شرایط جغرافیایی خلیج فارس در قرن ۴ تا ۶ هجری
صدیقه جمالی
کارشناس ارشد ایران شناسی
خلیجفارس بین ۲۵ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. وسعت آن حدود ۲۳۲۸۵۰ کیلومتر مربع است و تقریبا نصف دریای خزر است. خلیجفارس از دریاهای کمعمق جهان است و در بخش عمده ای از آن میانگین عمق آن کمتر از ۳۶ متر است و در مواردی نادر و از جمله نقطه ای نزدیک راسالمسند به میزان ۱۸۳ متر است. عمق آن در سواحل شمالی خلیجفارس بیشتر از دیگر کرانههاست و از اینرو احداث بندر و اسکله در بخشهای شمالی به سهولت انجام میپذیرد و کمخطرتر از دیگر مناطق است. این ویژگی مهم باعث شده تا در طول هزاران سال گذشته بنادر شمالی خلیجفارس از رونق و آبادی بیشتری برخوردار باشند (وثوقی، ۱۳۸۶: ۱).
خلیجفارس در قدیمیترین منبع یعنی کتیبههای آشوری به نام «نارمرتو» ذکر شده است. استرابو جغرافیدان یونانی آن را پرسیکونکایتاس مینامد (بیگ محمدی، ۱۳۹۰: ۱۶۸). هرودت مورخ یونانی آن را اریتره نامیده است (هردوت، ۱۳۸۲: ۱/۴۰). این دریا نامهای متعدد داشته است از جمله آن را قلزم و دریاى سبز و دریاى بابل و دریاى اریط روم مىگفتند (اعتمادالسلطنه،۱۳۶۳: ۸۹). به خلیجفارس در دوره اسلامی دریاى فارس (ابن بلخی، ۱۳۷۴: ۳۶۵)، خلیجفارس و بحر فارس (مقدسی، ۱۳۶۱: ۱۷) میگفتند. پس از آن که بر اثر مرور زمان پوزه مسندام در دریا پیشرفت کرد و تنگه هرمز ایجاد شد، دریای ایران در دو قسمت به اسم خلیجفارس و دریای پارس نامیده شد و دریای پارس از تنگه هرمز تا سرحد پاکستان و ایران در بندر گواتر ادامه داشت. به خلیجفارس در قرنهای دوازدهم و سیزدهم میلادی دریای کرمان، بلوچستان و مکران گفته میشد (بیگ محمدی،۱۳۹۰: ۱۶۹). خلیجفارس در بسیاری از آثار جغرافیایی، به عنوان یکی از چهار دریای داخلی دنیا مورد توجه قرار داشته است یکی به علت شهرت و عظمت دریای پارس و دیگری در نزدیک بودن آن به مراکزعلمی قدیم بوده است. از طرفی بیشتر علمای جغرافیانویس اسلامی نیز در حوالی همین دریا میزیستهاند (همانجا).
خلیجفارس از سمت شمال سواحل فارس و خوزستان و کرمان را در بردارد و از طرف شمال غربى به ایالت بصره و از جنوب غربى لحسا و از جنوب به شهرهاى عربستان و عمان راه دارد و از سمت هرموز به دریاى عمان وصل مىشود. مطابق نگارش بعضى سیاحان فرنگ جزایرى که در خاک ایران در این دریا واقع است کوبان، خارگ، خارگو، که محل چراگاه دواب سکنه خارک است- ابو شعیب، کن، لارک، قشم، هرمز است. در سواحل بحرین صدف زیاد و صید مروارید به این واسطه در آنجا مىشود. شط بزرگى که وارد خلیجفارس مىشود شطالعرب است که از طرف شمال غرب وارد خلیجفارس مىشود. دجله و فرات در حوالى شهر قرنه که در پنجاه دو هزار ذرعى شمال شرقى بصره واقع است بههم وصل شده، شط العرب مىشود (اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷: ۲/۳۰۰).
استخرى مىنویسد: «دریاى پارس خلیجى باشد از دریاى محیط، در حد چین و حدود واق واق (سوماترا) و به هندوستان رسد و آن را به پارس و کرمان باز خوانند، به حکم آن کى هیچ ولایت از این آبادانتر بر این دریا نیست و به روزگار گذشته پادشاهان پارس بزرگتر و قوىتر بودهاند و هم درین روزگار مردمان پارس بهر جائى مستولىاند، از کرانههاى این دریا.»(استخری، ۱۹۲۷: ۱۰۹). در این نوشته استخری به تسلط پارسیان بر دریای خلیجفارس و کرانههای آن و قدرت پادشاهان پارس بر فرمانروایی آبهای خلیج فارس اشاره کرده است.
بهگفته مقدسى؛ «صحار مرکز عمان است و بر دریاى چین شهرى بزرگتر و آبادتر از آن نیست. مردم آن بازرگانند و بازارها و خانههاى زیبا دارند. صحار دروازه چین و خزانه شرق و عراق و پشتوانه یمن است و بیشتر مردم آن ایرانىاند.»(مقدسی،۱۹۰۹: ۹۲) زبان مردم این اقلیم (عمان) عربى بوده است. مگر در صحار که مردمش یکدیگر را به فارسى صدا مىکردند. بیشتر مردم عدن و جده ایرانى بوده و تنها زبانشان عربى بوده است(همان، ۹۶).
ابن بلخی. (۱۳۷۴). فارسنامه ابن بلخی. تدوین رستگارفسایی، منصور. شیراز : بنیاد فارس شناسی
اصطخری. (۱۹۲۷). مسالک والممالک. بیروت : دارالصادر.
اعتمادالسلطنه، محمدبن حسن بن علی. (۱۳۶۳). لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران. تهران :
امیرکبیر.
بیگ محمدی، حسن. (۱۳۹۰). مقدمه ای بر جغرافیای تاریخی ایران. اصفهان : دانشگاه اصفهان
هردوت. (۱۳۸۲). تاریخ هردوت. هادی هدایتی. تهران : موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
وثوقی، محمدباقر. (۱۳۸۶). تاریخ خلیج فارس و ممالک همجوار. تهران : سمت.
مقدسی.(۱۳۶۱). احسن التقاسیم. ترجمه علی نقی منزوی. تهران : شرکت مولفان و مترجمان.