- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

نشر مجموعه شعرها در فضای مجازی

سخن گفتن از کارنامه ی نشر الکترونیک مجموعه شعرهای فارسی، سیر تحول آن و چگونگی اقبال مخاطب بسیار زود است. چرا که در این زمینه از هر جهت در آغاز راه هستیم. اما می توان از کیفیت کار، نحوه ی ارائه و اطلاع رسانی و مخاطب یابی در این حیطه سخن گفت و عیب و حسن آن را به بحث گذاشت.
از این جا شروع کنیم که شعر دهه ی هشتاد در کنار تمایزاتش با شعر دهه های پیشین، حضور همه جانبه ی اینترنتی را نیز در کارنامه دارد. از اوایل دهه ی هشتاد و با فراگیرشدن اینترنت در ایران، شاعران نیز از این فضا غافل نماندند. استقبال شاعران از وبلاگ نویسی شاعرانه فوق العاده بود. کم کم نشر الکترونیک مجموعه شعرها به کارکردهای فضای مجازی افزوده شد. در ابتدا به نظر می رسید که یکی از راحت ترین راه ها برای دور زدن ممیزی باشد. اما طولی نکشید که شاعران بسیاری پی بردند این نوع نشر، مشکلات نشر و مخاطب یابی را به آسانی حل می کند: رساندن شعر به مخاطب، تقریبا هیچ هزینه ای برای شاعر ندارد، آن هم در زمانی که هزینه ی گزاف چاپ و نشر کاغذی مجموعه شعر بر عهده ی شاعر است. محدودیت های زمانی و جغرافیایی نشر و پخشِ کاغذی از میان می رود و شعر به موقع و به اصطلاح داغ داغ به مخاطب می رسد. مرحله ی اخذِ مجوز که گاه سال ها به طول می کشد و در نهایت با جرح و تعدیل های زیادی همراه است، حذف می شود. به راحتی می توان از تعداد مخاطبان خود آگاه شد. امکان ارسال نامحدود به مخاطبان فراهم است. کتاب تا سال ها در معرض خواندن قرار دارد وَ.
گویا در شرایط فعلی بهترین وآسان ترین تریبون شعر، همین است که فارغ از انواع موانع و تقسیم بندی ها، به آسانی شعر را به مخاطب می رساند. اما با همه ی جاذبه هایی که برشمردم، کمتر شاعر اسم و رسم داری پیدا می شود که در قدم اول به نشر الکترونیک مجموعه اش فکر کند. ابتدا و تا حدِ امکان همه ی درها را می زند و در صورت بسته بودن، به نشر الکترونیک تن می دهد. اگر کتاب مجوز بگیرد، ناشر داشته باشد و هزینه ی مالی اش تامین شود، فکر نمی کنم کسی راغب به نشر آن در فضای مجازی باشد. ناگفته نگذارم که این رویه شامل چاپ های بعدی نمی شود. بسیاری از مجموعه شعرهایی که چاپ نخست شان کاغذی بوده، نشر الکترونیک را نیز تجربه کرده اند.
دست کم در کشور ما این گونه نشر، هنوز هم “مجازی” است و جزء کارنامه ی رسمی شاعر محسوب نمی شود. در دید عام، چنین به نظر می رسد که با شاعرِ بی ناشری سر و کار داریم، شاعری که هیچ ناشری حاضر نشده بر روی کارش سرمایه گذاری کند و لاجرم از نشر الکترونیک سردرآورده است.
و چرا پنهان کنم که هنوز جذابیت های کتاب کاغذی محفوظ مانده است: خیلی از ما هنوز به خواندن کتاب از روی صفحه ی مانیتور عادت نکرده ایم. در دست گرفتن و لمس کتاب، چیدن کتاب در قفسه، هدیه ی آن به دوستان که جزء سنت های اجباری این سال ها شده، از بس که در پستوی خانه های عموماً اجاره ای شاعران می ماند، جاذبه ی کتاب کاغذی را افزایش می دهد.
از سویی عدم نظارت هنری بر روند نشر الکترونیک، بلبشویی در سایت های ادبی به راه انداخته که هر چیز نازلی به عنوان مجموعه شعر عرضه می شود و همین خود از عوامل بازدارنده ی اعتبار این کتاب ها محسوب می شود. از سوی دیگر شاعرانی که با چاپ کاغذی مجموعه های پیشین و حضور در نشریات کاغذی، نام و اعتباری برای خود دست و پا کرده اند، بیشتر خوانده می شوند. به عبارت دیگر نشر الکترونیک مجموعه شعر، اعتبار و نامی برای شاعر به همراه ندارد.
نکته ی دیگر این که کتاب از محدوده ی اینترنت فراتر نمی رود؛ خبرگزاری ها و نشریات کاغذی این گونه از نشر را جدی نمی گیرند و به ندرت خبرهای آن را بازتاب می دهند، غالبا اطلاع رسانی از نوع نزدیک صورت گرفته و طبعا شامل همه ی مخاطبان شعر نمی شود و تنها پاره ای از شاعران فعال در اینترنت را دربر می گیرد. بنابراین مخاطب عام که در این سال ها در حال فاصله گیری از شعر آوانگارد است، هر چه بیشتر از شعر دور می شود.
همه ی این ها نشان می دهد که امکان قراردادن شعر در منظری عمومی به واسطه ی فضای مجازی، رویای شاعرانی است که در تمام این سال ها در معرضِ ترفند های حذف گرایانه قرار داشتند و این فرصت که دوران طفولیتش را پشت سر می گذارد، نوید دهنده ی روزهای بهتری برای نشر و پخشِ شعر فارسی است.