بهقلم زندهیاد جاوید تکاوران؛
کتاب «گسستها و پیوستهای روایی در اشعار علی باباچاهی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر، این کتاب در ۱۱۸ صفحه از سوی انتشارات «خرد جاوید» که به همت خانواده جاوید تکاوران تاسیس شده، همزمان با تولد این نویسنده فقید و فعال ادبی خوشذوق؛ یعنی ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ راهی بازار کتاب شدهاست. تکاوران افزون بر پژوهش و نوشتن مقالات متعدد ادبی در هفتهنامهها و روزنامههای منطقه جنوب، دو سال قبل از فوتش کتابفروشی «پیرنگ» را در بوشهر راهاندازی کرده بود که این کتابفروشی مدتی بعد از درگذشت او تعطیل شد.
زندهیاد جاوید تکاوران در مقدمه کتاب «گسستها و پیوستهای روایی در اشعار علی باباچاهی» که در واقع پایاننامه دوره ارشد او بوده، نوشته است: علی باباچاهی یکی از شاعران شناختهشده و صاحبسبک معاصر است که از مجموعۀ «نم نم بارانم» شعر او دچار تغییری اساسی در ساختار و فرم شدهاست. این تغییرات کمسابقه به اشعار او رنگ و بوی تازهای دادهاند.
یکی از تغییرات بهوجود آمدن گسست و پیوست در روایت شعر است. بروز گسست در روایت این اشعار به معنای بههم خوردن نظم روایت خطی و استفاده از دیگر شگردهای بیان روایت، از جمله چند روایتی، جریان سیال ذهن، روایت تو در تو و دورانی است. این پژوهش با رویکرد روایتپژوهی به مطالعۀ ۱۶ مجموعهشعر این شاعر؛ یعنی از «نمنم بارونم» تا «آئورا و دیگران من» میپردازد.
تعداد روایت و عوامل بهوجود آورندۀ گسست روایت در هر یک از شعرهای این دفترها را مشخص میکند و نشان میدهد چه تعداد از این گسستها به روایت اصلی پیوست داده شده و چه تعداد از آنها بدون پیوست ماندهاند. همچنین نشان میدهد که ۱۰ عامل میتواند باعث بروز گسست در روایت شعر شود. این عوامل عبارتند از: انفصال عاملی، انفصال مکانی، انفصال زمانی، تغییر راوی، بههم خوردن نظم، حذف پارهای از متن، ورود ناگهانی نقلقول یا گفتوگو، تغییر در روایتشنو، پیوست به روایت دیگر و فاصلهگذاری.
گسستها و پیوستهای روایی بر شعر او تأثیرهای زیادی میگذارند که مهمترین آنها عبارتند از: چندروایتی شدن شعر، بهوجود آمدن پریشانی و ایجاد فضای خالی و نیمهتمام در شعر.»
ناشر کتاب «گسستها و پیوستهای روایی در اشعار علی باباچاهی» نیز در پشت جلد این اثر آورده است: «جاوید تکاوران در تاریخ هفدهم تیرماه سال ۱۳۷۳ به دنیا آمد. ساعت یازده صبح بود. صبح تابستانی که سایۀ نخل درخت هنوز خنک بود و انجیر کوهی رسیده و آمادۀ نوکزدهشدن از سوی بلبلان بود. او کودکی بسیار بیتاب بود که هرگز از پرسیدن خسته نمیشد و زنجیرۀ بیپایان سوالاتش تا آخرین لحظات زندگیاش قطع نشد. مدرسه را که به پایان رساند، بلافاصله وارد دانشگاه فرهنگیان شد و نومعلمی بود که به اصرار و با کمک ماده و تبصره اجازۀ خواندن کارشناسی ارشد ادبیات فارسی را در دانشگاه کازرون گرفت و با سرسختی توانست آن را با نوشتن این اثر در قالب پایاننامه به پایان برساند. افسانۀ حیات او ۲۰ مردادماه ۱۳۹۹ در شهر حافظ و سعدی به جوانمرگی ختم شد و ما با غمش همنشین شدیم.»