- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

پیدایش و تولید فیلم های آماتوری در بوشهر (تاریخ سینمای آزاد بوشهر) | حسین دهقانی

پیدایش و تولید فیلم های آماتوری در بوشهر (تاریخ سینمای آزاد بوشهر)

 

حسین دهقانی

 

لابد تأثیر بندر بودن و ارتباط با اتفاقات و اختراعات و حوادث ملل جهان با این مکان، هر پدیده ای را بسرعت و در اندک زمانی از طریق آبراه دریایی معروف و اغوا کننده خلیج فارس به مردم این دیار می رسانیده و از برکات آن سود می برده اند؛ هر چند که از صدمات نیز هرگز در امان نبوده اند. اما در شکل مدرن و امروزی آن باید اذعان نمود که جوانان بوشهری در اواخر دهه چهل همگام با جوانان سایر مناطق به سوی فیلم سازی گرایش نشان دادند. اولین شخصی که به عکاسی و فیلم سازی روی آورد و در همان سالها آثار قابل ملاحظه ای تولید کرد، ناصر وجدان بود. او در اطاقی کوچک تاریکخانه شخصی داشت و عکس های جالب و پرمعنایی می گرفت و ظاهر و چاپ (سیاه و سفید) می کرد. اولین فیلم را، من در اوایل دهه ی چهل در همان اطاق کوچک، در قالب هشت میلیمتری دیدم، شاید همان اثر مرا به سوی سینما و عکاسی کشانید. «فیلم دختر جوانی را نشان می داد که در سجاف دریا مشغول شستن ظروف خود بود و جوانکی همسال با دختر، کمی آن طرف تر مشغول نوشتن مطلبی برای او بر روی بشکه آب بود. پس از چند نگاه پرمعنا از دو بازیگر، دوربین به سمت نوشته پیش می رفت (زُم) و جمله ای در کات نمایان می شد، «امروز مسابقه فوتبال بین جبری و ظلم آباد». و این فیلم کوتاه و خوش ساخت به پایان می رسید. فیلم صامت بود، ولی چنان کشش و جاذبه داشت که بعد از چهل و اندی سال، هنوز در خاطر من باقی مانده است. البته ناصر وجدان عکاس ماهری بود. او حتی امکاناتش را که در آن موقع کمیاب و بهترین بود، خالصانه در اختیار ما قرار می داد و در آموزش عکاسی اولیه سهم بسزایی دارد. اما سینمای آزاد بوشهر کمی بعد، یعنی در اواخر دهه چهل شکل گرفت. ابتدا در تهران و جوانانی که برای تحصیل سینما به فرانسه و انگلیس رفته بودند، پس از بازگشت به وطن این هنر را بصورت سینمای آماتوری (سینمای حرفه ای از قبل وجود داشت) در کشور گسترش دادند. دو برادر بسیار با ذوق یعنی «بصیر» و «نصیب» با شهرت «نصیبی» از جمله این جوانان بودند که کلید سینمای آزاد آماتوری ایران را بدست عاشقانه سینمای شهرستانی دادند. آن دو با تولید برنامه های تلویزیونی و آموزش از راه دور، جوانان را به ساخت فیلم های کوتاه تشویق و هدایت نمودند. آن سال ها اصولاً سینمای هشت میلیمتری در جهان متداول بود و همه اقشار جامعه فیلم می ساختند در میان این علاقه مندان همه نوع تیپ از دکتر تا کسبه و دانشجو دیده می شد. من در همان سالها در جشنوار فیلم جهانی تهران پیرمردی هفتاد ساله ای دیدم که پزشک بوده و با یک فیلم پنج دقیقه ای بسیار تکان دهنده از کشور فرانسه شرکت داشت که بیشترین جایزه جهانی تهران را به خود اختصاص داد. حتی منتقدان می نوشتند که بزرگان سینما مثل کوبریک، گودار، فلینی کارشان را با ساخت فیلم های هشت آغاز کردند و بعدها دست به تولید سینمای حرفه ای زدند. بوشهر مورد توجه «نصیبی» قرار گرفت و با ارسال دوربین با دستگاه نمایش فیلم و امکانات تدوین و یک پرده سینمای هشت در تجهیز کارگاه تولید فیلم همکاری نمود و سینمای آزاد بوشهر در مکانی که فرهنگ و هنر سابق «بلوار دهقان» در  اختیارش گذاشت و با کوشش مسیح مالکی، محمدرضا بیات، محمدرضا حمزئیان، خورشید فقیه و راقم این سطور بنیان نهاد شد و خیل عظیمی از جوانان آن دوره که همه امروز از بزرگان این مرز پرگهر هستند به آموزش و ساخت فیلم مشغول شدند. کمیته بازخوانی فیلم نامه، کمیته تولید و کمیته تحلیل تشکیل شد. بعدها کسانی مثل: منصور بهرامی، عزیز رضازاده، احمد آرام، چوبک، جواد تلیان، محمود چراغچی، سعادت مهر، کارگریانی، مهدی جهانبخشان به جمع ما افزوده شدند. اولین فیلم تولیدی در سینمای آزاد بوشهر فیلم خاطره کولها بود، ساخته بنده که فیلمبرداری آن را مسیح مالکی انجام داد. فیلم داستان پسر بچه ای بود که بعنوان رفتن به دبستان از خانه خارج می شد و در خرابه ها به «قمار» گلوله بازی مشغول می گردید و پس از کش و قوس های فراوان، مجبور به ترک تحصیل شده و آواره خیابان ها می شد. فیلم با زمان پانزده دقیقه و صداگذاری شده اگر چه از تکنیک و ساخت قابل توجه ای برخوردار نبود اما حرکتی شد تا جرأت فیلم سازی را در ما بوجود آورد. نگاه جوانان در آن سالها به متون و فیلم نامه بسیار تلخ و مأیوسانه بود و بیشتر فیلم ها از فقر عمومی، مالی و بی عدالتی اجتماعی سخن می رفت. همه فیلم سازان به گونه ای اوضاع نابسامان سیاسی و تنگناهای زندگی را فنداسیون خلق اثر قرار می دادندو تم اصلی کار به نوعی مبارزه با رژیم و تشکیلات حکومتی در قالب نمادهای سمبلیکی و اشاره ای بود. من خود این فصول را تولید سینمای معترض نام نهاده ام؛ زیرا هر کسی که این گونه تفکر نداشت مورد بی مهری قرار می گرفت. در واقع انجمن سینمای آزاد محل تبادل افکار سیاسی بود و بیشتر انرژی فیلم سازان خرج تفکران ضد سیستم می شد. در نهایت فیلم ها بسیار خشن و دور از وجوه استیتک یا زیباشناسی بود. من یکی از کسانی بودم که در تصویب فیلمنامه های رسیده در کنار هیئتی شامل: مسیح مالکی، محمدرضا بیات و خورشید فقیه نظر می دادم. یکی از کارهای بسیار مهم آن سالها توجه به تم و اندیشه بود و شاید همین سختگیری که البته آن سالها باب بود و طلب می شد، فیلم سازان را از تکنیک و طراحی دور می ساخت. فیلم ساز تمام هستی خود را در موضوع فیلم می ریخت، در نتیجه ساخت فیلم ها از لحاظ فرم یک شکل و یک نواخت بود و از روی دست همدیگر گونه برداری می شد. سینمای آزاد بوشهر، جشنواره نمایش فیلم های آماتوری داشت و هدف از آن آشنا کردن جوانان بوشهر با اینگونه فیلم ها بود. بسیاری از بزرگان سینمای ایران مثل: امیر نادری، مرحوم پرویز فنی زاده، شهنواز، نصیبی به جشنواره ها که در محل خانه هنر انجام می گرفت، حضور می یافتند و فیلم سازان را با سخنان خود تشویق می کردند. آثاری همچون «پ مثل پلیکان» ساخته پرویز کیمیایی، «آن مرد اسب دارد» ساخته ناضر غلامرضایی، «آن سوی آتش» ساخته کیانوش عیاری (البته بعدها عبادی از روی همین فیلم هشت میلیمتری فیلم بلند «آن سوی آتش» را ساخت. «لاشه ای در مه» ساخته درویش حیاتی، «ارتفاع متروک» ساخته کیانوش عیاری، فیلم های کوتاه هشت صباغ زاده از سینمای آزاد مشهد، آثار مهرداد تدین، آثار کوتاه عباس کیارستمی در بوشهر نمایش داده شد. که مورد استقبال عظیم تماشاگران قرار گرفت و با توجه به اینکه بوشهر در آن سالها صاحب چهار سینمای میهن، پارس، فانوس و ایران بود، ولی باز علاقه مندان ساعت ها پشت درهای خانه هنر به انتظار نمایش آثار آماتوری ایران دقیقه شماری می کردند. آثار پس از نمایش مورد نقد و بررسی قرار می گرفت. در انجمن به آموزش فیلم سازی توجه می شد و تا علاقه مندان شیوه کار آموزش نمی دیدند، هرگز به آنان امکانات داده نمی شد. کلاس های دکوپاژ و دوربین هفته ای دو روز انجام می گرفت.

ساخت فیلم در آن سال هاف بسیار پرمشقت و طاقت فرسا بود؛ زیرا پس از تولید می بایست چند ماه به انتظار بازگشت فیلم «ظاهر شده»، از آلمان می نشستیم. فیلم ها پس از ضبط در کاست های ۳ دقیقه ای برای ظهور در پاکت های مخصوصی گذاشته به آلمان فرستاده می شد؛ امکان داشت فیلم در دستگاه ظهور آلمان می سوخت و یا خراب می شد و یا رنگ می باخت؛ در آن صورت می بایست از آن مطلب صرف نظر می کردی. مصیبت زمانی اوج می گرفت که در هنگام فیلمبرداری اشتباهی خ می داد که از نظر دور می ماند و بعد از ظهور مشخص می شد، در آن وضعیت تدوین براساس داشته ها شکل می گرفت، که چندان خوشایند نبود. برای تولید یک فیلم ده دقیقه ای نیاز به شش ماه انتظار بود. رنگ فیلم تغییر می کرد یا مطلب کهنه و تکراری می شد. تمام این آسیب ها وجود داشت؛ اما هرگز باعث نمی شد که ما از فیلم سازی کوتاه بیاییم. فیلم ها صامت بود و یک نسخه بیشتر نداشت. فیلم را جهت نوار صدا به تهران می فرستادیم و پس از نصب نوار در حاشیه آن به بوشهر عودت داده می شد؛ حالا بعد از صداگذاری که آن هم در نوع خودش کاری شاق و مشکل بود، فیلم آماده نمایش بود. چون فیلم تنها یک نسخه داشت باید در نگهداری آن کوشش می شد. دستگاه نمایش فیلم ها در بعضی مواقع فرسوده بود و فیلم را ضمن نمایش می جوید، که آن دیگر مصیبتی بود که هرگز نمی شد رفع نمود و بخشی از فیلم کوتاه ضایع می شد.

یکی از کارهای بسیار قابل تعمق آن دوران تبادل افکار در سینمای آماتوری بود؛ یعنی تولیدات هنر استان به استان دیگر می آمد و نمایش داده می شد، این تبادل افکار سینمایی در طیفی گسترده گسترده صورت می گرفت و باعث دوام و بقا و معرفی آثار سینماگران استانی های مختلف می شد. ما در بوشهر خودمان با افکار سینماگران خرم آباد یا مشهد یا اصفهان آشنا می شدیم. این کار همواره دوام داشت و هر زمان به سینمای استانی و فرهنگ قومیتی اختصاص داده می شد و آن را هفته آن استان نام نهاده بودیم. مثلاً «هفته شیراز یا هفته اصفهان» که فیلمسازی از آن استان می آمد و در خصوص تولیدات استانش سخن می گفت. متأسفانه بنا به تعصب های سنتی خانواده های ایران نقش بانوان در عالم سینمای آماتوری استان بوشهر ناچیز و در بسیاری موارد به نقطه صفر می رسید. از وجود بانوان تنها در ایفای نقش استفاده می شد. خانم ها به سینما کمتر گرایش نشان می دادند البته در هنگام نمایش فیلم حضورشان بسیار پررنگ بود؛ لذا میان فیلم سازان دوران آماتوری وجود خانم ها احساس نمی شود. لذا در دنبال به فیلم های ساخته شده در انجمن سینمای آزاد بوشهر، از بدو تأسیس تا انقلاب به صورت گذرا اشاره می نمایم و اگر کسی از قلم افتاده پوزش می طلبم و امیدوارم که بنده را در جریان قرار دهند تا در موقعی دیگر به آن اشاره شود.

انجمن سینمای آزاد با گروه های حرفه ای که برای ساخت فیلم های بلند سینمایی به بوشهر می آمدند همکاری می کرد. تلاش و یاری سینماگران آماتوری بوشهری بر سر ساخت فیلم «تنگسیر» اثر جاویدان صادق چوبک به کارگردانی امیر نادری، سریال «دلیران تنگستان» ساخته همایون شهنواز، فیلم «اوبهی» ساخته بهاءالدین طاهری، می توان نام برد. یکی از فیلم های بسیار سنگین که در آن سیاهی لشکر فراوان وجود داشت و حقیر فیلمبرداری آن را به عهده داشتم فیلم بلند داستانی مستند ختنه سوران نوشته و ساخته خورشید فقیه بود. در این فیلم شاگردان دو مدرسه دخترانه و پسرانه شرکت داشتند. صحنه ها تماماً از انبوه بازیگران در کنار نوازندگان و سازهای محلی مثل نی انبان، نی جفتی فیلمبرداری می شد. شاید اولین فیلمی بود که نی جفتی بصورت موزیک متن و در کنار صحنه های شاد و جشن نواخته می شد و ضبط می گردید. چیزی حدود یکصد و بیست نفر در صحنه های مختلف هنر نمایی می کردند که با امکانات آن زمان و آن هم برای فیلم هشت میلمیتری کاری سنگین و شاق بود.

  1. خاطره کول ها: ساخته و نوشته حسین دهقانی داستان ۲۰ دقیقه
  2. می خواهم ماهی بگیرم: ساخته و نوشته حسین دهقانی (این فیلم در جشنواره بین المللی سینمایی آزاد در اصفهان برنده لوح تقدیر و نشان جشنواره گردید)
  3. تاریخ: ساخته خورشید فقیه، داستانی، ۱۲ دقیقه
  4. این آمدن و رفتن: ساخته محمدرضا بیات، مستند داستانی، ۲۰ دقیقه
  5. کفشهایم: ساخته مسیح مالکی، داستانی ۷ دقیقه
  6. قایق ران: ساخته مسیح مالکی، داستانی ۵ دقیقه
  7. کشتار: ساخته منصور بهرامی، داستانی مستند ۱۲ دقیقه
  8. صدای غربت خورشید: ساخته حسین دهقانی، داستانی ۲۲ دقیقه
  9. قلعه ملک: ساخته حسین دهقانی، مستند ۱۰ دقیقه
  10. دوچرخه: ساخته مهدی جهانبخشان، داستانی ۱۰ دقیقه
  11. کیف پول: ساخته چوبک، داستانی ۱۰ دقیقه
  12. درخت: ساخته عزیز رضازاده، داستانی ۵ دقیقه
  13. دمام: ساخته جواد تلیان، مستند ۱۵ دقیقه
  14. یک روز هاشم: ساخته اردشیر کارگریانی، داستانی ۱۲ دقیقه
  15. ختنه سورانی: ساخته خورشید فقیه، مستند ۲۵ دقیقه
  16. کلفات: ساخته حسین دهقانی، مستند ۲۵ دقیقه
  17. بچه های محله قبرستان ساخته: مهدی جهانبخشان، داستانی ۱۵ دقیقه

منبع: وبلاگ هنر و هنرمند