- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

پرولتاریای دریایی بوشهر؛ تاریخ روایت نشده چپ دریایی در بوشهر | سیدقاسم یاحسینی

 

 

پرولتاریای دریایی بوشهر!

(تاریخ روایت نشده چپ دریایی در بوشهر)

 

سیدقاسم یاحسینی

تاریخ پژوه و نویسنده جنوب ایران

 

 

بوشهر شهری است ساحلی که از آغاز پیدایش آن تا امروز، سرو کارش با دریا بوده است. دیالکتیک انسان و دریا در بوشهر، به­ قدمت تاریخ است. در طول تاریخ، هزاران انسان در بوشهر با دریا سر و کار داشته و غالباً قوت و معاش روزانۀ خود را از دریا به­ دست می­ آوردند. ناخدا و جاشو (ملوان) برای تجارت و یا صیادی به­ دریا می­ زدند. در ساحل نیز ده ­ها شغل مربوط به ­دریا و دریانوردی وجود داشت. جهازساز (کشتی­ ساز)، تورباف، گلاف، دباش (تهیه غذا برای جاشوها)، مزدور (کارگر) و …

کارگران دریایی نیز بسان دیگر اقشار زحمتکش و پرتلاش بوشهر، از دیرباز مورد استثمار و قرار گرفته و حاصل دسترنج آنان توسط ناخدا، لنج­دار، کارفرما و بعدها شرکت­های بزرگ دریایی ایرانی و خارجی… نادیده گرفته می­ شد. در دوران ماقبل مدرن، هیچ حقوق مدونی برای کارگران دریایی در بوشهر وجود نداشت. میزان دستمزد، نسبی بود و به زور، توان و چانه­زنی  دو طرف بستگی داشت که معمولاً زور کارفرما، همیشه به جاشو می­ چربید!

جاشو ناچار بود گاهی روزانه دوازده تا چهارده ساعت زیر آفتاب سوزان و در شرجی و رطوبت فرساینده بوشهر، روی کشتی یا اسکله کار کند و جان بکند. خبری از اضافه کار نبود. کارفرما حتی حاضر نبود به­ جاشو صبحانه و ناهاری ساده، معمولاً نان و خرما و یا چیزی شبیه به این، بدهد. در فصل گرم و سوزان، خبری از آبِ خنک نبود. کارگرها برخی مواقع و به­ خاطر گرمای روز، ناچار بودند شب کار کنند. از شش غروب تا شش صبح. بدون هیچ استراحت، تغذیه و حمایتی. خبری از تأمین اجتماعی، ساعت مشخص کار و امکانات رفاهی نبود. اگر جاشویی هنگام کار مجروح می­شد، کارفرما زیر بار هیچ تعهدی نمی ­رفت و اگر فوت هم می ­کرد، چنین بود. با ورود شرکت­ها و کشتی­ های خارجی به اقتصاد بوشهر، شدت استثمار بیشتر هم شد.

در چنین وضعیتی بود که پس از شهریور ۱۳۲۰ و فروکش کردن خفقان و استبداد رضاشاهی، کارگران و جاشوهای بوشهری در چندین نوبت برای دست یابی به­ حداقل حقوق خود، تلاش کردند، دست به اعتصاب زدند و در موارد بسیاری سرکوب شدند. متأسفانه تاریخ این تکاپوهای کارگران دریایی در بوشهر، تا امروز حتی به ­صورت روایی و ساده نیز روایت نشده و موضوع، عملاً یک تاریخ نانوشته است!

شاخه کارگری حزب توده ایران در بوشهر، از همان آغاز، توجه خاصی به­ کارگران دریایی و خصوصاً کارگران دریایی شاغل در گمرک بوشهر داشت. چندین اعتصاب، تجمع رهبری کرد که آن موارد نیز به ­خاطر فضای پُراختناق پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲، حتی روایت نشده است.

 

جمعیت کارگران دریایی بوشهر

یکی از اقدامات قابل ملاحظه در تشکل کارگران دریایی در بوشهر، تقریباً از اوایل سال ۱۳۳۲ و فقط چند ماه قبل از کودتای مرداد این سال، انجام شد. چند تن از چهره ­های بعضاً با گرایش حزب توده ایران در بوشهر، دور هم جمع شدند و کوشیدند با نگارش یک متن اولیه و خام، از حقوق جاشوها و دیگر کارگران دریایی در بوشهر حمایت کنند.

تا امروز، چیز زیادی از این تشکل نمی­ دانیم. بر اساس تنها سندی که من از این تشکل دیده و در دست است، ظاهراً پایه گذاران نخستین این تشکل و تشکیلات دریایی عبارت بودند از آقایان: مهدی بلادی، غلامحسین کبگانی، عبدالرضا گلستانی، عبدالرحیم اسکندری، محمد زکی ذکاوت. غالب این نفرات، از هواداران و یا اعضای حزب توده ایران در بوشهر و عضو شاخه کارگری این حزب در بندر بودند. آنان در نوشته­ ای خود را «… یک عده ­ای از مبارزان و مجاهدان مجرب و پُرشور، که سالیان چند به­ بعد برای استیفای حقوق مزدوران از شرکت­های کشتیرانی و برای آزادی انتخابات انجمن شهر در ظهر مبارزات کم و بیش متشکل گردیده ­اند» معرفی نمودند.

این عده احتمالاً با پشتیبانی و تدارک شاخه کارگری حزب توده ایران در بوشهر، گرد هم آمده و یک تشکل کارگری/دریایی به نام «جمعیت کارگران دریایی بوشهر» را به وجود آوردند. برای این تشکل دریایی، مانیفست و مرامنامه نوشتند و در خلال بندهای آن، از حقوق از دست رفته و استثمار شده جاشوها و دیگر کارگران دریایی در بوشهر سخن گفته و دفاع کردند.

 

مرامنامه جمعیت کارگران دریایی بوشهر

بانیان و بنیانگذاران جمعیت کارگران دریایی بوشهر، در بهار سال ۱۳۳۲، ضمن اعلام موجودیت، مرامنامه خود را نیز چاپ و منتشر کردند. یک نسخه از این نوشته نیز برای «اتاق بازرگانی» بوشهر ارسال کردند. همین سند است که مورد استناد ماست!

مقدمه، ترمینولوژی و گفتمان حاکم بر کل مرامنامه، نشان می­ دهد که نویسنده آن مارکسیست حزبی است و گرایش ذهنی و گفتمانی کاملی به ­حزب توده ایران، سوسیالیسم و مارکسیسم دارد. مرامنامه با این مقدمه آغاز می­ شود:

«طبقه کارگران دریایی بوشهر، اعم از مالکین قایق ­های موتوری و بادی و ناخدایان و ملوانان و مزدوران و ماهیگیران و گلافان، احتیاج مبرمی به­ سرپرستی سازمان حزبی دارند، که بدون توسل به ­یک صنفی ­بافی مطلق، یک برنامۀ مبارزه برای بهبود سرنوشت این طبقه تهیه و به­ مورد عمل بگذارد.

طبقۀ کارگران دریایی شهرستان بوشهر باید در حزبی متشکل شوند که آن حزب سرپرستی از این طبقه را عملاً وجهۀ همّت خود سازد و به احتیاجات روزمره و در عین حال هدف­های عالی ­تر آیندۀ آن­ها را مورد توجه قرار دهد و با ایجاد جبهۀ مؤتلف با تمام آن­هایی که به این هدف­های دور و نزدیک تعقیب می­ کنند، بزرگ­ترین طبقۀ اجتماعی مرحلۀ کنونی از قوه به ­فعل آورد. همچنین کارگران دریایی بوشهر احتیاج به ­یک سازمان متناسب با اوضاع مترقی و زمان دارند.»، (ج۱، ص ۴۸۰، تأکید از من است.)

در نقل قول بالا، مخالفت صریح نویسندگان مرامنامه با هرگونه حرکت و جنبش مستقل صنف ­گرایی و سندیکالیستی آشکار است. در فضای ذهنی و تشکیلاتی آن سال­ها، حزب توده ایران خود را نمایندۀ انحصاری طبقه کارگر می­ دانست و نه تها هیچ نهاد مستقل صنفی و سندیکایی دیگر را قبول نداشت، بلکه با تمام توان قوی و گسترده ­ای که داشت، به آن حمله نیز می­ کرد.

نویسندگان مرامنامه صراحتاً خواهان پیوستگی و وابستگی خود به ­شاخه کارگری حزب توده ایران در بوشهر، تنها حزب کارگری مطرح، داری تشکیلات و پُرطرفدار در آن سال­ها در ایران و بوشهر، بودند.

همین متن کوتاه مقدمه به ­خوبی نشان می­ دهد که نویسنده و یا نویسندگان بیانیه اگر چه مردمانی حزبی، وفادار به­کار و تشکیلات حزبی هستند/بودند، اما تحصیلات و سواد مارکسیستی چندانی ندارند/نداشتند و حتی بر نثر فارسی به ­درستی مسلط نیستند/نبودند. و البته از «طبقه کارگر دریایی بوشهر»، که به­ دلیل فقر، عدم امکانات و جفای کارفرما هرگز روزگار خوبی نداشتند، کسی انتظار داشتن دانش تئوریک و حتی نگارش نثر فصیح فارسی ندارد.

نویسندگان سوسیالیست/مارکسیست مرامنامه، کارگران دریایی بوشهر را «طبقه» نامیدند! بر ضرورت کار حزبی و فعالیت در چهارچوب حزب، حتماً حزب توده ایران!، تأکید کردند، حزبی که « احتیاجات روزمره و در عین حال هدف­ های عالی­تر آیندۀ آن­ها را مورد توجه قرار دهد». ضمناً سازمان و حزبی که «متناسب با اوضاع مترقی و زمان» باشد.

خوشبینی در سرتاسر این متن کارگری، قابل مشاهده است!

در ادامه، نویسندگان متن مرامنامه، تلویحاً خود و آینده کاری که در نظر دارند را چنین معرفی کرده­ اند: «اینک یک عده­ای از مبارزان و مجاهدان مجرب و پُرشور، که سالیان چند به بعد برای/ استیفای حقوق مزدوران از شرکت­های کشتیرانی و برای آزادی انتخابات انجمن شهر در ظهر مبارزات کم و بیش متشکل گردیده ­اند، جمعیت کارگران دریایی این شهرستان را به ­وجود می­ آورند و کلیۀ کارگران دریایی این شهرستان، اعم از مالکین گروهای موتوری و دریایی و ناخدایان و ملوانان و مزدوران و صیادان و گلافان، دعوت می­کند که با پیوستن به­ صفوف جمعیت… (یک کلمه ناخوانا) خود را تقویت کنند. یا فعلاً اصول ۲۰ گانۀ زیر را قبول کرده، پس از بحث در کمیسیون خاصی که تشکیل خواهد شد، در کنگرۀ سالیانۀ آیندۀ جمعیت برنامۀ مشروح آن را تصویب خواهیم رساند.»، (ج۱، ص­ص ۴۸۱ـ۴۸۰.)

مرامنامه کارگران دریایی بوشهر شامل دو فصل و در مجموع ۲۰ بند و خواسته است. «فصل اول: مربوط به­ کارگران کشتی بخاری» است و شامل نه خواست به­ حق گارگران دریایی است. دو بند اول آن تشریفاتی و صرفاً برای گرفتن «مجوز عبور و کار» در فضای نیمه آزاد بهار ۱۳۳۲ و رفع حساسیت شهربانی و عوامل امنتیتی و انتظامی است:

«۱. برای تأمین و تثبیت کامل استقلال تامّ و تمامیت کشور شاهنشاهی ایران.

  1. قانون اساسی را محترم شمرده و آن را محفوظ نگاه خواهیم داشت.»، (همان، ص ۴۸۱.)

۳.خواسته­ های جدی گارگران دریایی، از بند سوم آغاز می­ شود که خواهان «اصلاحات جدّی در تعیین روابط کارگر دریایی و کارفرما» در بوشهر می­ باشد. اما این «اصلاحات جدّی» چیست؟ این خواسته­ ها و اصلاحات عبارتند از:

«۴. پرداختن مستمر و عادلانه به­ مزدوران کشتی بخاری، حداقل مزد در روز پنجاه ریال، در تمام شب هشتاد ریال.

  1. پرداخت مزد از طرف کارفرما به­ مزدوران از حرکت اسکله تا مراجعت به اسکله.
  2. مدت کار در روز هشت ساعت و در شب نیز هشت ساعت می­ باشد.
  3. غذای مزدوران در مدت اشتغال به­ کار سه نوبت و تأمین آب مشروب و خنک در فصل تابستان و تهیۀ محل سکونت برای کشتی در فصل تابستان.
  4. در صورتی که مزدوران ضمن اشتغال به ­کار مجروح یا مریض شوند، معالجۀ آن­ها تا حصول بهبود از هر حیث، به­ عهدۀ کارفرما است.
  5. تأمین بیمۀ کارگران.»، (همان، ص ۴۸۱.)

در مجموع، خواست کارگران دریایی از کارفرما، متعارف و منطقی است. بماند که کارفرمایان استثمارگر دریایی، زیر بار همین حداقل هم نمی ­رفتند. کارگران هشت ساعت کار، تهیه غذا، بیمه و تأمین اجتماعی و حمایت هنگام زخمی شدن در حین کار بودند. در مورد آخر، حمایت از کارگری که حین کار مجروح می­ شود، خواسته ­ای بود که کمتر کارفرمایی حاضر به­ پذیرش آن بود و حتی هنوز نیز نیست! در این خواسته­ های کارگری، هنوز خبری از مرخصی ماهانه نیست! فقط حداقلی است از حقوق و هشت ساعت کار! حتی میزان کار شبانه و روزانه نیز یکی است، اگر چه دستمزد کار شبانه، اندکی بیشتر باید باشد، که همین نیز هرگز چندان رعایت نمی­ شد.

فصل دوم مرامنامه جمعیت کارگری بوشهر «مربوط به­ گروهای موتوری و بادی» است. خواسته ­ها در این فصل کمی فنی­ تر است:

«۱. تأمین وسیلۀ حمل و نقل کالا و مسافر جهت مراجعه کنندگان (تجار، پیله­ وران و مسافرین).

  1. تهیۀ برنامه برای تأمین میزان کرایۀ حمل و نقل مال التجاره و مسافر به­ طور عادلانه/ نسبت به­ محل مقصد و طول راه، برای زمان طبقۀ ملوان.
  2. تهیۀ برنامه برای تأمین نوبت فی­مابین قایق ­های موتوری، برای حمل کالا و مسافر به­ خارج و جلوگیری از اجحافات نسبت به­ گروها.
  3. کلیۀ مقررات تقسیم گلاته[؟] سهم ملوانان و ناخدایان و تهیۀ آذوقه موقع مسافرت طبق معمول و جاری.
  4. ناخدا و ملوانان حق تجاوز از قانون و مقررات گمرکی و همچنین قانون دریایی[؟] ندارند.
  5. ناخدایان برای اخذ برگۀ گواهی رانندگی به ادارۀ نیروی دریایی راهنمایی می­ نمایند.
  6. با مأمورین مربوطۀ مبارزه با قاچاق منطقه و جلوگیری از حمل و نقل قاچاق، همکاری می ­نمایند.
  7. تأمین صندق تعاونی و تهیه برنامه [دو کلمه ناخوانا] گروه و ملوانان و ناخدایان در موقع احتیاج.
  8. شرکت در انتخابات اعضای انجمن شهرداری.
  9. جمعیت حق مداخله در امورات سیاسی کشور به­ هیچ…»[بقیۀ متن دارای ریختگی است.]، (همان، ص­ص ۴۸۲ـ۴۸۱.)

چنان که از مفاد فصل دوم به­ خوبی مشخص و آشکار است، یکی از اهداف کوتاه مدت جمعیت کارگران دریایی بوشهر حضور پُرشور، مؤثر و تعین کننده در «شرکت انتخابات انجمن اعضای شهرداری» بوده است. بند دهم از فصل دوم، که در سند ما بخشی از آن دچار ریختگی است، اگر چه برای رهایی از ضربات مأموران شهربانی و نیروهای امنیتی رژیم شاهنشاهی است و صراحتاً اعلام کرده که «جمعیت حق مداخله در امورات سیاسی کشور به­ هیچ…» ندارد، اما هم گردانندگان جمعیت و هم مأموران شهربانی و نیروهای امنیتی و انتظامی رژیم پهلوی دوم در بوشهر می ­دانستند که به اصطلاح بندی «سرِ کاری» و برای دور کردن حساسیت مأموران شهربانی بوده است. نفس تشکیل یک جمعیت کارگری، آن هم در نظام شاهنشاهی، که تلویحاً بلکه آشکارا وابسته به حزب توده ایران در بوشهر بود، خود کاری صددرصد «سیاسی» بوده است، خصوصاً که یکی از نخستین منویات و خواسته های جمعیت، تسخیر و یا دست کم نفوذ در انجمن شهرداری بوشهر بوده است.

 

پایان کار جمعیت کارگران دریایی بوشهر

اعلام موجودیت جمعیت کارگران دریایی بوشهر در اواخر خرداد ماه ۱۳۳۲ رخ داد، یعنی تنها حدود سه ماه پیش از کودتای مرداد ۱۳۳۲. درباره کارنامه این جمعیت و اقدامات صنفی آن، اطلاعاتی در دست نیست و یا دست­کم یا من ندارم! اما می­توان حدس زد، با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران و بوشهر، و زیر ضربه قرار گرفتن همه احزاب و تشکلات صنفی، سیاسی و حزبی، اعم از چپ و ملی، کار این جمعیت نیز باید به ­پایان رسیده و طومارش پس از کودتای آمریکایی ـ انگلیسی مرداد ۱۳۳۲ و بازگشت «شاهنشاه» پس از «فرار شاهانه ­اش» از ایران، و برقراری و بازگشت دوبارۀ «داغ و درفش شاهی»، به­ فضای سیاسی و صنفی ایران، برای همیشه بسته شده باشد.

 

 

منبع و مأخذ استناد: اسنادی از اتاق بازرگانی بوشهر، جلد اول: ۱۳۳۳ـ۱۳۰۸، به­ کوشش، مجتبی پدیدار، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی بندر بوشهر ـ انتشارات آبادبوم، چاپ اول، تهران ۱۳۹۳،ص­ص ۴۸۲ـ۴۸۰