- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

انرژی تجدیدپذیر در ایران به ادا شبیه‌تر است تا واقعیت | گزارشی از فریبا نباتی

 

 

 

چالش‌‌ تجدیدپذیرها در دولت چهاردهم، در گفت‌وگو با دبیر سندیکای صنعت برق ایران:

انرژی تجدیدپذیر در ایران به ادا شبیه‌تر است تا واقعیت

وضعیت مانند وضعیت کودک ۶ ساله‌ای است که کت و شلوار پوشیده و حرف‌های بزرگ می‌زند در حالی که به او نمی‌آید. با زدن حرف‌ها و وعده‌های بزرگ تجدیدپذیرها رشد نمی‌کنند

 

گزارش از فریبا نباتی

 

بیش از ۵۰ درصد از ظرفیت نیروگاه‌های نصب شده برق در آلمان، ۳۰ درصد وسعت نیروگاه‌های اسپانیا، ۳۲ هزار گیگاوات برق ژاپن، ۱۵ درصد از توان کل برق تولید شده ترکیه، ۷۰ مگاوات برق کویت، ۷.۸ گیگاوات برق دبی امارات و ۹۲ مگاوات برق عربستان از تجدیدپذیرها استخراج می‌شود. درحالی که متوسط استفاده از ظرفیت انرژی پاک در جهان ۳۰ درصد است این عدد در ایران از ۴ دهه پیش تا امروز تنها یک تا دو درصد ظرفیت نیروگاهی ایران را در بر گرفته‌. چرا در کشور ما با همه تبلیغات انجام شده از این عدد پیش‌تر نمی‌رویم و موانع پیش روی توسعه تجدیدپذیرها چیست؟ در گفت‌و‌گوی پیش رو مهدی مسائلی، دبیر سندیکای صنعت برق ایران حجم زیاد سرمایه‌گذاری و نبود تضمین کافی از سوی دولت به ویژه برای سرمایه‌گذاران خارجی را از جمله بزرگ‌ترین بازدارنده‌های موجود در مسیر تجدیدپذیرها می‌داند. سدی که چالش جدی دولت چهاردهم نیز در این حوزه خواهد بود.

 

وضعیت تجدیدپذیرها در حال حاضر چگونه است و این حوزه با چه چالش‌هایی مواجه است؟

واقعیت آن است که مانند خیلی چیزهای دیگر که در کشور ما یکباره به مد تبدیل می‌شود انرژی تجدیدپذیر نیز بیشتر به یک حالت فانتزی تبدیل شد تا یک کسب و کار پایدار و تاب‌آور یا صنعتی که بتوان روی آن حساب کرد. تنها خوبی که حوزه تجدیدپذیر برای دولت دارد و باعث می شود به این سمت ترغیب شود آن است که به جای اینکه سرمایه‌گذاری کند که عدد بزرگی می‌شود راحت‌ترین کار را پذیرفته و آن خرید نتیجه است بدون آنکه تضمین کافی بدهد. به این دلایل بحث تجدیدپذیر در کشور ما به حالت ادا بیشتر شبیه است تا یک واقعیت. باید بگویم حال و روز تجدیدپذیرها خوب نیست. اگر بخواهم مستند و با استناد به اعداد و ارقام هم بگویم، در دولت سیزدهم میزان مناقصه صورت‌پذیرفته در این حوزه هشت هزار و ۵۰۰ مگاوات بود اما تنها ۱۵ مگاوات آن در مدار آمد در واقع یعنی استفاده از تجدیدپذیرها صفربوده است.

 

از جهت دسترسی به منابع تجدیدپذیر ایران یکی از بهترین موقعیت‌ها را در دنیا دارد اما در این حوزه هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده است. چه موانعی جز نبود ضمانت دولتی در مسیر توسعه تجدیدپذیرها وجود دارد؟

 موانع مشخص است. دولت  از بخش خصوصی می‌خواهد اول سرمایه‌گذاری کند و سپس نتیجه را به دولت بدهد. در اقتصاد ناپایدار ایران کسی که سرمایه دارد نمی‌آید سرمایه‌اش را در مسیری بیاورد که بعد تازه بخواهد برای رسیدن به سود سرمایه با دولت وارد مذاکره شود و اغلب به در بسته بخورد. تا قبل از دولت سیزدهم دولت‌ها اصلا هیچ گونه تضمینی نمی‌دادند در دولت سیزدهم یک سری گام ها برداشته شده که هر چند نسبت به دولت‌های قبلی وضعیت بهتر بود اما اگر بخواهیم در نظر بگیریم به دلیل اینکه ضمانت‌های لازم برای سرمایه‌گذاران خارجی داده نشده اتفاق خاصی نیفتاده است.

 

بزرگترین مانع در راه شکل‌گیری تجدیدپذیرها در ایران اول این است که  این حوزه به حجم زیاد سرمایه‌گذاری نیاز دارد. دوم اینکه ضمانت‌های کافی از طرف حاکمیت ارائه نمی‌شود به خصوص برای سرمایه‌گذاران خارجی و سوم اینکه بازگشت سرمایه  بلاتکلیف است.

در حوزه بادی وضعیت آنقدر متفاوت است که صرفا شرکت‌هایی که یا خیلی مهارت و توانایی‌های بزرگی دارند یا وابسته به دولت هستند در آن می‌توانند وارد شوند و خوب کار کنند اما در زمینه خورشیدی که بیشتر مورد توجه  است و سایر موارد مانند زباله‌سوزها و زمین‌گرمایی (که خیلی محدود است) بخش خصوصی هر چند اقداماتی داشته است اما به دلایلی که گفتم و مسئله بازگشت سرمایه، به نتایج درخوری منجر نشده.

 

فکر می کنید چرا اراده‌ای وجود ندارد تا موانع از مسیر رشد تجدیدپذیرها برداشته شود؟

چون فضای تجدیدپذیرها ادایی است تا یک فضای واقعی. ببینید مثالی می‌زنم.  مسئولان همیشه در رسانه ها درباره معایب ترافیک تهران حرف می‌زنند اینکه پارکینگ کافی وجود ندارد و یا ترافیک منجر به آلودگی هوا می‌شود اما چقدر برای اصلاح آن قدم برداشته شده است. مسئولان همیشه درباره بهینه‌سازی مصرف می‌گویند اما تا حالا دیده‌اید بروند و لامپ پرمصرف را از بازار جمع کنند و یا فروش هر تجهیزی که برچسب انرژیش نامناسب بوده را ممنوع کنند. برچسب‌های انرژی روی اتومبیل‌های ساخت داخل اکثراً در بحث آلایندگی رده پایین را به خودشان اختصاص می‌دهند یعنی آگاهانه می‌پذیریم این ماشین آلوده‌کننده است اما در بازار خرید و فروش می‌شود. در مسئله تجدیدپذیرها هم همین وضعیت وجود دارد تا زمانی که اراده واقعی از طرف حاکمیت برای جایگزینی انرژی‌های تجدید پذیر به جای فسیلی نباشد در واقع ما نمی‌توانیم در این حوزه به نتیجه برسیم. مشکل ما فاصله حرف تا عمل است. از حرف تا عمل در تجدیدپذیرها تفاوت از زمین تا آسمان است. ما زمانی می‌توانیم موفق باشیم که به جای این همه حرف زدن عمل کنیم.

 

باید بگویم حال و روز تجدیدپذیرها خوب نیست. اگر بخواهم مستند هم بگویم، در دولت سیزدهم میزان مناقصه صورت‌پذیرفته در این حوزه هشت هزار و ۵۰۰ مگاوات بود اما تنها ۱۵ مگاوات آن در مدار آمد در واقع یعنی استفاده از تجدیدپذیرها صفربوده است

در دولت سیزدهم هشت هزار و ۵۰۰ مگاوات مناقصه داشتیم اما تنها ۱۵ مگاوات آن انجام شد. کدام‌ها در مدار آمد، آنهایی که توسط صنایع بزرگ سرمایه‌گذاری شده بود. عین همین مسئله را ما در نیروگاه های «دی جی» هم داشتیم. در سال‌های گذشته نیروگاه گازسوزی با یک اوجی در سال‌های ۸۹ تا ۹۱ مواجه شد و یک دفعه یک رشد نمایی پیدا کرد. بعدها بسیاری از آن‌هایی که این «دی جی» ها را دارند یا خاموشش کردند یا اینکه عملاً نمی دانند با آن چه کاری باید کنند. ببینید از زمانی که بحث‌های تجدیدپذیر در کشور ما مطرح شده تا امروز کل سهم تولید برق کشور به کل تجدیدپذیرها کمتر از دو درصد است. ضمن اینکه در نظر داشته باشیم که نیروگاه‌های رودبار و منجیل برای  پیش از انقلاب است. در واقع رشدی نداشته‌ایم.

علت اصلی این قضیه این است که این موارد وقتی به وسط میدان عمل می‌آید به خصوص زمانی که قرار است دولت پول و سرمایه آن را بدهد در نهایت خیلی اراده‌ای برای تحققش وجود ندارد و مورد استقبال قرار نمی گیرد.

 

انتظارات فعالان صنعت برق از دولت چهاردهم در زمینه تجدیدپذیرها جز داشتن اراده برای رفع موانع توسعه چیست؟

 همان اراده مهم‌ترین خواسته است. ما در این حوزه  قوانین و مقررات لازم را داریم فقط کافی است اجرا کنند. یعنی وقتی می‌گوییم مثلا ضمانت دولتی (ساورین گارانتی) بدهید تا شرکت خارجی برای سرمایه‌گذاری وارد ایران شود اراده برای این اقدام وجود داشته باشد. خیلی عجیب است آیفون ۱۵ یا بنز ۲۰۲۴ وارد می‌شود اما حاضر نیستیم بیایم در قوانین و مقرراتمان ارائه ضمانت دولتی (ساورین گارانتی) را الزامی کنیم تا جای ورود این کالاها سرمایه خارجی را به ایران بکشانیم. درخواست ما از دولت چهاردهم این است که  اراده لازم برای انجام و تحقق انرژی‌های تجدیدپذیر در کشور را با صدور ضمانت دولتی (ساورین گارانتی) نه در حرف و خبر که در عمل نشان دهد.

 

از میان انواع انرژی‌های پاک که در ایران وجود دارد کدام در اولویت توجه قرار بگیرد شرایط را برای رفع ناترازی برق مهیا می کند؟ از نظر شما بهتر است تمرکز دولت به کدام بخش از حوزه تجدیدپذیرها باشد؟

 انرژی خورشیدی بدون شک بهترین و در واقع ساده‌ترین راه است اما به هر حال مسئله‌ای که وجود دارد آن انگیزه و اراده لازم است که قبل هم گفتم و باید تقویت شود.

 

برخی کارشناسان معتقدند به جز کمبود و نبود سرمایه لازم، طرح‌های نوآورانه هم در حوزه تجدیدپذیرها وجود ندارد و این دو مسئله از چالش‌های اصلی این حوزه است. شما چقدر با این موضوع موافقید؟

ما در مقدمات این کار گیر کرده‌ایم در این شرایط صحبت از نوآوری کردن خیلی عجیب است. ما زمانی می‌توانیم از اتومبیل دنده‌ای به اتومبیل اتوماتیک برویم که حداقل یک سری از مباحث ایمنی را در اتوموبیل‌هایمان رعایت کرده باشیم. وقتی زیرساخت خراب است درباره چه چیزی نوآوری داشته باشیم. مسئله‌ای که اینجا وجود دارد ما قبل از رسیدن به طرح‌های نوآورانه باید مقدماتی که عرض کردم عملیاتی شود. وقتی مقدمات کار انجام شد قاعدتاً آن سرمایه‌گذار خارجی همزمان با  پول طرح‌ها را هم می‌آورد. او به خوبی می‌داند وقتی سرمایه می‌آورد  طرحی را بیاورد که نتیجه هم داشته باشد.

 

از موضوعاتی که متاسفانه باعث شده در تجدید‌پذیرها به جایی نرسیم همین مسائل است. اینکه هنوز بازار شکل پیدا نکرده بحث ساخت تجهیزات داخلی مطرح می شود. بحث بر سر این است جنس ایرانی بخریم یا  وارد کنیم. عده‌ای بر روی تولید پنل سرمایه‌گذاری کرده‌اند در حالی که اصلا بازار بزرگی برای آن وجود ندارد 

از موضوعاتی که متاسفانه باعث شده در تجدید‌پذیرها به جایی نرسیم همین مسائل است. اینکه هنوز بازار شکل پیدا نکرده بحث ساخت تجهیزات داخلی مطرح می شود. بحث بر سر این است جنس ایرانی بخریم یا  وارد کنیم. دولت موانعی برای واردات تجهیزات به وجود می‌آورد مانند خرید سازه‌های خورشیدی. عده‌ای بلافاصله اعلام می‌کنند که ما این سازه‌ها را تولید کرده‌ایم و طرح‌شان را در سامانه توانیران ثبت می‌کنند با این اتفاق مسیر واردات مسدود می‌شود و افراد و شرکت‌ها مجبورند از جنس تولید داخل استفاده کنند که اشکالاتی دارد. عده‌ای بر روی تولید پنل سرمایه‌گذاری کرده‌اند در حالی که اصلا بازار بزرگی برای آن وجود ندارد و عملا سرمایه‌ها را از بین می‌بریم.

این دست اقدامات اجازه نمی‌دهد  که این حوزه دوران شروع و به اصطلاح طفولیت خودش را درست طی کند. وضعیت مانند وضعیت کودک ۶ ساله‌ای است که کت و شلوار پوشیده و حرف‌های بزرگ می‌زند در حالی که به او نمی‌آید. با زدن حرف‌ها و وعده‌های بزرگ تجدیدپذیرها رشد نمی‌کنند. باید اجازه دهیم به خصوص در حوزه خورشیدی این حوزه مسیر رشد را به درستی طی کند.

امیدوارم دولت چهاردهم این جمله را در سرلوحه کار خودش قرار دهد؛ «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند. ما آنقدر در این کشور پتانسیل داریم که بتوانیم گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم اگر که باز به روش های سابق عمل نکنیم. اگر دولت جدید هضم در امور جاریه و حاشیه‌ای باشد قطع به یقین حال و روز خورشیدی‌ها و تجدید پذیرها خوب که نمی‌شود هیچ، بقیه راه رفته هم از بین می‌رود.

 

منبع: روزنامه پیام ما (لینک)