بررسی حکایت “سندباد بحری” از مجموعه “هزارویک شب“ (بخش ۲)
صدیقه جمالی
کارشناس ارشد ایرانشناسی
با مقایسه حکایت های سندباد با کتاب های تاریخ جغرافیایی قرون سوم ه.ق/نهم م به بعد هم تاثیری که افسانه ها بر این متون داشته است مشخص می شود و هم به علت مشخص بودن مکان در کتب جغرافیایی می توانیم فرضیاتی را درباره مکان شکل گیری حوادث داستان های سندباد داشته باشیم که نشان می دهد این حوادث ریشه در واقعیت داشته است. بعد از بررسی کتب جغرافیای تاریخی و تطبیق و مشابهت یابی توصیفات داستان سندباد بحری با منابع تاریخی، با دلایل منطقی درباره محدوده جغرافیایی داستان نظر می دهد.ردیابی مکانی این داستان با کمک منابع جغرافیایی قرون سوم ه.ق/نهم م به بعد انجام شده است.
کتبی مانند: مسالک و ممالک نوشته ابن خردادبه در قرن سوم ه.ق/نهم م(ابنخردادبه، ۱۸۸۹م) که یکی از قدیمی ترین کتب جغرافیای اسلامی است، هر چند که در بخش های متعدد آن واقعیات با افسانه ها درهم آمیخته(همانجا: ۱۲) اما یکى از منابع اصلى نویسندگان و جغرافى دانان در زمینه جغرافیاى تاریخى بوده و هست. در این کتاب شرح جغرافیای زمین و توصیفات منابع هر سرزمین به طور دقیق ذکر شده است. مسعود نویسنده قرن ۴ه.ق/۱۰م شرح تجربیات سفر خود از مصر تا هندوستان را در کتاب جغرافیایی به نام مروج الذهب و معادن الجواهر آورده است(مسعودی، ۱۳۶۰). کتاب احسن التقاسیم نوشته محمدبن احمد کرمی معروف به مقدسی در قرن چهارم ه.ق/دهم م شرح سفرهای وی در سرزمین های مرکزی و شرقی خلافت اسلامی است(کرمی، ۱۳۶۱) که همگی بر پایه تجربیات نویسنده است و پاره ای موارد هم از منابع مکتوب کتابخانه ای کمک گرفته است(کرمی، ۱۳۶۱: جلد۱/۶). کتاب جغرافیایی حدودالعالم نوشته نویسنده ناشناس قرن ۴ه.ق/۹م است و از این نظر که اطلاعات دقیقی را درباره جغرافیای سرزمینهای اسلامی بیان میکند حائز اهمیت می باشد(ستوده، ۱۳۷۳). در قرن ششم ه.ق/۱۱م کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد نوشته قزوینی است که به شرح مناطق جغرافیایی پرداخته است اما در این کتاب واقعیت و داستان در کنار هم بیان شده است(قزوینی، ۱۳۷۳: ۱۳). کتاب هفت اقلیم که در قرن۷ه.ق/۱۳م توسط مولفی ناشناخته به نگارش درآمده است به شرح عجایب عالم میپردازد که در این کتاب پارهای از واقعیتها امروزه از نظر علمی به اثبات رسیده و مابقی بیشتر افسانه است و حتی در قسمت هایی از آن کاملا با متن افسانه های سندباد مطابقت دارد(ستوده، ۱۳۵۳: ۱۰).
در داستانهای سندباد نامی از مکان نبوده است و در بسیاری از قسمتها سندباد خود بدون اینکه سابقا شناختی از مکان داشته باشد به توصیف عجایب و وقایع آن می پردازد. در این مجموعه ما قصد داریم به بررسی توصیفات و عناصر مختلف در هر یک از داستان های سندباد بپردازیم و با مشاهده توصیفات در متون جغرافیایی تاریخی که بخشی از آن در بالا ذکر شد، در نهایت محتمل ترین و صادقترین فرضیه را در مورد حوزه شکل گیری وقایع تبیین کنیم.
منابع:
ابن خردادبه, عبیدالله بن عبدالله. ۱۸۸۹. المسالک و الممالک. با ترجمه سعید خاکرند. بیروت: دار افست لیدن.
تسوجی تبریزی, عبداللطیف, مترجم. ۱۳۸۳. هزار و یک شب. ۲ جلد. تهران: هرمس.
سیرافی, سلیمان. ۱۳۸۱. سلسله التواریخ (اخبار الصین و هند). با ترجمه حسین قره چانلو. تهران: اساطیر.
رامهرمزی, بزرگ بن شهریار. ۱۳۴۸. عجایب هند. با ترجمه محمد ملک زاده. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
قزوینی, زکریابن محمد. ۱۳۷۳. آثارالبلاد و اخبارالعباد. با ترجمه میرزا جهانگیر قاجار . تهران: امیرکبیر.
کرمی, محمدبن احمد. ۱۳۶۱. احسن التقاسیم. با ترجمه علی نقی منزوی. ۲ جلد. تهران: شرکت مولفان و مترجمان.
مسعودی, ابوالحسن علی بن حسین . ۱۳۶۰. مروج الذهب و معادن الجواهر. با ترجمه ابوالقاسم پاینده. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.