مطالعات فرهنگی و مطالعات زیست محیطی؛
ضرورت تعامل دو بینا-رشته ای
اسماعیل حسام مقدم[۱]
چکیده:
فرهنگ و زیست؛ دوگانه ای که در مساله شناسی جهان مدرن همواره مطرح شده است. از درون هرکدام از این دو، به دلیل گستردگی مباحث و معانی، یک میان رشته ای کلان مرتبط با آن ها به وجود آمده؛ یکی مطالعات فرهنگی و دیگری مطالعات زیست محیطی. هرکدام از این دو میان رشته ای کرانه های گفتمان ساز خود را سامان داده و به صورتبندی گفتمانی معانی و مبانی خویش اقدام نموده است.
در دهه های گذشته به دلیل بحران های محیط زیستی (گرم شدن زمین، از بین رفتن بخشی از جنگل ها و گونه های حیوانی و غیره) گفتمان های مربوط به آن، شدت و حدّت ویژه ای به خود گرفت. به همین دلیل بسیاری از رشته های علوم در بحث محیط زیستی وارد شده و آن را تبدیل به یک موضوع میان رشته ای کردند. اما حوزه بینا-رشته ای مطالعات فرهنگی در ایران به این حوزه ورود نکرده است.
این مقاله در پی آن هست که ریشه ها و خاستگاه های مشترک بین این دو حوزه بینا-رشته ای را تفسیر کند و از سوی دیگر به بیان برخی امکان های مشترک در تعامل این دو بینا-رشته ای در ایران خواهد پرداخت.
واژگان کلیدی: مطالعات فرهنگی، مطالعات زیست محیطی، تعامل بینا-رشته ای، صورتبندی گفتمانی.
[۱] کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی – عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران – سازمان حفاظت محیط زیست استان بوشهر – ۰۹۳۳۵۷۵۱۷۱۷ – (paradox_hesam@yahoo.com)