- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

جامعه ایران و سه “نا”|در میانه نا-مکانها، در زمینه نا-خودآگاه، در زمانه نا-جنبشها

جامعه ایران بر بستر سه ” نا “

در میانه نا-مکان ها، در زمینه نا-خودآگاه، در زمانه نا-جنبش ها

 

اسماعیل حسام مقدم[۱] (paaraadox1983@gmail.com)

 

 

چکیده:

جامعه معاصر ایران در دو دهه اخیر با مسائل و چالشهایی مواجه بوده است که از ساختارها و صورتبندی های گفتمانی پیشین آن فاصله انداخته و به بستری متمایز و متفاوت انداخته است. بستری که در آن بیش از آنکه مکــانهای کلاسیک و مشخص و تعریف شده، تاثیرگذار باشند، نا-مکانهایی تاثیرگذار بوده اند که تعریفی در مرز یا بر کرانه داشته اند؛ جاهایی مانند خیابان، پیاده رو، پاساژ، ترمینالهای حمل و نقل، میدان ها، بلوارها و…. به مثابه نا-مکانهایی بوده که جامعه ایرانی در میانه آنها رخدادهایی را برساخته نموده اند و معناهایی را برساخت نموده اند.

از سوی دیگر جامعه ایرانی به واسطه برساخت سوژه در بسترهای شبکه مجازی ارتباطات و اطلاعات و تولید تصاویر و ایماژهای متعدد و متنوع، شکلی از ساختارهای نا-خودآگاه را در کنشهای خود تجربه نموده که بسیار به وجه خیالین و تخیلی روان انسانی نزدیک است و شکلی از بازگشت به کودکی را تجربه نموده است. شکلی از خود-شیفتگی و توجه مفرط به خود در این زمینه بازتاب داده می شود و ازهمین رو جامعه ایران بر بستری از کنشهای نا-خودآگاه خود را تعریف می کند و در تلاش بوده که از ساحتهای نمادین و ساختارهای مسلط کناره جویی نماید در حاشیه ها و مرزهای گفتمانی زیست نماید.

در ساحتی دیگر از زیست جامعه ایرانی، زمانه نا-جنبش های اجتماعی بر کنشگری و پراتیک جامعه ایرانی تاثیرگذار بوده و از رهگذر کنشهای زندگی روزمره و سبک زندگی، به شکلی از مقاومت فرهنگی پرداخته شد که در درون خود اقدام به آفرینش دلالتهای معنابخش نموده است. در زمانه ای که نا-جنبش ها در پیوند با معاصر-بودگی خود را تعریف می کنند، جامعه ایران نیز از این بستر به تولید متن پرداخته است. جنبشهای زنان، اقوام، گروه های خاص مانند معلمان، توانجویان، و هر گروهی که در مطالعات سیاست تفاوت قرار گیرد، در پیوند با معاصر-بودگی، وجهی از زمانه نا-جنبشها را به میراث برده است که در این مقاله در تلاش برای تفسیر این وجوه خواهیم بود.

در این مقاله در تلاش هستیم که جامعه ایــران در دو دهه اخیر را در سه بستر نا-مکانها، نا-خودآگاه و نا-جنبشها مورد تفسیر قرار دهیم. این تفسیر با روش شناسی تحلیل گفتمان اعتراضات در این دو دهه صورتبندی خواهد شد. و از نظریات کسانی مانند مارک اوژه (انسان شناس فرانسوی در تفسیر نا-مکانها)، ژاک لاکان (روانکاو فرانسوی در تفسیر نا-خودآگاه) و آصف بیات (جامعه شناس ایرانی در تفسیر نا-جنبش ها) بهره خواهیم برد. هرچند که این مطالعات بر بستری از نظریات مطالعات فرهنگی و مطالعات زندگی روزمره استوار خواهد بود.

 

واژگان کلیدی: نا-مکان، نا-خودآگاه، نا-جنبش، جامعه ایرانی، تحلیل گفتمان، مطالعات فرهنگی.

 

[۱] کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی – دبیر استان بوشهر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات