- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ایده‌های سرمایه‌محور، جایگاه کانون را لغزان کرد

روایت اسماعیل حسام مقدم؛ جامعه‌شناس و نویسنده از کارکرد کانون پرورش فکری در ۲ دهه اخیر:

ایده‌های سرمایه‌محور، جایگاه کانون را لغزان کرد

 

الهام بهروزی

 

ادغام کتابخانه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور یکی از تصمیمات واکنش‌برانگیز مسوولان فرهنگی دولت سیزدهم بود که تحقق آن بی‌شک پیامدهای متعددی به همراه خواهد داشت؛ چراکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با قدمتی بیش از ۵۰ سال، به‌عنوان تنها نهاد متولی کودکان و نوجوانان بر محور کتاب به‌شمار می‌رود که در ابتدای فعالیت خود توانست نسلی خلاق، اندیشه‌ورز، مسوولیت‌شناس و تاثیرگذار بیافریند، اما در ادامه به دور تکرار افتاد و از اثرگذاری آن در پرورش نسلی هوشمند و اندیشه‌ساز کاسته شد.

از این‌رو، برخی از صاحب‌نظران از ادغام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با کتابخانه‌های عمومی استقبال کردند، چون بر این باورند که کانون پرورش فکری دیگر مکانی برای پرورش فکر و خلاقیت در کودکان نیست؛ بلکه جایی برای ظهور و نمود مدیران سیاسی شده که دغدغه کودک و رشد فکری و شخصیتی او را ندارند و تنها به برگزاری برنامه‌های تکراری و تهی از خلاقیت و نوآوری اکتفا کرده‌اند. براساس این نظر، این سوال در ذهن شکل می‌گیرد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در این سال‌ها چه فرایندی را پشت سر گذاشته که اکنون به ایستایی ملموسی در سیاست‌های اولیه خود رسیده است؟!

این در حالی است که این نهاد در گذشته نه چندان دور، در نقاط دور و نزدیک کشور زمینه‌ساز پرورش نسلی تحول‌آفرین در هنر، ادبیات و سینما بوده اما امروزه صرفا به نهادی سرگرم‌کننده برای پر کردن وقت کودکان و نوجوانان در فصل تابستان و اوقات فراغت آن‌ها در طول سال شده است!

یک نویسنده و جامعه‌شناس که در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ از اعضای فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دشتستان بوده، در خصوص کارکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از بدو شکل‌گیری آن تا اکنون به بامداد جنوب گفت: اساس و بنیاد شکل‌گیری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه چهل شمسی، ایجاد کتابخانه و گسترش فرهنگ کتابخوانی در محلات و شهرهای کم‌برخوردار به‌منظور پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود و در این زمینه به سرعت در طول یک دهه اول فعالیت، به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت. از سوی دیگر، جذب هنرمندان و نویسندگان دگراندیش نیز در آن دوره به تولید آثار عمیق و ژرف با مفاهیم انسانی بسیار یاری‌رسان شد و نهادی که کمتر از دو دهه از عمرش را پشت سر گذاشته بود، به‌عنوان یکی از تاثیرگذارترین نهادهای پرورشی خاص برای کودکان و نوجوانان مبدل شد.

 

 

اسماعیل حسام‌مقدم در ادامه با بیان اینکه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه‌های سوم و چهارم عمر خود نیز همچنان دارای تاثیرگذاری بسیار گسترده و عمیقی بود، افزود: اما در دو دهه اخیر و با سربرآمدن نهادهای موازی آموزشی خصوصی/ خصولتی، نظام آموزش و پرورش غیرانتفاعی و گسترش اندیشه و ایده سرمایه‌دارانه در فهم دنیای آموزشی و پرورشی، کم‌کم جایگاه کانون پرورش فکری لغزان و عملا به‌دلیل سوددهی پایین و کاهش بازدهی مالی، چه در نگاه مدیران کلان و چه در میان مردم و عرصه عمومی به حاشیه پرت شد. این در حالی است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هیچ‌گاه با ایده سوددهی مالی و اعتباری شروع به کار نکرد و شوربختانه این از تبعات تلخ گسترش اقتصاد بازار و فهم سیاست‌های نئو-محافظه‌کارانه در جامعه ایرانی بود که در طول دو دهه اخیر همه چیز را در خود بلعیده است.

به عقیده وی، در این دوره آموزش عمیق و گسترده مفاهیم انسانی در قالب آثاری ساده و صمیمی، جای خود را به نظام سانتیمانتالیستی و پر از زرق و برق نهادهای آموزشی خصولتی-خصوصی داد و موسسات آموزشی و کتابفروشی‌های صرفا شیک عملا جای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را گرفتند و به‌جای تولید معنا و مفاهیم برای کودکان و نوجوانان، آنان را به مصرف فضاهای پر زرق و برق سوق داد. از همین رو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دو دهه اخیر مانند همه دیگر نهادهای معناساز و اندیشه‌ساز به سمت نابودی کشانده شده است.

حسام‌مقدم در خصوص طرح پیشنهادی ادغام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور توضیح داد: از نظر من کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سال‌هاست که صرفا تبدیل به یک کالبد بی‌جان شده و تلاش‌های صادقانه کارشناسان کانون هم در این دو دهه نیز نتوانسته راهی نجات‌‌بخش برای کانون فکری کودکان و نوجوانان بیابد. بی‌شک آن رخدادی که از دو دهه پیش در نظام آموزشی و پرورشی جامعه ایران رخ داد و حق آموزش رایگان را در نظام آموزشی خصوصی/ خصولتی استحاله کرد، از همان زمان تا اکنون، این روند تضعیف جایگاه کانون پرورش فکری در دست سیاستگذاران بوده و حالا به مرحله ادغام کتابخانه‌ها رسیده و شوربختانه در مرحله بعد نیز نوبت به ادغام کانون در دیگر نهادهای «پول‌ساز» خواهد رسید.

به گفته این نویسنده پرورش‌یافته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شوربختانه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مدیران و تصمیم‌گیرانی خلاق و آگاه به شرایط زمانه وجود نداشت که بتوانند با کنش‌های دلالت‌بخش و عمیق و معطوف به کودکان و نوجوانان، کانون را نجات دهند و این امکان نیز مهیا نشد و دو دهه است که کانون پرورش فکری به حالت احتضار افتاده است. این در حالی است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نه تنها در ایران به‌عنوان یکی از کم‌نظیرترین نهادهای رسمی در زمینه کودک و نوجوان شناخته می‌شود؛ بلکه در سطح جهان نیز دارای آوازه است؛ چون در زمانی شکل گرفت که نهادی با این عنوان -که به‌طور تخصصی به پرورش فکری کودکان و نوجوانان بپردازد- در سطح دولت‌های جهان وجود نداشت، به عبارت دیگر، ایده تاسیس و راه‌اندازی کانون در دهه ۱۹۶۰ میلادی در سطح جهان، ایده‌ای کاملا آوانگارد و پیشرو بود و ازهمین‌رو اندیشمندان و هنرمندان دگراندیش به آن گرایش یافتند و علاوه بر تاثیر در فضای کانون، خودشان نیز مبدل به انسان‌هایی خلاق و آفرینشگر در سطح جهان شدند.

 

 

وی در پاسخ به اینکه چرا در دهه‌های اخیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دیگر نتوانست به خلق معناها و مفاهیم عمیق ادامه دهد، توضیح داد: در پاسخ به این سوال باید گفت، چون در دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی و پیش از همه‌گیر شدن فضای مجازی و روی کار آمدن کامپیوترهای شخصی، این کاغذ و قلم بود که در خلق و آفرینش معناها حرف اول و آخر را می‌زد و آن نسل درخشان و بزرگ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نسل کاغذ و قلم بودند. بنابراین کانون باید به خصوص در دو دهه اخیر خود را با تغییرات تکنولوژیک و جهانی همراه می‌ساخت و حضور چندوجهی فضای مجازی در خلق و آفرینش هنری و ادبی را مدنظر قرار می‌داد و این ملاحظات را درنظر می‌گرفت.

حسام‌مقدم با اشاره به اینکه کودک و نوجوان در این دو دهه با شکل‌گیری فضاهای مجازی مانند وبلاگستان، فیسبوک، اینستاگرام، واتساپ و… دیگر شبکه‌های مجازی اجتماعی با شکل و شمایل دیگری از جهان هستی مواجهه شد تا آنجایی که با شکل گرفتن فضای مجازی متاخر در متاورس و اینترنت اشیا و واقعیت مجازی، با گونه دیگری از هنرهای تجسمی و طراحی مواجه شده‌است، افزود: آیا نهادهایی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توانست در این زمینه در دو دهه اخیر دست به خلاقیت بزند؟ همان‌گونه که عباس کیارستمی، احمدرضا احمدی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، امیر نادری، فرشید مثقالی، نورالدین زرین‌کلک، علی‌اکبر صادقی، پری زنگنه، محمد قاضی، سیروس طاهباز، صمد بهرنگی، مهدی اخوان‌ثالث، سیاوش کسرایی، غلامحسین ساعدی، پرویز کلانتری و… در دو دهه اول تاسیس کانون با درک مقتضیات زمانه و زمینه، به خلق و آفرینش هنر و ادبیاتی در جامعه ایرانی پرداختند که شاید بشود گفت، همه سال‌های بعد در کانون از همین آثار تغذیه کرد و هیچ‌وقت نتوانست به خلق آثار تاثیرگذار و مرتبط با زمانه خود اهتمام ورزد.

 

 

این جامعه‌شناس با تاکید بر اینکه شاید بتوان با اغماض، دهه سوم فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را نیز همچنان فضایی خلاق و آفرینشگر یافت اما از اواخر دهه شصت شمسی تا به امروز، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دچار روزمرگی و انزوا و زوال شده است، یادآور شد: با نگاهی اجمالی به کارکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از شش دهه پیش تاکنون، می‌توان عمر کانون را به سه دوره بیست ساله طبقه‌بندی کرد؛ دو دهه اول تاسیس کانون، دوران طلایی و درخشان آن است؛ دو دهه میانی کانون که دهه‌های شصت و هفتاد شمسی را دربرمی‌گیرد،  دوره مقاومت و تلاش برای حیات درخشان کانون است و دو دهه اخیر کانون (دهه‌های هشتاد و نود شمسی) شوربختانه دوره زوال و احتضار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است اما امیدوارم کانون بتواند به دوران اوج و شکوفایی خودش بازگردد.

وی در ادامه در خصوص تجربه‌اش از حضور در فعالیت‌های کانون پرورش فکری و کودکان و نوجوانان دشتستان و عضویت ۱۰ ساله‌اش در این نهاد گفت: من از پنج تا ۱۵ سالگی تجربه عضویت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داشتم؛ تجربه‌ای سرشار از کتاب، گفت‌وگو، خلاقیت، تجربه و… که با مقتضیات سنی ما هم جور در می‌آمد. من در کانون در فعالیت‌های هنری مانند تئاتر (پانتومیم) و ادبیات زیرنظر استاد حسن نوربخش آموزش می‌دیدم. خواندن مجلات کودکان و کتب مربوط به انتشارات کانون یکی از سرگرمی‌های روزانه ما در کانون بود. در آن سال‌ها طرحی با عنوان «جوانه‌ها» به ابتکار آقای نوربخش اجرا می‌شد که در آن مجموعه‌ای از هنرهای مرتبط با مقتضیات زمانه را به ما آموزش می‌دادند و طراح این برنامه ها؛ آقای حسن نوربخش بود.

حسام‌مقدم در پایان یادآور شد: بی‌شک ریشه و خاستگاه اولیه کانون، کتاب و کتابخوانی ‌است. شاید باور نکنید اما اگر یک برآورد کنید بیش از نیمی از هنرمندان و نویسندگان دشتستانی که در حال حاضر فعال هستند، کودکان و نوجوانانی بودند که در طرح جوانه‌های کانون پرورش فکری دشتستان، شخصیتشان شکل گرفت و در ادامه این خلاقیت را داشتند که در آن مسیر همچنان ادامه دهند. بنابراین به هیچ وجه نمی‌توان نقش بزرگ و درخشان کانون را در آن دوره نادیده گرفت.

 

منبع: روزنامه بامدادجنوب