- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تدوین چشم‌انداز آبادانی روستا | یادداشتی از سید ابوالفضل میرقاسمی

تدوین چشم‌انداز آبادانی روستا

 

سید ابوالفضل میرقاسمی

مدیر ملی و اجرایی اسبق پروژه بین المللی MENARID (با همکاری UNDP)

 

خوشبختانه دستگاه‌های زیادی در حوزه توسعه روستایی ورود کردند و قصد دارند در زمینه آبادانی و پیشرفت روستاها، اقدامات موثری را انجام دهند. نکته مهم این است که آبادانی و پیشرفت یک روستا به چه معنی است و چه چشم‌اندازی برای آن می‌توان متصور شد؟ و از آن مهم‌تر اینکه چه کسی یا چه کسانی ‌باید آن چشم‌انداز و آینده مطلوب را برای آبادانی و پیشرفت روستا ترسیم کنند؟ و نقش بیرونی‌ها (تسهیلگران) در این خصوص چیست؟ آیا ما بیرونی‌ها (مداخله‌گران و نیروهای زحمتکش دولتی یا نیروهای حمایت‌کننده وابسته به حاکمیت یا خیران دلسوز یا NGOهای متعهد یا دانشجویان مخلص داوطلب فعالیت در اردوهای جهادی یا نیروهای ایثارگر ) که آشنایی کمی با فرهنگ، آداب و رسوم و شرایط اقتصادی – اجتماعی و محیطی مردم محلی داریم و از طرف دیگر، ساختار ذهنی ما عمدتا متاثر از زندگی شهرنشینی (و آپارتمان‌نشینی) است، می‌توانیم آن چشم‌انداز و آینده آرمانی و ایده‌آل را برای روستاییان (به خصوص در مناطق محروم) ترسیم کنیم؟ یا آنکه خود اعضای آن جامعه محلی باید تصمیم بگیرند که دوست دارند بعد از گذشت چند سال (۵ یا ۱۰ یا ۲۰ سال) چه اتفاقاتی در محیط زندگی ایشان بیفتد تا هم به آسایش و رفاه نسبی مدنظر خویش برسند و هم از زندگی در روستا، احساس رضایت و خشنودی بیشتری کنند؟ چه بسا آینده مطلوبی که توسط بیرونی‌ها برای یک جامعه محلی ترسیم شود، بسیار ناپایدار و زودگذر باشد و به محض خروج نیروهای مداخله‌گر، اوضاع داخلی روستا به همان روال سابق برگردد؛ زیرا روستاییانی که نقشی در تدوین چشم‌انداز آبادانی روستای خویش نداشته‌اند، تعلق خاطر و اعتقادی به آن چشم‌انداز نداشته و زود آن را فراموش می‌کنند. احساس مالکیت (Ownership) و تعلق خاطر روستاییان در تدوین و اجرای موفقیت‌آمیز یک برنامه توسعه‌ای بسیار مهم و تاثیرگذار است. هر انسان آگاه و متفکری برای زندگی خودش هدف‌گذاری کرده و در جهت دستیابی به آرمان‌ها و ایده‌آل‌های مورد نظرش تلاش می‌کند (هرچند که اهداف آرمانی معمولا بسیار ایده‌آلی و بلندپروازانه هستند و معمولا دست‌نیافتنی ولی انسان‌ها می‌کوشند که در راستای رسیدن به آن آرمان و هدف متعالی حرکت کنند و از مسیر اصلی خویش، دور یا منحرف نشوند!). هر چه دانش و بینش و سطح درک و آگاهی یک انسان، عمیق‌تر و دقیق‌تر باشد، بهتر می‌تواند آینده مطلوب و چشم‌انداز خویش را ترسیم کند. آینده‌ای که چندان رویایی و خیال‌پردازانه نباشد و از طرف دیگر با واقعیت‌های منطقه همخوانی داشته و با توجه به امکانات و محدودیت‌های موجود، دست‌یافتنی باشد. جامعه هم موجودی زنده و بدیهی است که اعضای هر جامعه‌ای بتوانند با شناختی که از وضع موجود خویش و نیز استعدادها، قابلیت‌ها و توانمندی‌های خویش که دارند، چشم‌انداز و آینده مطلوبی را برای خویش ترسیم و در راه رسیدن به آن تلاش و همکاری کنند. تدوین چشم‌انداز آبادانی و پیشرفت یک روستا توسط خود جامعه محلی، امری لازم و پسندیده است ولی این نگرانی وجود دارد که به دلیل برخی ملاحظات (به عنوان مثال بعضی چشم و هم‌چشمی‌ها با روستاهای همجوار) یا بعضا پایین بودن سطح آگاهی بعضی از اهالی روستا یا برخی اختلافات داخلی یا بعضی اتفاقات تاریخی و محرومیت‌های ریشه‌دار یا نظایر آن، هدف‌گذاری جامعه محلی، اصولی، همه‌جانبه، جامع و متوازن نباشد و صرفا محدود شود به تعیین بعضی خدمات زیرساختی (توسعه فیزیکی روستا) یا صرفا اعلام نیاز به برخی خدمات مهارت‌آموزی یا خدمات بهداشتی- درمانی یا صرفا درخواست‌های رفاهی – تفریحی. اموری که در ظاهر بسیار ضروری و لازم هستند ولی در درازمدت اثربخشی کافی و پایداری لازم را نداشته و نمی‌توانند سبب ایجاد تحول و پیشرفت واقعی روستا شوند (بسیاری از روستاهای خالی از سکنه فعلی، دارای امکانات زیرساختی نسبتا مناسبی هستند ولی به دلیل مشکلات معیشتی و بیکاری، بسیاری از اهالی روستا مجبور به مهاجرت به شهرها شدند). طبیعی است که جامعه محلی، به صورت مقطعی و موقتی، از دستیابی به آن خدمات خوشحال خواهد شد ولی به زودی، استفاده از آن خدمات، موضوعی عادی می‌شود و ممکن است جامعه محلی مجددا دچار سرخوردگی و نارضایتی شود. به نظر می‌رسد که ما بیرونی‌ها ‌باید نقش تسهیلگری خویش را به خوبی ایفا کرده و پس از طی مراحل اعتمادسازی، حساس‌سازی، توانمندسازی روانشناختی ظرفیت‌سازی و توان‌افزایی، به جامعه محلی کمک کنیم تا هم وضع موجود و قابلیت‌ها و پتانسیل‌های منطقه و مردم خویش را بهتر بشناسد (و از آنها حسن استفاده را کند) و هم با کمک به ارتقای افق دید ایشان و شبیه‌سازی نتایج سناریوهای مختلف در آینده، تلاش کنیم که در هدف‌گذاری و تدوین چشم‌انداز به مسائل زیربنایی نظیر اشتغال زایی، افزایش بهره‌وری، تکمیل زنجیره ارزش و افزایش درآمد خویش بپردازند تا در درازمدت از محل درآمدهای کسب شده بتوانند خدمات رفاهی و تفریحی مورد نیاز جامعه محلی را تامین کنند و دیگر وابستگی چندانی به کمک‌های بیرونی‌ها نداشته باشند.

 منبع: روزنامه اعتماد (لینک)