اقتدار حکومتی؛
بزرگترین چالش جامعه مدنی در ایران
گفتگوی اختصاصی ارغنون هامون با
دکتر صادق زیباکلام؛ نویسنده و عضو هیات علمی دانشگاه تهران
ارغنون هامون: جامعه مدنی در ایران با چه چالشهایی مواجه است؟
دکتر زیباکلام: به نظرم بزرگترین چالشی که جامعه مدنی در ایران با آن مواجه است؛ اقتدار حکومتی است.چون ببنید جامعه مدنی قبل از هر چیز باید به درجه ای از استقلال نیاز دارد. و این نیاز به استقلال مانند نیاز یک انسان به اکسیژن و هوا هست و حکومتهای اقتدارگرا مانند آنچه در ایران است، اساسا جامعه مدنی را برنمیتابند.
ارغنون هامون: بزرگترین مساله نهادهای مدنی در ایران چیست؟
دکتر زیباکلام: همانگونه که در پاسخ سوال اول متذکر شدم، بزرگترین مشکل و یا مساله نهادهای مدنی اقتدار حکومتی و حاکمیت بی چون و چرای حاکمیت است و ضعف نهاد قانون و اگر درستتر گفته باشم حاکمیت قانون. ببینید حاکمیت در ایران عملا خودش را تابع قانون نمیپندارد؛ یعنی شما میتوانید یک مورد را به من نشان دهید که حاکمیت کاری را خواسته باشد انجام دهد چه در عرصه سیاست خارجی و چه در عرصه سیاست داخلی، و بگه حیف که قانون دست و بال من را بسته و نمیتوانم این کار را انجام بدهم! کاش میشد به مجلس بگوییم که این قانون را به تصویب برساند که حکومت بتواند این کار را انجام بدهد!
ارغنون هامون: تشکلهای غیردولتی در ایران تا چه اندازه اثربخش و کارایی داشتهاند؟
دکتر زیباکلام: متاسفانه تشکلهای غیردولتی در ایران نتوانستهاند اثربخشی و کارایی چندانی داشته باشند، برای این که استقلالشان را دولتهای مختلف برنمیتابند. دولتها ترجیح میدهند که این دست از نهادها باشند مانند حزب اسلامی کار و یا تشکلهای کارگری اسلامی و یا تشکلهای دانشجویی وابسته به حکومت مانند بسیج دانشجویی یا سازمان دانشجویی و یک دو جین سازمان دانشجویی که در حقیقت، با اینکه هزاران صفت و پسوند مانند مستقل و عدالتخواهی و … را بر روی خودشان میگذارند اما واقعا هیچکدام مستقل نیستند و در نتیجه هیچ کارایی و اثربخشی نیز در حوزه عمومی نداشتهاند، چراکه در نام غیردولتی هستند اما در عمل حکومت-ساخته هستند.
هامون ایران: فعالان مدنی و اجتماعی در جامعه امروز ایران، آیا کنشگری موثری داشتهاند؟
دکتر زیباکلام: اینکه فعالان مدنی به صورت فردی چه قدر در جامعه امروز ایران توانستهاند کنشگری موثری داشته باشند، قابل بحث هست، به زعم من خیلی نتوانستهاند، یعنی نه اینکه خیلی نتوانسته باشند، بلکه فضای کنشگری آن فضایی نبوده که بتوانند در حقیقت خودی نشان بدهند و یا بتوانند به عنوان یک فرد فعال مدنی بتواند کاری انجام بدهد، یک مثال ساده بزنم درباره خودم و زلزله کرمانشاه و ساخت دهکده امید؛ ببینید به شما بگویم که چقدر مشکل برای من در این موضوع توسط حکومت آفریده شد، درحالیکه موضوع نه سیاسی بود و نه مذهبی بود و نه کاری به ایدئولوژی داشت، مع ذالک کنشی کاملا مستقل بود، یعنی اگر به جای دکتر صادق زیباکلام یک حجهالاسلام صادق زیباکلام میبود، یکی از این مصیبتها که برای من در این زمینه رخ داد برای این حجهالاسلام اتفاق نمیافتاد.
هامون ایران: مناسبات جامعه مدنی با دولت در سالهای اخیر ایران چگونه شکل گرفته است؟
دکتر زیباکلام: میشود گفت که ماه عسل جامعه مدنی با قدرت و با دولت، یا همان دوران نامزیشان و یا همان دوران طلایی این ارتباط، هشت سال آقای خاتمی بود، دولت اصلاحات بود؛ بعدش که متاسفانه بر روی پلههای دادگستری داشتند میرفتند تا جدایی و طلاق و متارکه رخ بدهد. در دولت اول آقای روحانی این ارتباط بهبود پیدا کرد و یک حالت آشتیکنان رخ داد و یک تعداد زیادی از دانشجویانی که به واسطه فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ستارهدار شده بودند و محروم از تحصیل شده بودند، دومرتبه به دانشگاهها برگشتند و جانی در فضای مطبوعاتی و رسانهای کشور به وجود آمد، اما در دور دوم ریاستجمهوری روحانی، متاسفانه شاهد بودیم که بخشهایی از آن گشایشهایی که در دور اول دولت اعتدال ایجاد شده بود، بدبختانه به عقب برگشت؛ البته همچنان با شرایط سالهای بین ۸۸ تا ۹۲ قابل مقایسه نبود ولی آن بهبودی که مناسبات جامعه مدنی و دولت در بین سالهای ۹۲ تا ۹۶ پیدا کرده بود، متاسفانه از سال ۹۶ به بعد اگر نگوییم به عقب رفت، اما دستکم متوقف ماند.
هامون ایران: بزرگترین نقد بر فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران معاصر کدام است؟
دکتر زیباکلام: بزرگترین نقدی که می شود بر فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران معاصر وارد کرد، تسلیم حکومت شدن ویا به عبارت دیگر تسلیم نهاد قدرت شدن و ازدست دادن استقلال خود میتواند باشد. یعنی در اسم غیردولتی بودند اما واقعا اینگونه نبودند. این همه تشکیلات پرستاری، دانشجویی، کارگری، معلمان با پسوند غیردولتی داریم ولی هیچکدم شوربختانه غیردولتی نیستند و وابستگی به دولت را میتوانم به عنوان بزرگترین نقد به تشکلهای غیردولتی وارد می دانم.
هامون ایران: نسبت پروژه «اصلاحات جامعهمحور» با فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران چه میباشد؟
دکتر زیباکلام: اگر مقصودتان از اصلاحات جامعهمحور، تداوم آن روندی باشد که از دوم خرداد شکل گرفت، باشد، بالتبع بیشترین تاثیر را آن پروژه اصلاحات بر روی تشکلهای غیردولتی خواهد گذاشت و تشکلهای غیردولتی را به این سمت هل می دهد این تشکلها صرفا در اسم و عنوان غیردولتی نباشند بلکه در محتوا نیز واقعا غیردولتی باشند.
هامون ایران: آیا برای شروع قرن جدید، باید نسبت به تاثیر تشکلهای غیردولتی و نهادهای مدنی در ایران خوشبین بود؟
دکتر زیباکلام: قطعا باید خوشبین باشیم به دو دلیل مهم: یکی گذشته و تاریخ معاصر ایران هست که یکصد و پانزده سال هست که از مشروطه به این سو، دموکراسیخواهی و آزادیخواهی و اینکه جامعه مدنی و تشکلهای مستقل سیاسی-اجتماعی-فکری-فرهنگی بتوانند مستقل از حاکمیت تاثیرگذار باشند، فراموش نشده است. و دومین دلیل هم وضعیت جهان است که به طور مثال یک کشور را نشان دهید که تا آخر دنیا بسته و استبدادی و دیکتاتوری مانده باشد. اگر توانستیم یک کشور را با این مدل دیکتاتوری برای قرن ها نشان بدهیم که مردم هم راضی بودند و استقبال هم میکردند، به واقع نیست. نمیشود مثالی آورد. اما در مقابل میتوان مثالهای بسیار زیادی آورد که دیکتاتوریها در طول زمان تغییر پیدا کردهاند و به نظامهای دموکراتیک تبدیل شدهاند. هیچ کشوری را نمیتوان در طول تاریخ نشان داد که همواره گرفتار استبداد و دیکتاتوری باقی مانده باشد.
این گفتگو به عنوان یکی از مطالب در جدیدترین شماره سالنامه بینارشته ای ارغنون هامون (شماره ۴ – سال ۱۴۰۰) تدوین شده است. چهارمین شماره ارغنون هامون با مشارکت انجمن جامعه شناسی ایران- گروه جامعه شناسی صلح و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات – دفتر استان بوشهر منتشر شده است. جهت خرید سالنامه ارغنون هامون- شماره ۴ می توانید به فیدیبو به آدرس (لینک) رجوع نمایید.