- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

کتاب «بوشهر بانو»؛ بازنویسی زن در متن فراموشی | مهدیه امیری دشتی

کتاب «بوشهر بانو»؛ بازنویسی زن در متن فراموشی

 
 
مهدیه امیری دشتی
 
 

بوشهر- کتاب «بوشهربانو» نگارش الهام بهروزی، نویسنده و روزنامه‎‌نگار جنوبی را می‎‌توان تبلوری از تلفیق تاریخ‌نگاری و جامعه‌‎شناسی جنسیت دانست؛ کوششی برای بازنمایی حضور زنان در ساختارهای اجتماعی مردسالار و بازیابی صداهایی که قرن‌ها در پستوهای حافظه تاریخی محبوس مانده‌‎اند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – مهدیه امیری‌دشتی، نویسنده، جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان: در تاریخ‌نگاری ایران، زنان اغلب یا غایب هستند یا در حاشیه‌ای از روایات مردانه به عنوان همسر یا مادر فداکار معرفی می‌شوند. کتاب «بوشهر بانو»، گفت‌وگویی میان الهام بهروزی و قاسم یاحسینی است که این معادله خاموش را به چالش می‌کشد. این اثر با نگاهی پژوهش‌گرانه و در عین حال نقادانه، می‌کوشد رد پای زنان را در سیر تاریخی سرزمین بوشهر در عصر باستان، بازیابد و برجسته کند. کتاب بوشهربانو از همان آغاز با سکوت آغاز می‌شود. سکوتی نه از جنس بی‌سوادی تاریخی، که از جنس «حذف آگاهانه» و «نادیده‌انگاری ساختاری» است. گویی نه تنها زنان بوشهری در عصر ایلام و هخامنشی و ساسانی از صحنه تاریخ غایب بودند، بلکه حذف آنان از تاریخ، خود یک پروژه مستمر قدرت بوده است.

این کتاب، مجموعه‌ای از گفت‌وگوهای پژوهشگر و مورخی است که جسارت اعتراف به «ندانستن» را دارد؛ جسارتی کمیاب در سنت تاریخ‌نویسی مردانه‌ای که همواره وانمود کرده همه چیز را می‌داند. در اینجا اما «نمی‌دانم» نه عقب‌نشینی، بلکه نوعی از صراحت اخلاقی و آغاز یک بازخوانی مونثانه از تاریخ است. این لحظه‌ای است که تاریخ رسمی با شکست مواجه می‌‎شود و «تاریخ از پایین»، با تمام شکاف‌ها و غیاب‎‌هایش، امکان ظهور می‌یابد. بوشهربانو تلاشی ارزشمند برای مونث‌‎سازی تاریخ است؛ یعنی وارد کردن تجربه‌ها، حضور و روایت زنانه در بستری که همواره به قلم مردان نوشته شده است. این اثر، نه تنها رد حضور زنان در تاریخ بوشهر را دنبال می‌کند، بلکه با بازخوانی منابع تاریخی، زبان گفتار عامیانه، اسطوره‌ها و روایت‌های محلی، در پی کشف لایه‌‎هایی از هویت زنانه است که سال‌ها سرکوب یا پنهان مانده‎‌اند. نویسندگان کتاب، به جای آنکه زن را در نقش منفعل قربانی روایت کنند، بر جنبه‌های کنشگری زنان تمرکز دارند. از زنانی گفته‎‌اند که در برابر ساختارهای مردسالار ایستادگی کرده‌اند. در این مسیر، روایت‌ها از حاشیه به متن می‌آیند و زنان از سوژه‌های صامت به فاعلانی تاریخی بدل می‌شوند.

یکی از نکات قابل تامل در این اثر، حضور موثر الهام بهروزی به عنوان پرسش‌گر است. حضور زن در جایگاه مصاحبه‌گر، به خودی خود روایتی زنانه و متعادل ایجاد می‌کند که با سنت مردانه تاریخ‌نگاری رسمی تفاوت دارد. این انتخاب، بُعدی متقابل به گفت‌وگو داده و اجازه می‌دهد مسائل مربوط به هویت، بدن، نقش اجتماعی و حافظه زنانه با نگاهی تحلیلی مطرح شود. همچنین می‌توان کتاب بوشهربانو را تلاشی برای بازیابی بخشی از حافظه اجتماعی دانست که در متن تاریخ رسمی و گفتمان قدرت، به حاشیه رانده شده‌‬ است. در این اثر، قاسم یاحسینی با پرسش‌‎‏های الهام بهروزی، به واکاوی تاریخ زنان در بوشهر می‌پردازد؛ اما این واکاوی، صرفاً بازگویی اطلاعات تاریخی نیست، بلکه بازتابی از وضعیت اجتماعی، جنسیتی و فرهنگی یک جامعه خاص است که در طول قرون، صدای زنانش یا خاموش شده یا خاموش نگاه داشته شده‌‬ است.

تصویر روی جلد کتاب بوشهربانو، یک النگو است. یک شیء ساده اما بار فرهنگی و اجتماعی سنگینی دارد. در جامعه‌شناسی نشانه‌شناختی، اشیای معمولی می‌توانند حامل معانی پیچیده‌ای باشند. النگو، در بافت فرهنگی جنوب ایران، یک نماد زنانه است؛ اما نه صرفاً از منظر زینت یا زیبایی، بلکه از زاویه هویت، محدودیت و حتی تعلق. یکی از نکات تامل‌برانگیز جلد این است که به‌جای نمایش تصویر زن، از یک شیء زنانه استفاده شده. این انتخاب از دیدگاه جامعه‌شناسی بصری، نشان‌دهنده تداوم همان حذف تاریخی چهره و هویت زن در روایت رسمی است. زن دیده نمی‌شود، اما اثرش و شی‌اش حضور دارد. این همان وضعیت متناقض زن در تاریخ است؛ حضور غایب. دایره یا حلقه می‌تواند نشانه چرخه، پیوستگی و حتی اسارت باشد.

 

مهدیه امیری دشتی

 

النگو به‌عنوان دایره‌ای بسته، استعاره‌ای بصری از محدودیت‌های اجتماعی زن است؛ اما همین دایره می‌تواند معنای معکوس هم داشته باشد؛ اتصال، پیوند جمعی زنان و تداوم حافظه زنانه. در این خوانش، النگو می‌تواند هم نشانه اسارت و هم نماد همبستگی باشد و این دوگانگی دقیقاً با محتوای کتاب همخوانی دارد. در سطحی دیگر، النگو نشانه‌ای از «داشتن» است. زیوری که اغلب از سوی شوهر به زن داده می شود و در مواردی حتی به عنوان ضمانت یا مهریه در نظر گرفته می‌شود. پس در این نگاه، النگو نه فقط زیور، بلکه نوعی قرارداد اجتماعی و نماد تملک زن در نظم سنتی است. تصویر النگو روی جلد، با تمام بارهای نشانه‌شناختی اش، استعاره‌ای از وضعیت پیچیده زنان است؛ میان اسارت و پیوند، تملک و قدرت، حذف و پایداری. این کتاب نه‌فقط به ما تاریخ می‌دهد، بلکه تصویری از جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که در آن زنان، بی‌صدا اما موثر، تاریخ را زیسته‌اند.

از منظر جامعه‌شناسی حافظه، آنچه در تاریخ ثبت می‌شود، بازتاب انتخاب‌های قدرت و گفتمان مسلط است. این نوع تاریخ‌نگاری، بر مبنای مقاومتی فرهنگی علیه فراموشی ساختاری زنان شکل گرفته است؛ امری که در تحلیل جامعه‌شناختی، نوعی بازسازی «میدان نمادین» برای بازشناسی جایگاه اجتماعی جنسیت تلقی می‌شود. جامعه بوشهر – همچون بسیاری از جوامع سنتی خاورمیانه – با ساختاری مردسالارانه تعریف شده که در آن تقسیم کار جنسیتی، اقتدار پدرسالار و محدودسازی نقش‌های زنانه در حوزه خصوصی، نهادینه شده است. بوشهربانو از خلال تحلیل نقش زنان در دوره‌های تاریخی مختلف نشان می‌دهد که این ساختار چگونه تداوم یافته و در عین حال، در نقاطی خاص شکسته شده است. ‎

یکی از نکات کلیدی در جامعه‎‌شناسی جنسیت، تحلیل رابطه جنسیت و فضاست. در جامعه بوشهر، فضاهای شهری، بازار، مسجد، مدرسه و حتی خانه، همگی ساختاری مردانه دارند؛ اما بوشهربانو با اشاره به حضور گاه به گاه و پررنگ زنان در این فضاها (مثلاً در نقش شفاگر، معلم یا میانجی اجتماعی)، مرزهای جنسیتی فضا را مورد تردید قرار می‌دهد. در این نگاه، زن نه صرفاً موجودی خانه‌نشین که بازیگری در شبکه غیررسمی جامعه است. در سنت جامعه‌شناسی تاریخی، «تاریخ‌نگاری از پایین» به معنای ثبت تاریخ از نگاه فرودستان، نادیدگان و حاشیه‌نشینان است. بوشهربانو نمونه‎‌ای از چنین تلاشی است: ثبت تجربه زیسته زنانی که در هیچ کتاب رسمی تاریخی حضور ندارند؛ اما وجودشان در زندگی اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جنوب ایران تاثیرگذار بوده است. این تاریخ، نه قهرمان‌‎محور، بلکه توده‌محور و جنسیت‌محور است.

در انتها اینکه کتاب بوشهربانو را می‌‎توان تبلوری از تلفیق تاریخ‌نگاری و جامعه‌‎شناسی جنسیت دانست. این اثر نه تنها تاریخ زنان بوشهر، که جامعه‌شناسی یک منطقه با تمام روابط قدرت، ساختار اجتماعی و کنش‌های مقاومت را در خود بازتاب می‌‎دهد. بوشهربانو بیش از آن‌که بخواهد تاریخ زنان بوشهری را کامل کند، تاریخ رسمی مردانه را ناکامل نشان می‌دهد. این خود مهم‌ترین کارکرد کتاب است. کتاب، مدخلی است به بازخوانی تاریخ از چشم‌اندازی مونث؛ چشم‌اندازی که «دیده نمی‌شود» اما «همیشه می‌بیند» و شاید این، موثرترین نوع قدرت باشد؛ قدرت بازبینی. زنان بوشهری، در غبار ابهام و سکوت تاریخی، دوباره به میان متن کشیده شده‌اند، نه برای اسطوره شدن، نه برای قربانی شدن، بلکه برای زنده شدن.

منبع: خبرگزاری کتاب ایران (لینک)