- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

پارادوکس زیستن

امروزه در جامعه ما و یا هر جامعه دیگری، هویت هایی شکل گرفته که بازتاب دهنده ی وجود اقلیت هاست، انجمن هامون ایران از همان ابتدا، حمایت و بازیافتن حداقلی از حقوق این اقلیت ها را در دستور کار خود قرار داده بود که در نوع خود قابل تحسین و ارزش گذاری است. منظور از اقلیت در اینجا همان گروه هایی هست به گروه های زیرزمینی معروف شده اند. در اینجا به طور اخص به فرهنک موسیقی زیرزمینی پرداخته می شود. گروه های زیر زمینی به دو دلیل عمده خود را در زیرزمین حبس کرده اند؛ یکی آنکه نهادهای مسئول با نوع موسیقی این گروه ها مشکل سلیقه ای دارند وآنها را به رسمیت نمی شناسند و دیگر آنکه خود این گروه های تمایلی برای آمدن و کار کردن روی زمین ندارند و به همان زیرزمین های نمور خود خو گرفته اند، ساز می زنند و می خوانند. در ادامه مطلب به معرفی دوفیلم در باب موسیقی زیرزمینی که در ایران تهیه شده است، می پردازم که دیدن این فیلم ها ما را متوجه افرادی می سازد که در دخمه های زیر پای ما در حال زندگی، ساز زدن و تولید اثر هنری هستند.

الف:”چه کسی از گربه های ایرانی خبر نداره”
این فیلم که توسط کارگردان خوش ذوق سینمای ایران بهمن قبادی ساخته شده است و بیشتر از آنکه بتوان نام فیلم سینمایی بر آن نهاد، یک مستند روایتی از واقعیت زندگی گروهی در “بند” های موسیقی است. که به شیوه ی دوربین روی دست و کادرهای بسته و مستندوار، فیلم برداری شده است که این سبب نزدیکی بیشتر بیننده به فضای بچه های فیلم می شود و شاید گوشه هایی از درد و گرفتاری آنان را برای ما ملموس تر و قابل دسترس تر سازد. در اینجا باید به نام فیلم توجه شود که به گونه ای مفهوم اصلی فیلم را در بر دارد. “گربه” که بطور واضح استعاره ای از کشور ایران است و این گربه؛ نمادی از جوانان ایرانی هستند که هیچکس از حال و روزشان مطلع نیست. گربه هایی که هرروز علیرغم میل باطنی خود به سوی مهاجرت به دنیای دیگری روانه می شوند وهویت خود را دچار پارادوکسی عمیق می کنند. روایت این فیلم به این گونه است که دو دوست قرار است در خارج از کشور کنسرت برگزار کنند که به دنبال تشکیل یک گروه موسیقی هستند و این سبب آشنا شدنشان با بند های مختلف در تهران و مشکلات فاجعه بار آنان می شود و این امر متاثر شان می کند و رنج دیدن فیلم را دوچندان می کند و اینجاست که درون این تلخی گسترده، دوستی ها شکل می گیرد و تنها سدی در برابر هجوم مشکلات و خراشیده شدن هروزه شان می شود و در پایان و پشت پرده ی تمامی این رنج ها و مشکلات، یک چیز و تنها یک چیز موجود هست، چیزی که شیره ی جان آدمی را تا آخرین قطرات می مکد و هویت انسانی را از درون تهی می کند.

ب:”طهران ، تهران”


فیلم “طهران ،تهران” که شامل دو فیلم مجزا است که نمایان گر پارادوکس هایی از چهره های مختلف شهر تهران می باشد. و در این دو فیلم چهر ه ای که از تهران نشان تماشاگرمی دهد به گونه ای است که قابلیت زیست جوانان خود را به نابودی کشانیده است وعلیرغم احساس محبت آمیز و دلسوزانه ای که جوانان به شهر خود دارند، این شهر، جوانان را همچون فرزندان ناخلف از خود دور می سازد و جایی برای آنان در وجود خود قائل نمی باشد وهویت خویش را از آنان عاری می پندارد. این فیلم روایت گروه موسیقی معروفی در تهران است که در آخرین لحظه از شروع کنسرت شان مجوز شان به دلایل نا مشخصی لغو شده و اینان را در زمین وهوا معلق نگه داشته است و در پس نگاه یاس آلودشان، حتی امید اندکی هم به سرنوشت آینده شان وجود ندارد. و دلیل این به زعم نگارنده شکاف نسلی بین دو نسل و نگاه کاملا متفاوت و گاه اشتباه این دو نسل به همدیگر می باشد. در اینجا باید اشاره داشته باشم که در این فیلم موسیقی نقش پررنگی ایفا می کند و خواننده معروف سبک راک ایرانی(رضا یزدانی) فضایی کاملا احساسی ایجاد می کند که مخاطب را به یاد سرودهای ملی ایران می اندازد .