وارسی بسیاری از جریانهای فرهنگی میتواند برای درک دگرگونیهای اجتماعی دارای اهمیت باشد. جریانهای نامتعارف زیرزمینی در ایران نیز بخشی از خرده فرهنگی بهشمار میروند که میتوان ردپای ارتباط آن با تحولات اجتماعی معاصر را دنبال کرد. یکی از این جریانات در عرصۀ موسیقی است که اصطلاح «موسیقیِ زیرزمینی» را بههمراه آورده است. این اصطلاح که امروزه برای بخشی از آثار موسیقیایی تولید شده در ایران به درستی یا به اشتباه بهکار میرود، عنوانی است که پیشتر در برخی کشورهای اروپایی و امریکا رواج داشت. اما آنچه در ایران موسیقی زیرزمینی نامیده میشود تا اندازهای متفاوت است و ویژگیهای خاص خود را دارد. در غرب نوعی از موسیقی که در تعارض با جریان و بازار آزاد موسیقی مردمپسند بود، زیرزمینی نامیده شد؛۲ اما در ایران، موسیقی زیرزمینی را مجموعه عواملی به وجود آورد که در پایین به آنها خواهیم پرداخت.
در واقع گروهها یا افرادی که به شکل زیرزمینی در ایران به فعالیت و تولید موسیقی میپردازند بیشتر به دو دلیل این راه را برگزیده یا بهتر بگوییم به ناچار بهسمت آن کشیده شدهاند. حجم گستردهای از موسیقی زیرزمینی در ایران به خاطر وضعیت سیاسی و فرهنگی، سنتهای اجتماعی و وجود دشواریهای فراوان در زمینۀ گرفتن مجوز (ترانه و موسیقی)، نگاه بسته و یکسویه و قرار نگرفتن این آثار در دایرۀ کوچک و محدود بخشِ موسیقی اداره فرهنگ و ارشاد شکل گرفته است. به باور این سازمان چنین آثار موسیقیایی، که ممکن است سبکهای گوناگونی را در بر گیرد، با ارزشهای جامعه سازگاری ندارند.
گروهی از هنرمندان که میخواهند بدون نیاز به گرفتن مجوز یا ممیزی بخشی از شعر و آهنگ، اثر خود را منتشر کنند، بهتر میبینند که به شکل غیرمجاز (البته با تعریف رسمی) به کار خود ادامه دهند. به این موضوع، که اصلیترین مسئله است، باید وجود مافیای موسیقی و شرکتهای متولی تهیه و تولید موسیقی مجاز در ایران را نیز افزود. هزینۀ بالای تهیه و پخش موسیقی بهصورت مجاز باعث میشود تا بسیاری از موزیسینهای جوان ایرانی که سرمایهای ندارند، حتی اگر اثرشان مشکلی از لحاظ گرفتن مجوز نداشت، بکوشند تا بدون واسطۀ این شرکتها، آثار خود را به گوش مخاطبانشان برسانند.
بهنظر میرسد رشد موسیقی زیرزمینی در ایران، دستکم از لحاظ کمّیت با رواج و همهگیر شدن شبکۀ جهانی اینترنت و امکانات ارتباطی گسترده و کمابیش بیهزینۀ آن در پیوند باشد. البته نباید از عدم وجود قانون کپیرایت در ایران که به دانلود رایگان آثار موسیقیایی از اینترنت میانجامد، نیز غافل بود. این موضوع کمک شایانی به پخش آثار هنرمندان عرصۀ موسیقی در ایران میکند. افزون بر این، کسانی نیز هستند که به هر دو دلیل (مشکلِ مجوز و عدم داشتن سرمایه)، شکلِ زیرزمینی فعالیت در حوزۀ موسیقی را برگزیدهاند.
همانگونه که گفته شد جریانهای غیرمتعارف زیرزمینی نیز همانند دیگر حرکتهای فرهنگی و هنری همواره در پیوند با تحولات اجتماعی یک جامعه قابل بررسیاند. در ایران معاصر نیز میتوان ارتباط برخی موجها و جنبشهای مدنی را با جریانهای خرده فرهنگی و زیرزمینی مشاهده کرد. موسیقی راک و متال در ایران پس از انقلاب، مانند دیگر ژانرهای موسیقی، تا نزدیک به دو دهه فرصتی برای خودنمایی نیافت.
اما در نیمۀ دوم دهۀ هفتاد خورشیدی با دگرگونیهایی که در جامعۀ ایران، بهویژه با آغاز به کار آنچه «دولت اصلاحات» خوانده شد، رخ داد، موسیقی نیز به مانند دیگر بخشهای فرهنگی مجالی برای بروز و نفس کشیدن یافت. آموزشگاههای بیشمار موسیقی گشوده شدند و دیدن جوانان ساز به دوش در خیابانها امری عادی گردید. این روند باعث شد تا موسیقی متنوعتری در سبک راک و متال هرچند باز بهصورت زیرزمینی به گوش جوانان برسد.
فضای نسبتاً باز بهوجود آمده جوانان بیشتری را در ایران به سمت این نوع موسیقی کشاند. برآیند این جریان در دهۀ هشتاد بود که عصری زرین برای موسیقی راک بهشمار میرفت و جامعۀ ایرانی شاهد فعالیت گروهها و هنرمندان بیشماری در عرصۀ موسیقی زیرزمینی، حتی در زیرشاخهها شد.
حالا دیگر افزون بر تهران، این سبک موسیقی در دیگر شهرهای بزرگ ایران مثل شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز نیز رواج یافته بود. جوانانی که در این عرصه فعالیت میکردند بیشتر از نسلی بودند که در دهۀ شصت جنگ و پیامدهای آن را زندگی کرده و نفس کشیده بودند. نسلی که دردهای مشترکی داشت و برخاسته از خاکستر جنگی دیرپای بود.
زبان برخی از این ترانهها همچون موسیقی آنها آوانگارد و متفاوت از آنچه در موسیقی سنتی یا پاپ ایران شنیده میشد، بود. گاه نیز نوآوریها و بازیهای زبانی بهکار رفت تا خوانشی تازه از شعر قدما همراه با یافتن همسانیهایی در گامهای موسیقی سنتی ایران و موسیقی غربی ارایه گردد. در این دوره به شکرانۀ فضای مَجازی جوانان ایرانی توانستند حتی فستیوال راک برپا کنند.
در آن روزها کنسرواتوار تهران و برخی آموزشگاههای موسیقی مکانی دیگر برای اجراهای پژوهشی گروههای راک زیرزمینی بود. تب موسیقی زیرزمینی چنان بالا گرفت که برخی فیلمسازان و مستندسازان نیز به سمت ساخت فیلمهایی در این رابطه کشانده شدند و بدینگونه آوای «گربههای ایرانی»۴ حتی به گوشِ غیرایرانیان نیز رسید.
برخی بر این باورند که نخستین موج موسیقی راک زیرزمینی ایران که برخاسته از بستری با شرایط ویژۀ فرهنگی بود جنبشی بهراه انداخت که باعث پیوند میان جامعۀ سنتی– مذهبی و فرهنگ مردمپسند رایج با روحیۀ دگرخواه و مدرن نسل جوان درون شهری ایران شد و نخستین نشانههای رشد فرهنگی و اعتراض اجتماعی طبقۀ متوسط شهری ایران را در خود پروراند.۵
افزایش حجم فشارها و برخوردها و شرایط ویژه کشور باعث شد تا بسیاری از هنرمندان و اعضای گروههایی که بهصورت زیرزمینی به فعالیت موسیقی میپرداختند، در سالهای اخیر به تنهایی یا با هم به خارج مهاجرت کنند، اما با این وجود بازهم روزبهروز بر شمار جوانانی که در شرایط دشوار ایران پا به این وادی میگذارند افزوده میشود. بهنظر میرسد با توجه به آثار منتشر شده در نخستین سالهای دهۀ نود شاید ما شاهد خیزش دوبارۀ موسیقی راک ایرانی بهصورت زیرزمینی باشیم.
یادداشتها:
. بخشی از شعرِ این تخته بندِ تن، اثر فدریکو گارسیا لورکا، (ترانههای شرقی، ترجمه احمد شاملو).
۲. برخی در مورد ایران، عنوان «موسیقی غیرمجاز» را صحیحتر از موسیقی زیرزمینی میدانند. ر.ک: فریبرز سروش، موسیقی زیرزمینی در ایران، خاستگاهها و تناقضها، منبع سایت تهران ریویو.
۳. شادی وطنپرست، موسیقی راک فارسی از دیروز تا امروز، در گفتگو با نصیر مشکوری، منبع: وبسایت بشکن.
۴. «کسی از گربههای ایرانی خبر ندارد»، نام فیلمی از بهمن قبادی، تولید سال ۱۳۸۸ خ.، که به وضعیت بخشی از موسیقی زیرزمینی در ایران میپردازد.
۵. نصیر مشکوری، گروه میرا و موج نخست جنبش موسیقی راک ایران، منبع: وبسایت بشکن.