به بهانه بزرگداشت استاد قلم و اندیشه؛ پیرمحمد ملازهی
یاسین پسکوهی
نویسنده و هنرمند
فرخی یزدی:
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت
سراوان، مطلع خورشید ایرانزمین و سرزمین نخل و نگاره و سفالینههای هفتهزار ساله، با هویتی از دل تاریخ، نشان از مردمان اندیشمندی است که همواره در عرصههای مختلف، توانستهاند از درون جبر جغرافیا و محیط محرومیتها، صبورانه در راه دانش و اندیشه مسیرهای نارفته را طی نمایند و مشعلدار تفکر و آگاهی باشند. سخن از نخستین طلایهداران علم و دانش در میان است، آنهایی که در دهههای بیستم و سیام، مبارزان جهل بودهاند و تابوشکنان زمان نام گرفتند؛ و از دامن خانوادههایی سادهزیست برخاستند و چنان مصمم و عاشقانه عمل نمودند که بهترین الگوهای رفتاری نسلهای بعد از خود شدند.
بیشک در میان چهرهها و مفاخر علمی نسل اول و دوم تحصیلکردگان بلوچ، شخصیت نامآشنا و وارسته، استاد بیبدیل تحلیل، پیر فرزانه، زندهیاد پیرمحمد ملازهی را میتوان یکی از قلههای سرافراز بلوچ دانست. شخصیتی که با مشقتهای فراوان و زندگی پرفراز و نشیب خود، به انسانیت، تعهد، صبر و بردباری، پاکی و صداقت، شجاعت در کلام و قلم، معنای تازهای بخشید. زندگی این ابرمردها که تاریخ آنها را در لابلای صفحات خود بهعنوان الگوهای راستین انسانیت یاد خواهد کرد، میتواند برای نسلهای کنونی و نوباوگان، از جهات گوناگون مورد توجه و پژوهش قرار گیرد.
جامعهی در حال گذار ما، مرهون انسانهای توسعهیافتهای همچون استاد ملازهی است که نشان داد راه رسیدن به هدف، هر اندازه دشوار باشد، اما با پشتکار، استقامت و استمرار در جنبش و حرکت، رسیدن به سرمنزل مقصود، دستیافتنی است.
شادروان پیر خردورز بلوچ، جدا از اینکه تحلیلگر مسائل شبهقاره هند و آسیای مرکزی و خاورمیانه بود، قلمی توانمند در حوزه فرهنگ مردم، آداب و سنن، تاریخ، ادبیات و هنر، مردمشناسی و موسیقی داشت و از آنجایی که زادهی روستای پسکوه و برخاسته از طبقهای متوسط بود، صدای رسای مردمان رنجدیده این سامان در مرکز بهشمار میرفت. این ویژگی، از او چهرهای مردمی و دوستداشتنی در بین تحصیلکردگان و عموم جامعه ساخته بود، بهطوریکه همگان در مقابل جریانات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … منتظر تحلیلهای علمی و دقیق استاد بودند.
چندین مولفه از جمله:
ریشهیابی تاریخی مسائل
کنشگریهای مستدل و متقن
هوش و نبوغ بالا در ارتباطدهی معادلات
آیندهپژوهی از تحولات
دقتنگری، شجاعت در نوشتار و بیان حقیقت
زبان ساده و قابلفهم برای همگان
ارائه راهکارهای سازنده
ایشان را در بین دیگر تحلیلگران متمایز کرده بود.
مردی که بیشترین دغدغهاش، آموزش بنیادین و توجه به تحصیل این منطقه بود و اعتقاد قلبی داشت که تنفس جامعه، بهویژه مردم بلوچ، از دالان علم و دانش است.
تحصیل بانوان و ورود به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی را همواره توصیه میکرد. بانو حوا رحمانی، همسر گرانقدر ایشان، اولین بانوی تحصیلکرده آکادمیک بلوچ بهشمار میرود. بانو حوا؛ خواهر دکتر غلامرضا رحمانی، از اولین پزشکان بلوچ بود که نقش بسزایی در آگاهیبخشی به جامعه، بهویژه خواهر خود داشت. و یقیناً، یکی از موفقیتهای اصلی استاد پیرمحمد ملازهی، همراهی بانوی تحصیلکرده و دردآشنا در مسیر مشترک اما سخت زندگی بوده است.
قلم پویای استاد یک دم نیاسود و نوشتن، عشق و توتم او بود. بیتفاوت از هیچ موضوعی عبور نمیکرد. تمام عمرش صرف تفکر، آگاهیبخشی و قلمزدن بود. حتی در واپسین روزهای عمرش در بستر بیماری، آخرین تحلیل خود را نسبت به مسائل استان و منطقه، از بیمارستان توس تهران در اردیبهشت ۱۴۰۳ منتشر کرد.
توجه به فرهنگ کتاب و کتابخوانی یکی از اهداف استاد بود. در سالهای آخر عمرشان، میخواست یک کتابخانه در زادگاهش ایجاد کند و به همین منظور، ملک شخصی خودش را برای احداث کتابخانه اختصاص داده بود. تلاش کرد در قید حیات، به این آرزوی دیرینه خود برسد، لیکن اجل مهلت تحقق نداد و سرانجام در ششم خردادماه ۱۴۰۳ در بیمارستان توس تهران، دعوت حق را لبیک گفت و در هشتم همان ماه، در روستای پسکوه آرام گرفت. اینک، با گذشت یک سال از وفات آن بزرگمرد، مراسم سالگرد ایشان با همت جمعی از علاقهمندان و هواداران استاد، با محوریت انجمن ادبی آتار، در سراوان، با حضور چهرههای علمی و فرهنگی استان برگزار شد.
نکته قابل تأمل، شناخت پس از مرگ شخصیتها در جامعه ماست و آنچه شیخ بهایی، شاعر پارسیگوی قرن دهم و یازدهم، سروده است:
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود
مصداق همیشگی دارد. جای خالی استاد تحلیل با قلم جادوییاش تا همیشه احساس خواهد شد.
روحش در آرامش و راهش پر رهرو