بسط مطالبه گری زنان در عرصه عمومی
گفتگوی اختصاصی ارغنون هامون با
دکتر افسانه توسلی؛ جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
ارغنون هامون: جامعه مدنی در ایران با چه چالش هایی مواجه است؟
دکتر افسانه توسلی: برای ورود به بحث جامعه مدنی مناسب است در ابتدا به تعریف این واژه بپردازیم و سپس به چالشهای آن اشاره کنیم. جامعهشناسان در تعریف جامعه مدنی اختلافنظرهایی با یکدیگر دارند، اما اگر از نظر مفهومی و لغوی بخواهیم جامعه مدنی را تفسیر کنیم باید ریشه اجتماعی واژه مدنیت را دریابیم. مدنیت به معنای تمدن، یکجانشینی و شهرنشینی است. از اولین فیلسوفانی که این کلمه را بکار برد میتوان به افلاطون اشاره کرد آنجا که از مدینه فاضله یا جمهور سخن گفته و یا از ابنخلدون میتوان نام برد، آنجا که مدنیت و شهرنشینی را در برابر عصبیت مطرح کرد و رفاه را از آثار آن برشمرد. در هر حال مدنیت میتواند به جامعه پیچیدهای اشاره داشته باشد که در آن رابطه میان دولت و ملت شکل توسعهیافتهای از روابط اجتماعی را در برگیرد که در آن نهادها، سازمانهای غیردولتی، انجمنها و حوزههای خصوصی در ایجاد اتصال میان دولت و افراد جامعه نقشآفرینی کنند. بنابراین جامعه مدنی همواره برخلاف نامش که ذهن را تنها به سوی جامعه سوق میدهد، در اصل دو سویه دارد و یک سویه مهم آن دولت است. پس اگر از چالشهای جامعه مدنی صحبتی به میان میآید یا اگر جامعهشناسان و اقتصاددانان از نابالغی جامعه مدنی در ایران سخن به میان میآورند منظور نه فقط عدم رشد نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … با رویکرد مردمی است، بلکه بیش از آن، منظور دولتی است که پذیرای چنین رشدی نبوده و زیرساختهای آن را مهیا ننموده است. عدم استقبال دولت از ایده جامعه مدنی و به رسمیت شناخته نشدن آن توسط دولتها از جدیترین چالشهای نهادهای مدنی بهشمار میآید. چالشی که نهایتا مشارکت مردم را در ارتباط نظاممند با دولت کاهش داده و در نهایت به ضرر رشد و توسعه دولت و نیز ملت منتهی خواهد شد.
ارغنون هامون: بزرگترین مساله نهادهای مدنی در ایران چیست؟
دکتر افسانه توسلی: شاید مساله نهادهای مدنی در ایران به ماهیت آنها بازگردد که تنها در یک جامعه با شاخصهای دموکراتیک معنا مییابد و در صورتی که آن را محدود به برخی امور خیریه یا اتحادیههای صنفی نماییم در واقع از معنای نهاد مدنی فاصله گرفتهایم. نهادهای مدنی محورهای فعالیت گستردهای میتوانند داشته باشند. در هر حوزه امنیتی یا سیاسی میتوانند وارد شوند، در کنشگریها مانند کنشهای زنان قادر به ورود هستند. به طورکلی حریم دولت از نگاه تیزبین آنها نمیتواند مصون بماند در غیراین صورت نام نهاد مدنی را نمیتوان به معنای دقیق کلمه آن، یعنی نهادی که با نقد موجه به اصلاح رابطه دولت- مردم میپردازد بهکار برد.
ارغنون هامون: تشکلهای غیردولتی در ایران تا چه اندازه اثربخش و کارایی داشتهاند؟
دکتر افسانه توسلی: کشورهای دولت-رفاه در اروپا برای اینکه به نهایت مدنیت دست یابند، بیش از صدها اعتصاب را در طول سالیان سال تحمل کردند تا قدم به قدم نهاد سرمایهداری اصلاح شود و به کارگران بهای معنوی و مادی لازم از سوی دولت پرداخت شود. طی این مطالبات مردمی که جامعه با صبر و بردباری راه چندین سالهای را طی کرد درخواستها نهایتا به بار نشست و کارگران به آنچه مدنظرشان بود دست پیدا کردند و دولت و مردم به نقطهای از توسعه رسیدند که اکنون به عنوان الگوی جوامع اروپایی از آنها تحت عنوان دولتهای رفاه نام برده میشود. بیگمان هر جامعه راه مخصوص به خود را باید طی کند و تجربه منحصربفرد و بومی شده خود را از سر گذراند. اما مسیر پیشرفت در تعامل دولت-مردم برای اثربخشی و کارایی نهادها و تشکلهای غیردولتی در ایران با آنچه در سایر نقاط دنیا میگذرد تفاوتی ندارد و جهان تجربه یکسانی را میطلبد. تحمل دولتها و صبر ملتها در رابطه انتقادی که منجر به رسیدن به آرزوهای مردمی است، توسعه ابتدا دولتها و سپس جامعه را به ارمغان میآورد.
توسعه آموزش عالی برای همه اقشار با بالا رفتن تعداد دانـشآموختگـان مراکز علمی و دانشگاهی در کنار افزایش آگاهی جامعه از طریق وسایل ارتبـاطی و تکنولوژیهای جدید ( اینترنـت، فضـای مجازی، شبکههای اجتماعی، ماهوارهها…) سپهری از آگاهی را شکل میدهد و انتظاراتی را میآفرینـد کـه خود میتواند به رشد مطالبات جامعه از دولت بیانجامد. اگر این مطالبات راه خود را به بالا نیابد و اجتماع نخبگان غیرحاکم نتوانند از طریق نهادهای مدنی به خواستههای خود برسند، سرمایه اجتماعی شکل گرفته نه تنها کارآمد نخواهد شد بلکه این توسعه آموزشی مدیریت نشده باعث رشد جو بیاعتمادی شده به شکاف دولت-مردم خواهد انجامید.
ارغنون هامون: فعالان مدنی و اجتماعی در جامعه مدنی در جامعه امروز ایران آیا کنشگری موثری داشته اند؟
دکتر افسانه توسلی: اکنون بیش از ده هزار سمن شکل گرفته و نمیتوان نقش موثر بسیاری از فعالان مدنی را در حوزههای مختلف انکار کرد. به نسبت اینکه نهادهای مدنی از یک سو خواستهها و نیازهای مردم را شفافتر کرده، توقعات ناآگاهانه فردی را به خواستههای جمعی تبدیل میکند و از سوی دیگر مکانیسمهای انتقال خواستههای عمومی را به دولت با سهولت بیشتری ممکن میسازند، اما کارآمدی و تاثیر فعالان مدنی به دلایلی که بیان شد و عدم اعتماد دولت به این مدل رشد و توسعه، چندان مناسب نبوده نیاز به درک بیشتر جامعه مدنی و دولت از یکدیگر دارد. دنیای امروز پیچیدگی و گستردگی فزایندهای دارد و قطعا دولتها به تنهایی قادر به تامین رفاه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … نیستند. دولت آگاه، دولتی است که نیاز خود به کنشگری فعالان مدنی را حتی قبل از شکلگیری طبیعی فعالیت آنها دریابد و مسیر ذهنی و اجتماعی و نیز قانونی را برای آنها هموار سازد تا نگرانی از ممنوعیت در طلب خواستههای به حق از مسیر نهادهای مدنی، ایشان را از تعامل سازنده با دولت دور نکند. از سوی دیگر به گفته امیل دورکیم؛ جامعهشناس فرانسوی نشان جامعه ارگانیک اندامواره امروزی، تقسیم کار اجتماعی است. نوعی از رشد و پیشرفت که مدیون اعتماد متقابل انسانها به یکدیگر و به دولتها برای سپردن امور به دیگران بر محور تخصصی شدن است. با این تفسیر جامعه مدنی نیز نباید از مدنیت گریزان باشد و صبر و بردباری را در تفویض امور بیاموزد و اعتماد به مسیرهای قانونی و چگونگی رسیدن به خواستهها از این طریق را تجربه کند.
ارغنون هامون: مناسبات جامعه مدنی با دولت در سالهای اخیر ایران چگونه شکل گرفته است؟
دکتر افسانه توسلی: همه میدانیم کشورها یا دولتهای بزرگ دارند یا دولتهای کوچک. به نظر میرسد رشد جامعه مدنی با دولت بزرگ کمتر امکانپذیر است. دولت کوچک که بتواند تنها در محلی که جامعه نیاز به حمایت دارد نقشآفرینی کند و سایر امور را با اعتماد به نهادهای مدنی تفویض نماید، میتواند رابطه مناسبی با جامعه مدنی پیدا کند. نقش دولت در عملکرد مثبت نهادهای مدنی چشمگیر است. اما متاسفانه در برخی موارد ما شاهد بیاعتمادی و بدبینی دولتیها به نهادهای مدنی و بالعکس بیاعتمادی نهادهای مدنی نسبت به دولت هستیم. در واقع از طرف دولت علاقهای برای واگذاری نقش حاکمیتی و اداری به بخش خصوصی وجود ندارد، مگر در موارد خاص.
ارغنون هامون: در مورد نهادهای مدنی زنان در ایران چه توضیحی میتوان داد؟
دکتر افسانه توسلی: آنتونی گیدنز؛ جامعهشناس شهیر انگلیسی بحثی دارد تحت این عنوان که زنان برای هدایت کنشهای خود روز به روز از گذشته فاصله بیشتری میگیرند و با نگاه به آینده زندگی خود را سامان میبخشند. جهانی شدن باعث میشود که تعامل بین زنان بُعد جهانی به خود بگیرد و از حد و مرزهای ملی فراتر رود. تبعیض جنسیتی به تدریج رنگ میبازد. هرچند نهادهای مدنی زمینهساز فعالیتهای مدنی هستند ولی زنان به ویژه زنان برخوردار از ویژگیهای فکری و شخصیتی عام به عنوان عاملان مدرنیته، خود در ایجاد و توسعه نهادهای مدنی نقش موثری ایفا میکنند. امروزه زنان به عنوان نیمی از جمعیت و جنسیتی که در گذشته حضوری کمرنگ داشتهاند به عنوان مطالبهگر اکنون در حوزه عمومی بیش از گذشته ظاهر شده و علیرغم محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، از نقشهای سنتی خود فاصله گرفته و تمایل بیشتری به مشارکت اجتماعی و سیاسی از خود نشان دادهاند. از چهار شاخص عمده نمایشگر توسعه در کاهش شکاف جنسیتی، دو شکاف تحصیلات و بهداشت در ایران و جهان در حال بسته شدن است اما وضعیت اقتصادی و مشارکت سیاسی همچنان خلا بزرگی را میان زنان و مردان نشان میدهد. اما در هر حال افزایش تحصیلات زنان و ورود ایشان به حوزه آموزش عالی در آیندهای نهچندان دور نویدبخش شکلگیری نهادهای جدی زنان در ایران خواهد بود.
ارغنون هامون: نسبت پروژه اصلاحات جامعهمحور با فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران چه میباشد؟
دکتر افسانه توسلی: در دوگانه جامعهمحوری/ قدرتمحوری هرچند به ظاهر از دو اصطلاح متعارض سخن بهمیان میآید، اما در واقع این دو مکمل یکدیگرند و با رویکرد جامعه مدنی و تشکلهای غیردولتی، بهتر است ارتباط جامعه و قدرت از رابطهای هماهنگ و متناسب برخوردار باشند. اما این موضوع که کدامیک میتواند نقش موثرتری ایفا کند به مدل و ساختار نظام حاکم، کنشهای منطقی یا نامنطقی تشکلهای غیردولتی و برآیندی که این نوع جهتگیری در نهایت شکل میدهد بازمیگردد. به عبارتی نمیتوان انتظار داشت که به یکباره جامعه مبتنی بر قدرت جای خود را به جامعه مبتنی بر مدنیت بدهد. به دو دلیل. اول اینکه جامعه مبتنی بر مدنیت برای ادراک اصول مدنیت راه درازی را باید طی کند. میزان محدودیتها، قوانین و ضمانتهای اجرایی آنها، زیرساخت فرهنگی هدایتکننده راهبردها، همگی با گذشت زمان ابتدا قابل درک و سپس قابل اصلاح و تغییر است و هرگونه سرعت بیش از اندازه تغییر اقتدار میتواند یا به فروپاشی جامعه یا به بازگشت قدرت نامحدود دولت در مقابل جامعه بیانجامد. پس حتی تشکلهای غیردولتی نیز نباید انتظار تغییرات سریع و کوتاهمدت را به عنوان تغییرات اصلاحی پایدار بپذیرند. دوم اینکه جامعهمحوری با کاهش اقتدار دولتها همراه است و نمیتوان مطمئن بود که کاهش اقتدار دولت در همه ابعاد به عنوان مثال ابعاد امنیتی یا نظامی در هر شرایطی تا چه حد به صلاح جامعه است. همچنین تاکید بر کاهش اقتدار دولت نه در همه ابعاد و تنها در برخی شاخصها نیازمند بلوغ جامعه مدنی است. بلوغی که برای این جنین متولد نشده چشماندازی دور از دسترس است.
ارغنون هامون: آیا برای شروع قرن جدید، باید نسبت به تاثیر تشکل های غیردولتی و نهادهای مدنی در ایران خوش بین بود؟
دکتر افسانه توسلی: پیشبینی آینده به طور اسرار آمیزی گنگ و مبهم است و نمیتوان در مورد آن به طور قاطع صحبت کرد. اما اقتدار نهادهای مدنی راهی است که جهان خواسته یا ناخواسته میپیماید. وقوع انقلاب در یک کشور خود نشانگر بارزی است از نیاز جامعه به چنین تحولی. چنین جامعهای هرچند تجربه نسلی دیگر را در خاطره خود داشته باشد اما راه توسعه نهادهای مدنی را ادامه خواهد داد. تنها مانع و سد در این مسیر، ناامیدی از عملی نشدن برنامهها و خواستهها است. آزمون و خطاهای بیشماری که راه به جایی نبرده در نهایت تشکلها را به این نتیجه ممکن است برساند که اصولا در چنین سیستمی شکلگیری نهادهای مدنی آرزو و آمالی بیش نیست. اما اگر نهاد مدنی متخصص و کارآمدی شکل گیرد این امید را شاید به نتیجه برساند که در ایران نیز تشکل غیردولتی معنا و مفهومی دارد. راهی که تشکلهای مدنی باید بپیمایند و مسیری که دولت در دیده انگاشتن ایشان باید در پیش گیرد و نتیجهای که نهایتا از این گفتمانهای تئوری و عملی حاصل میشود میتواند راهگشا باشد. زمانی که احزاب در جامعه ایران جایگاه واقعی خود را بیابند، زمانی است که می توان در مورد موفقیت نهادهای مدنی با اطمینان سخن گفت. به امید آن روز.
این گفتگو به عنوان یکی از مطالب در جدیدترین شماره سالنامه بینارشته ای ارغنون هامون (شماره ۴ – سال ۱۴۰۰) تدوین شده است. چهارمین شماره ارغنون هامون با مشارکت انجمن جامعه شناسی ایران- گروه جامعه شناسی صلح و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات – دفتر استان بوشهر منتشر شده است. جهت خرید سالنامه ارغنون هامون- شماره ۴ می توانید به فیدیبو به آدرس (لینک) رجوع نمایید.