- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

فرهنگ موسیقایی بوشهر در شادی و ماتم | یادداشتی از سیدقاسم یاحسینی

فرهنگ موسیقایی بوشهر در شادی و ماتم

 

سیدقاسم یاحسینی
نویسنده و تاریخ پژوه جنوب ایران

 

چند ماهی است از شهرم بوشهر به دلایل شخصی دورم، اما هر روز اخبار علمی و فرهنگی شهر را با دقت و وسواس دنبال می‌کنم.
در خبرها آمده بود که مردم بافرهنگ، موسیقی‌دوست و ریشه‌دار بوشهر با حرکتی نمادین، دگرباره متمدن بودن، فرهنگ‌دار بودن و ریشه داشتن در تاریخ را به اثبات رساندند.
“فستیوال کوچه” را که با آن همه خون‌دل خوردن و مخالفت‌های مختلف، با دستور شخص رییس جمهور برپا شد، به خاطر فاجعه بندرعباس و مرگ ده‌ها نفر هموطن، نه تنها نیمه‌تمام گذاشتند، بلکه با این حرکت خود به نوعی یک حماسه فرهنگی و موسیقایی نیز خلق کردند. جشن و سرور و یزله را ناتمام، رها نمودند و در اندوه کشتگان سوخته در بندرعباس، مراسم ماتم گرفتند، اما باز با موسیقی، اما این بار موسیقی مرگ و عزا.
موسیقی بوشهر ریشه در تاریخ بلندی دارد که پایه‌های اولیه آن به عصر ایلام و هخامنشیان می‌رسد. مثلا یزله، که پیشینه آن به عصر نگارش اوستا می‌رسد و خیام‌خوانی که به باور من برآمده و تکامل یافته همین یزله است.
اما بوشهری‌ها، که زندگی و مرگ آنان با موسیقی در هم آمیخته شده، تنها برای شادی و سرور، موسیقی ندارند. بلکه برای ماتم و عزا نیز موسیقی خلق نموده‌اندکه حیرت هر غیربومی و بوشهری را برمی انگیزد.
کسانی که برای شنیدن یزله، خیام‌خوانی و موسیقی شاد به بوشهر آمده بودند، به بهانه جشنواره کوچه، ناگهان به واسطه واقعه‌ای غیرمنتظره، مواجه با مراسم موسیقایی دیگری شدند و آن همان شروه خوانی و نواختن سنج و دمام در بندر بوشهر در سوگواری فاجعه بندرعباس شدند. در کامنت‌های متعددی دیدم که با حیرت نوشته بودند که این چه شهری است که در هنگام ماتم نیز موسیقی دارد.

 


آری بوشهری حتی وقتی می‌میرد هم، با موسیقی کلامی دفن می‌شود. همان “هاذا ما وعد الله” مشهور که همه ما هنگام وداع آخر برای عزیزانمان می خوانیم.
بوشهری با موسیقی به دنیا می‌آید، با موسیقی زندگی می‌کند و وقتی مُرد، مشایعت‌کنندگان، زیر تابوت، او را با موسیقی کلامی به سوی آرامگاه ابدی‌اش، همراهی و همنوایی می‌کنند. از مردم شهری چنین موسیقی‌دوست و بافرهنگ، حماسه موسیقایی مدرسه سعادت و بافت قدیم بوشهر، امری است طبیعی. قدر این مردم را باید دانست و بر جبین و دستان تک تک شان بوسه زد.
به عنوان یک بوشهری بر خود می بالم که شهری دارم مالامال از موسیقی شادی و ماتم. به امید شادی و عیش مدام بوشهری های عزیز.