبه بر همه پیش داوری ها و امکان عقل و عینیت مستقل نقطه شروع نقد گادامر است. وجود انسان در ذات خود هرگز کاملاً آزاد نیست، بلکه از بسیاری جهات محدود و مشروط است. از این نظر نیز «ایده عقل مطلق برای بشریت تاریخی امکانی نیست» (۲۷۷). عقل بستگی به شرایطی دارد که در آن آشکار می شود

      گادامر در حقیقت و روش می گوید: تفکر واقعی تاریخی باید تاریخ خود را در نظر بگیرد. تنها در این صورت است که از تعقیب شبح یک شی تاریخی که موضوع تحقیق پیشرو است، دست می کشد و یاد می گیرد که آن ابژه را همتای خود ببیند و از این رو هر دو را درک کند. ابژه واقعی تاریخی اصلاً یک شی نیست، بلکه وحدت یکی و دیگری است، رابطه ای که هم واقعیت تاریخ و هم واقعیت درک تاریخی را تشکیل می دهد. […] من از این به عنوان “تاریخ اثر” یاد خواهم کرد. درک اساساً یک رویداد تاریخی است. بنابراین، به تعبیر گادامر، تاریخچه اثر مفهومی بسیار تعیین شده است که باید از کاربرد روزمره آن متمایز شود. این به درک در طول یک دوره زمانی بر اساس یک معناشناسی توسعه یافته تاریخی اشاره دارد که هویت فرد را پیش می‌برد و در عین حال، تاریخی بودن آن را در تجربه تفاوت آشکار می‌کند. گادامر می پذیرد که «تاریخ مؤثر» به خودی خود چیز جدیدی نیست. با این حال، آنچه تاکنون به عنوان یک ضمیمه، افزوده‌ای به درک یک اثر در نظر گرفته می‌شد، برای گادامر اساس فهم است و او می‌خواهد که هر بار که اثری «تاریخ اثر» را مورد بررسی قرار دهد. هنر یا جنبه ای از سنت از منطقه گرگ و میش بین سنت و تاریخ به گونه ای که بتوان آن را به وضوح و آشکار از نظر معنای خود دید(۶۵) هرمنوتیک فلسفی یک مفهوم پایان یافته و متعین نیست، بلکه دامنه ای است که در مسیر خود شکل می گیرد و البته هرگز تمام نمی شود و به تعبیرداوی    استعداد پایان پذیری مفهومی ندارد اما می توان گفت غلبه محتوایی آن با اثر تاریخ است.(داوی، ۲۰۱۷: ۱۷۹) ماهیت تاریخ تأثیرات این است که همیشه در جریان باشد و به روی پتانسیل های معنادار هنوز تحقق نیافته باز بماند.(۱۸۰)

 

زمانه و شعر شهریار

خشگناب روستایی است واقع در آستان آذربایجان شرقی که زادگاه محمد حسین شهریار، شاعر بزرگ ایران است. خشگناب در دامنه کوه‌های بزقوش قرار دارد. محمدحسین در خانواده مذهبی و سنتی ایران زاده شد و در چارچوب مناسبات و ترتیبات موجود تربیت شد. روحیات و شخصیت کودکی ونوجوانی وی که زمینه تعالی طلبی و آرمانی داشت سبب گردید او دلبسته فضیلت هایی مانند عدالت، راستی، صداقت و مردم خواهی بشود. نوجوان آذری بشدت عاطفی و دارای قدرت تخیل قوی بود.«شهریار چون قلبی بی اندازه حساس دارد، به یک محبت کوچک یا جزیی خوبی و زیبایی چنان فریفته می شود حق شناسی می کند که حد و اندازه ندارد و به همان نسبت هم از کوچکترین بی مهری و ناشایستگی دلتنگ می شود.»(زاهدی در: شهریار، ۱۳۸۸، جلد ۱: ۱۲) زاهدی در فرازی بعد می گوید«شهریار رقت قلب عجیبی دارد. نسبت به دوستان معاشرش به مختصر لغزشی متاثر و عصبانی می شود ولی از بزرگترین خطاها چشم پوشی و گذشت می کند… در قلب او نسبت به هیچ کس کینه پیدا نمی شود.»(همان: ۱۵) شهریار به تهران می آید و از ابتدای سده ۱۳۰۰ در دارلفنون و سپس در  رشته پزشکی تحصیل دانشگاهی را آغاز می کند. اما ماجرای عشق معروف وی و شکست شهریار در این ماجرا او را که در آستانه دانش آموختگی است، به انصراف از تحصیل می کشاند. این حادثه که زمینه ساز سوبزکیتیوته انفعال در شهریار می گردد تقابل ناگزیر او با استیلای ناشی از دولت نوپدید رضا شاه در ماجرای شکست عشقی است. چراغعلی خان نوه عموی رضاشاه که فردی ظالم، ساده لوح، بی سواد و در عین حال خشن و نظامی بوده است، به خواستگاری ثریا دختر عبدالله خان میرطهماسبی که شهریار عاشق او شده بود، رفته و با وی ازدواج می کند. چراغعلی که قدرت زیادی داشته و بر مبنای صرفا رابطه قوم و خویشی به دربار رفت و آمد داشت، برای خلاصی از شر رقیب خود، شهریار را به مدت چهار سال به نیشابور تبعید و او به کار در ثبت و اسناد آن شهر می پردازد. این ماجرا در قالب رابطه استیلا/ سوژه اثرات تعیین کننده بر شاعر گذاشته و او در ذهن و زبان نوعی از سوبژکتیویته انفعال را در قالب شعر و غزل و موسیقی ثبت می کند.

 

 

شهریار

اینها زمینه را برای افتادن در یک تقابل جدی با وضع موجود و تغییرات از بالا یعنی تحقق برنامه های تجدد آمرانه آماده می کرد.شهریار از ثریا در شعر خود با نام پری یاد می کند؛ اشاره است به تسلط همان رابطه استیلا/ سوژه که خودسانسوری ناگزیر در پی دارد. این کنش فراگیر و انفعال تاثیرگذار شهریار چنان است که پس از چهل سال به مکاتبه ثریا به شهریار می انجامد. گو اینکه ثریا وفاداری به عشق را در پی گیری تقدیر و وضعیت و شعر شاعر عاشق به انجام می رساند. او نامه ای به شهریار می نویسد و ضمن یادآوری گذشته و گریه فراوان برایش آرزوی سلامتی دارد وشهریار نیز در پاسخ نامه غزلی می سراید که بسیار مشهور گردید.

     لطف الله زاهدی دوست دیرین شهریار زندگینامه درست و دقیقی نوشته و شهریار نیز به او اعتماد دارد. زاهدی که به کار سخت گردآوری اثار و شعرهای شاعر همت کرده در سال ۱۳۳۵ آنها را نشر داده است.

حوادث سیاسی همزمان با جوانی محمد حسین به گونه ای بود که رابطه سوژه و قدرت را در ایران دچار دگرگونی جدی کرد. تجدد آمرانه نام دیگر استیلا در فرایند نوگرایی نظامی محور در ایران است. در اینجا به نیروهای فرهنگی و روشنفکری در پس پشت برخی سیاست های مدرنیزاسیون رضا شاه کاری نداریم. آنها در پژوهش های بسیاری بررسی شده اند. آنچه در پژوهش سوبژکتیویته ایران معاصر اهمیت دارد ردیابی آثار، پیامدها، فاصله ها و گسست هایی است که اتفاق می افتد و مسایل نوپدید و تغییرات مهم در محتوای سوبژکتیویته و کنش ها و فاعلیت ها اتفاق رخ می نمایند. عقب ماندگی مطالعات و اندیشه های مرتبط با سوبژکتیویته ایرانی از پژوهش های ساختاری و ایدئولوژیک و برنامه های رسمی سبب شده که سوژه به طور کلی از دسترس ما خارج شود و در ذیل فراموشی تاریخی نتوانیم تجربه سوژه را از مدرنیته و ارتباط با قدرت و نیروهای استیلا بازخوانی و برای آینده چاره جویی کنیم. الگوهای مسلط پژوهش در علوم اجتماعی ایران سبب شده که در ماهیت و محتوا و نتایج مدرنیزاسیون پهلوی ها  غور و تامل فراوانی صورت بگیرد و متاسفانه چون این تحقیقات در فراموشی انسان ایرانی و هستی و حال و مقام او انجام شده اند، کمترین کمک را به او برای کنشگری و فاعلیت در شرایط جدید داشته اند. استیلا در دوره زندگی و جوانی شهریار به میدان آمد و عملا فاصله او و عشق را برای همیشه باز و رو به تزاید نهاد و این اتفاق سرآغاز سوبژکتیویته انفعال در او محسوب می گردد. در این زمان به لحاظ تاریخی و تقویمی رضا شاه هنوز در اوایل تصرف قدرت رسمی است و عمدتا با زور و سرکوب و گماشتن نظامیان و خویشان و بستگان به مناصب رسمی کشور با نوعی و سلطه و استیلا موفق به این کار می شود. به بیان میلر قدرت با ارتقای سوبژکتیویته عمل می کند و خصلت مدبرانه دارد، زیرا زمینه را برای بروز انگیزه های خوخواهانه فرد در جهت ارتقا در درون  نظام فراهم می سازد، برعکس استیلا هر دیگری را در مقابل خود می بیند؛ استیلا شیوه ای است از کنش بر افراد یا گروهی از افراد که درست بر خلاف آرزوها یا خواسته های شان انجام می گیرد؛ در استیلا مانع باید از سر راه برداشته شود.(میلر، ۱۳۸۸: ۱۰)

 

نتیجه گیری

ویکو می گوید این انسان ها هستند که تاریخ خویش را می سازند و آنچه را که آنان می توانند بدانند دقیقا همان چیزی است که ساخته اند.(سعید، ۱۳۷۷: ۱۹) پس مقدورات سوبژکتیویته همان چیزی است که می سازد؛ پویایی و انفعال دو وجه این ساختن می باشد. شهریار بخش مهمی از این ساختن در یک تجربه از انفعال است. شعرهایی که شهریار در آنها انفعالی تام و تمام را در قامت شاعر تجربه کرده است اتفاقا بیشترین تاثیر را در خوانندگان و مخاطبان می گذارد. اگر در نظرات و دیدگاه های کاربرانی که به شعرها و آثار او مراجعه کرده و یا به مطالبی که در شبکه های اجتماعی در باره اش نشر و بازنشر می شود، دقت کنیم بیشترین نظر کاربران در تاثیرگذاری چند غزل اوست که محصول سوبژکتیویته انفعال این شاعر است. شاعر این چند غزل را با صدای محزون و صادقانه و ساده اش خواند و در آنها هیچ اثری از خطابت و رتوریک برای اثر گذاری ساختاری و زبانی بر خواننده نیست، بلکه برعکس زبان حال و بیان ساده او دعوتی است به شریک شدن در انفعالی که دچارش شده است. در غزل هایی مانند« پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند»« آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟»« مستانه بمیرم»« ای پری» و بسیاری دیگر ابعاد سوبژکتیویته انفعال مانند؛ ناگزیری و ناچاری، دلسوزی و مراقبت،

      بدین گونه خواننده افزون بر شریک شدن در غم و غصه سوژه، با او همدردی می کند. این همدری نه از سر اراده و یا ترحم، بلکه ناشی از موقعیت مشابه سوژه ایرانی در شرایط کنونی زندگی اجتماعی و سیاسی و تاریخی است؛ خواننده این چند غزل شهریار به خوبی سنگینی حضور استیلا، منطق بی گفتگویی و بی مفاهمه زندگی سیاسی و از میان رفتن مولفه های انس و هویت خویش را احساس می کند. به بیان دیگر امروز و خوانش سرگذشت سوژه چند دهه پیش، فاعل امروز را به شرایط انفعال کنونی آگاه می کند.

 

 

منابع

Jerome Veith, Gadamer and the Transmission of History, Indiana University Press, 2015, Notre Dame Philosophical Reviews, Reviewed by Greg Lynch, North Central College,2015.08.37

https://ndpr.nd.edu/reviews/gadamer-and-the-transmission-of-history/

Philosophical Hermeneutics and Ontology
Nicholas Davey
To cite this article: Nicholas Davey (2017) Philosophical Hermeneutics and Ontology, Journal of
the British Society for Phenomenology, 48:3, 179-1
Hans Georg Gadamer’s “history of effect” and its application to the pre-Egyptological concept of ancient Egypt, Aegyptiaca. Journal of the History of Reception of Ancient Egypt
Aegyptiaca 4 (2019)
Florian Ebeling/

. Hans-Georg Gadamer, Truth and Method (London and New York: Continuum, 2004).

 

  1. این مقاله به مناسبت کوتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و هفتاد سالگی این رویداد نگاشته شده است. در آن حادثه نیز نمونه ای از رابطه سوژه / ابژه یا استیلا در سطح ملی و سرزمینی و سیاسی تحمیل گردید و انفعال سوبژکتیویته ایرانی را در دهه های بعد که به انقلاب ۱۳۵۷ انجامید سبب گردید. همه پژوهشگران و کنشگران جنبش های انقلابی و چریکی مسلحانه پس از وقوع کودتا و سرنگونی حکومت مصدق، تاکید کرده اند که فضای استبدادی و فقدان گفتگو و مذاکره و نوعی سرمستی از قدرت مسلط، به انتخاب ناگزیر جنبش چریکی و مشی مسلحانه انجامیده است.
  2. ۲. ریشه شناسی کلمه استیلا نیز بر بصیرت ذهن ما می افزاید؛ استیلا یعنی طلب بندگی کردن و ولایت گذاری بر کس یا کسان است.

 

ایمیل نویسنده:

Sr.shakeri@gmail.com

 

طرح: تابلو نقاشی اثر سهراب سپهری