- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

جایزه‌ای برای مهدیه و اسماعیل | یادداشتی از دکتر مصطفی عبدی هشترودی

جایزه‌ای برای مهدیه و اسماعیل

 

مصطفی عبدی هشترودی

دکتری جامعه شناسی و عضو هیات علمی

 

 

در امتداد اقدام یونسکو برای نام‌گذاری یکی از روزهای سال با عنوان «علم برای صلح و توسعه» وزارت علوم ایران که با همراهی «انجمن‌ ترویج علم»، جایزه‌ا‌ی در این زمینه ترتیب داده، دو سال است که به یاد یکی از جامعه‌شناسان ایرانی متخصص حوزه جامعه‌شناسی علم، جایزه ترویج علم در ایران را که با نام وی مزین کرده و هر ساله به موسسه یا مجموعه‌ای که در این زمینه فعال‌تر بوده و اقدامات قابل توجهی برای نشر علم و فرهنگ علم‌آموزی و پژوهش انجام داده، اعطا می‌کند.به همین دلیل بیست و ششمین «جایزه ترویج علم در ایران» که با عنوان «جایزه استاد فقید محمد امین قانعی‌راد: جایزه علم و جامعه» از آن یاد می‌شود در سال ۱۴۰۴ به گروه مطبوعاتی، انتشاراتی و مطالعاتی «ارغنون هامون» اختصاص یافت.
از آنجا که در سال‌های اولیه فعالیت گروه «ارغنون هامون» با آنها آشنا شدم و ابتدا نزدیک‌تر و بعدا دورادور تلاش‌های آن را دنبال کرده‌ام، معتقدم بسیار پیش از این باید از این مجموعه تقدیر به عمل می‌آمد. در حقیقت آشنایی من با «ارغنون هامون» به سال‌های آغازین فعالیت آن می‌رسد. پس از آنکه به کمک برخی از دانشجویان کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی بندرعباس کانال تلگرامی جامعه‌شناسی هرمزگان را راه‌اندازی کردیم، حدودا حوالی سال ۱۳۹۳، خانمی که عضو گروه و کانال جامعه‌شناسی هرمزگان بود با من تماس گرفته و گفت من مهدیه امیری هستم از بوشهر که به کمک تعدادی از جوانان علاقه‌مند حوزه علوم اجتماعی (به معنای عام) در شهر و استان بوشهر نشریه‌ای را منتشر می‌کنیم به نام «آوای هامون»، برای اینکه گستره موضوعات و حوزه فعالیت رسانه خود را از مرز استان بوشهر گسترش داده و آنچنان که در نام فرعی نشریه عنوان کرده‌ایم بتوانیم صدای جامعه مدنی جنوب ایران باشیم، از شما که در استان هرمزگان در زمینه همسو با نشریه ما فعال هستید دعوت می‌کنیم تا با مجموعه هامون همکاری کنید. من نیز با کمال میل پذیرفته و نه تنها هرچند وقت یک‌بار مطالبی را در زمینه جامعه‌شناسی هرمزگان و موضوعات دیگر برایشان ارسال می‌کردم بلکه تعدادی از دانشجویانم را نیز تشویق کردم تا محتواهایی در این زمینه تولید و در این نشریه منتشر کنند. این همکاری من و دانشجویانم باعث شد تا خانم امیری یکی از صفحات نشریه را به «هرمزگان» اختصاص دهند.

 

 

این شروع آشنایی من با خانم امیری و نشریه هامون بود. با اسماعیل حسام مقدم که ظاهرا آن روزها از فعالین حوزه رسانه و فرهنگ در استان بوشهر بودند نیز بعدا از طریق همین نشریه آشنا شدم. اتفاق فرخنده‌تر اینکه یک سال پس از این همکاری وقتی با خانم امیری برای هماهنگی ارسال مطالب صفحه هرمزگان تماس گرفتم، گفتند چند صباحی درگیر موضوع دیگری هستند و وقتی بیشتر پرس‌وجو کردم، متوجه شدم که سرگرم مراسم ازدواج خود هستند، ازدواج با آقای حسام مقدم، البته آن روزها من اسماعیل را چندان نمی‌شناختم و فقط می‌دانستم در حوزه رسانه و روزنامه‌نگاری بوشهر فعال است، اما بعدا متوجه شدم که چه وصلت میمون و مبارکی صورت گرفته و همین ازدواج چه تاثیر مهمی بر حوزه فرهنگ و رسانه و خصوصا علوم اجتماعی بوشهر و جنوب ایران گذاشته است. دو نفر که عاشق این حوزه مهم در جامعه جنوب کشور هستند، عاشق هم شده‌اند و این پیوند باعث شده که با جان و دل شبانه روز در زمینه‌ای فعالیت کنند که نه تنها ثمره اقتصادی چندانی ندارد بلکه دردسرهای فراوانی نیز برای این زندگی مشترک خواهد داشت. واقعا با این همراهی تمام وقت همسر و شریک و زندگی بود که چنین استمراری با انگیزه‌ بیشتر ممکن می‌شد. سال‌ها گذشت و بنا به دلایلی همکاری من و دانشجویانم با هامون کم شده، کمتر و کمتر شد، اما همچنان دورادور دستاوردهای این زوج عاشق (عاشق فرهنگ و جامعه ایران و خصوصا جنوب ایران و همین‌طور عاشق یکدیگر) را دنبال می‌کردم و اتفاقا انتقادات مختصری هم داشتم که برخی از آنها را همان زمان به خانم امیری یادآور شدم و در واقع یکی از دلایل فاصله من و هامون نیز همین بود، البته تنها یکی از دلایل. با این اوصاف واقعا از این همه انرژی، عشق و علاقه و تعهد به جامعه بوشهر و جنوب کشور در تعجب بودم. ثمره این خانواده عاشق، فرزندی بنام «ارغنون» شد، ارغنون زیبا؛ دختر مهدیه و اسماعیل هست، اما نام ارغنون علاوه بر آنکه بر فرزند ژنتیکی این خانواده نهاده شده، بر مجموعه نشر و تولید محتوایی که توسط این خانواده، برای توسعه «علم و جامعه» از جنوب ایران و جوار خلیج همیشه فارس، بوشهر زیبا به کل ایران ارایه می‌شود نیز، نهاده شد. یعنی مهدیه و اسماعیل با همفکری و همکاری سایر همراهانشان فعالیت خود را گسترش داده و از نشریه و مجلات «هامون» و انتشارات «هامون نو» به مجموعه علمی ـ فرهنگی «ارغنون هامون» رسیدند. در واقع مجموعه‌ای راه‌اندازی و گسترش دادند که از نشر کتاب تا انتشار هفته‌نامه، ماهنامه و برگزاری نشست‌های تخصصی و عمومی ماهانه و هفتگی برای بحث و گفت‌وگوی آزاد و حتی جلسات سخنرانی پیرامون موضوعات خاص با دعوت و سخنرانی متخصصین بنام ملی و محلی را تا به امروز در کارنامه خود ثبت کرده است. 

 


به واسطه همان فاصله اشاره شده، بعدها کمتر اطلاعی از خانم امیری داشتم، اما اسماعیل بلافاصله پس از تولید و نشر هر محتوایی آن را برایم ارسال کرده و همچنان این روال را ادامه می‌دهد، همین‌طور اگر برنامه و فراخوانی برای تولید مجموعه‌ای داشته باشند را اطلاع می‌دهد و خلاصه اینکه از طریق فضای مجازی این موسسه و اطلاع‌رسانی‌های اسماعیل از فعالیت‌های «ارغنون هامون» مطلع می‌شوم، هربار با دریافت پیامی از اسماعیل به این زوج غبطه خورده و به این همه انرژی و اراده این خانواده سه نفره ماشاالله گفته و تحسین می‌کنم. البته که اسماعیل و مهدیه و ارغنون نیازی به تشویق افرادی امثال من و تشویق جمعی و ملی نهادها و رخدادهایی چون نشان ترویج علم در جامعه ایران ندارند و سال‌هاست که با هزینه‌های شخصی و تحمل مشقت‌های مالی، روانی و محدودیت‌های مختلف اجتماعی و احتمالا سیاسی فقط به هدف مهم خود اندیشیده و مسیر والای انسان‌ساز را که از آغاز در پیش گرفته‌اند  استمرار می‌بخشند، اما به نظرم سال‌ها پیش باید از این مجموعه ستایش شده و از خدمات ارزنده این زوج تقدیر می‌شد. البته حالا هم دیر نشده و جا دارد نهادهای مختلف عمومی و خصوصا دولتی تقدیری شایسته از تلاش‌های مهدیه و اسماعیل بجا آورند. تقدیری که گرچه برای قدردانی از آنها مهم و بایسته است، اما چندان اثری برای ایجاد انگیزه در این زوج ندارد، بلکه این قدرشناسی‌ها برای آینده جامعه مهم و تأثیرگذار است، چراکه این دو بیش از یک دهه، فارغ از این توجهات و حتی احتمالا با وجود برخی کم‌لطفی‌ها، مسیرشان را تعریف و در پیش گرفته‌اند، بنابراین این تقدیر و تشکرها برای فرهنگ‌سازی در جامعه و ترغیب نسل‌های بعدی و به وجود آمدن اینگونه رخدادهای بزرگ باید انجام شود.

 

منبع: روزنامه اعتماد (لینک)