- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

طرح مطالبه از طریق جامعه مدنی به بن‌بست خورده است | دکتر سیمین کاظمی

طرح مطالبه از طریق جامعه مدنی به بن‌بست خورده است

 

گفتگوی اختصاصی ارغنون هامون با

دکترسیمین کاظمی؛ پژوهشگر، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

 

 

ارغنون هامون: جامعه مدنی در ایران با چه چالشهایی مواجه است؟

دکتر کاظمی: شکل‌گیری جامعه مدنی، زمینه‌ها و شرایط و کارکردی دارد که تا وقتی این‌ها محقق نشوند، نمی‌توان در کشوری مثل ایران انتظار شکل‌گیری جامعه مدنی به شکلی که در کشورهای مدرن سرمایه داری هست را داشت. اینجا شیوه تولید فئودالی و مناسبات آن به تازگی ملغی شده و هنوز سرمایه‌داری پیشرفته به آن شکلی که در غرب گسترده شده، ته‌نشین نشده است. حکومت‌های مستقر هم از پیش از اتقلاب و پس از آن، در عمل ترجیح داده‌اند رابطه‌شان با جامعه، رابطه قدرت اقلیت با رعیت یا توده باشد. در این مناسبات جامعه مدنی چندان فضایی برای شکل‌گیری و رشد نداشته و ندارد. در واقع حاکمیت‌ها، قدرت را دربست و بدون مزاحم می‌خواهند تا بتوانند ایده‌هایی را که اغلب بزرگتر از توانایی‌شان است، پیش ببرند.

 

ارغنون هامون:  بزرگترین مساله نهادهای مدنی در ایران چیست؟

دکتر کاظمی: مشکل اصلی این است که دولت نسبت به جامعه مدنی و نهادها و روش‌های آن بدبین است و قادر به تحمل نهادهای مدنی نیست. دولت نهادهای مدنی را به عنوان خطر یا تهدید درک می‌کنند. در واقع کنترل و نظارت دولتی شدید، مهمترین مانع شکل‌گیری و ادامه فعالیت نهادهای مدنی است.

 

 

ارغنون هامون: تشکلهای غیردولتی در ایران تا چه اندازه اثربخش و کارایی داشتهاند؟

دکتر کاظمی: برخی تشکل‌ها و انجمن‌های صنفی، تأثیرگذار و مؤثر بوده‌اند و توانسته‌اند خود را به جامعه و دولت بشناسانند. اینها در طرح مطالبات اجتماع یا گروهی که آن را نمایندگی می‌کنند موفق بوده‌اند. توانسته‌اند این مطالبات را در عرصه عمومی بیان کنند و برای احقاق حقوق‌شان تلاش‌شان را کنند. توانسته‌اند در گستره جغرافیایی وسیع‌تری و خارج از تهران و شهرهای بزرگ نیز نفوذ و تأثیر داشته باشند و این را می‌تواند نشانه ای از کارایی و اثربخشی آن‌ها دانست. اما هر چقدر اثربخشی و نفوذ آنها بیشتر بوده، به ناچار محدودیت‌های بیشتری را متحمل شده‌اند.

 

ارغنون هامون: فعالان مدنی و اجتماعی در جامعه امروز ایران، آیا کنشگری موثری داشتهاند؟

دکتر کاظمی: در ایران چون کنشگری جمعی و مستقل از دولت تقریباً ممنوع است، فعالان مدنی و اجتماعی اغلب در قالب محفل و روابط دوستانه و محدود فعال هستند. این محافل هم بیش از آنکه فضایی برای نقد و بحث فراهم کند، بیشتر عرصه‌ای برای تأیید متقابل و رعایت ملاحظات دوستانه هستند. کسانی هم که خارج از این محافل کنشگری انفرادی داشته‌اند، گرفتار تک‌روی و خودمحوری شده که کمتر می‌توان تأثیر اجتماعی برای چنین شکلی از کنشگری متصور شد.

 

ارغنون هامون: مناسبات جامعه مدنی با دولت در سالهای اخیر ایران چگونه شکل گرفته است؟

دکتر کاظمی: شکل‌گیری جامعه مدنی و کنشگران آن که تمایل به مشارکت و تاثیرگذاری در امور سیاسی دارند، هیچ‌گاه برای حکومت خوشایند نبوده و دولت آن را تهدیدی برای موجودیت خود تلقی کرده است. در واقع آنچه برای حکومت دل‌پذیر است، یک جامعه توده‌ای دنباله‌رو و تاییدکننده است که به راحتی می توان به آن سمت و سو و جهت داد و به دنبال خود کشاند. تجربه دهه‌های گذشته نشان می‌دهد که حکومت نگاه مثبتی به جامعه مدنی نداشته و  برای تضعیف آن و جنبش‌هایی که از متن آن شکل گرفته‌اند از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و در صدد کنترل و نظارت همه‌جانبه بر آن بوده است.

 

ارغنون هامون: بزرگترین نقد بر فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران معاصر کدام است؟

دکتر کاظمی: وقتی دولت از کار جمعی بیمناک باشد، تشکل‌های غیردولتی مستقل نیز به عنوان اجتماعی از  کنشگران که ممکن است توطئه‌ای علیه قدرت حاکم ترتیب بدهند درک می‌شوند. بنابراین بیشترین کوشش صورت می‌گیرد که این تشکل‌های غیردولتی تحت نظارت و کنترل باشند، به این ترتیب مجوز NGO به عنوان یک امتیاز اغلب به خودی‌ها تعلق می‌گیرد، که اسم این‌ها را اصلاً نمی‌توان NGO گذاشت. علاوه بر این NGO هایی که به این ترتیب شکل گرفته اند، اغلب تشکل‌های سودمحوری بوده‌اند که در بسیاری موارد، هدف و فعالیت‌های‌شان در راستای کسب سود و منفعت بوده است تا اینکه منافعی برای جامعه داشته باشند و تأثیر مثبتی بر حیات اجتماعی بگذارند.

 

ارغنون هامون: نسبت پروژه «اصلاحات جامعهمحور» با فعالیت تشکلهای غیردولتی در ایران چه میباشد؟

دکتر کاظمی: بعد از روی کار آمدن دولت اصلاح‌طلبان، تشکل‌های غیردولتی واسطه‌ای برای کانالیزه کردن مطالبات انباشت شده جامعه آن زمان بودند. در واقع این تاسیس این تشکل‌ها با هدف حفظ ساختار سیاسی موجود به کنشگران اجتماعی اجازه می‌داد، برای برخی اهداف محدود و مشخص فعالیت جمعی داشته باشند و مفهوم جامعه مدنی هم از همان زمان در عرصه عمومی طرح و در مورد آن بحث می‌شد. اما به تدریج با درک خطر چنین تشکل‌هایی به طور فزآینده با آنها مقابله شد، از طرفی تشکل‌های مستقل اجازه فعالیت نیافتند یا محدود شدند و از طرف دیگر، تشکل‌هایی با اهداف مذهبی، فرهنگی، خیریه‌ای و اقتصادی به طور وسیع رشد و تکثیر  یافتند که هنوز هم آثار آن باقی است. در واقع اجازه دادن به NGOها نه از طرف پروژه موهوم «اصلاحات جامعه‌محور» که توسط «اصلاحات قدرت‌محور» برای مدتی کوتاه ترویج شد و بعد هم متوقف شد.

 

ارغنون هامون: آیا برای شروع قرن جدید، باید نسبت به تاثیر تشکلهای غیردولتی و نهادهای مدنی در ایران خوشبین بود؟

دکتر کاظمی: شروع قرن جدید، تنها یک رقم قراردادی است و منطقاً ارتباطی با تحولات اجتماعی ندارد که فکر کنیم چون سال ۱۴۰۱ از راه می‌رسد تغییر شگرفی صورت می‌گیرد.  فعلاً آنچه که در جامعه ایران مشهود و قابل توجه است، کشمکش طبقاتی است که در آن حرکت‌های جمعی حق‌طلبانه (هر چند سازمان نیافته) توسط زحمتکشان و بی‌نصیبان علیه اقلیتی که بر منابع و امکانات چنبره زده‌اند، صورت می‌گیرد. طرح مطالبه از طریق جامعه مدنی و روش‌های آن به بن‌بست خورده است و گمان نمی رود، با انسداد در فضای سیاسی، چشم‌انداز روشنی برای فعالیت تشکل‌های مستقل و نهادهای مدنی در ایران قابل تصور باشد.

 

این گفتگو به عنوان یکی از مطالب در جدیدترین شماره سالنامه بینارشته ای ارغنون هامون (شماره ۴ – سال ۱۴۰۰) تدوین شده است. چهارمین شماره ارغنون هامون با مشارکت انجمن جامعه شناسی ایران- گروه جامعه شناسی صلح و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات – دفتر استان بوشهر منتشر شده است. جهت خرید سالنامه ارغنون هامون- شماره ۴ می توانید به فیدیبو به آدرس (لینک) رجوع نمایید.