- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

صندلی خالی بزرگترین آلاینده جهان در کنفرانس تغییر اقلیم

صندلی خالی بزرگترین آلاینده جهان در کنفرانس تغییراقلیم

 

مقاله ای از حیدر فقیه؛

نویسنده و کارشناس محیط زیست

در روزنامه پیام ما (رسانه توسعه پایدار ایران)

 

 

این روزها نگاه جهانیان به شهر «بِلِم» در حاشیه جنگل‌های بارانی آمازون دوخته شده و جهان بار دیگر خود را در برابر آزمونی بزرگ می‌بیند؛ آزمونی که در آن، حفظ آخرین شُش‌های سبز سیاره، معیار سنجش صداقت دولت‌ها و ساختارهای قدرت جهانی است. کنفرانس تغییراقلیم سازمان ملل (COP30) برگزار شد و بیش از ۵۶ هزار نفر از نمایندگان، پژوهشگران و فعالان محیط‌زیست از سراسر جهان گرد هم آمدند تا راهی برای عبور از بحران اقلیمی بیابند. اما در میان این اجتماع گسترده، یک «غیبت» بیش از هر موضوع دیگری توجه‌ها را جلب کرده بود؛ صندلی خالی ایالات متحده آمریکا، کشوری که هم بزرگ‌ترین منتشرکننده تاریخی کربن است و هم بیشترین مسئولیت را در برهم‌زدن تعادل اتمسفر زمین بر دوش دارد.

این رخداد را نمی‌توان یک بی‌توجهی دیپلماتیک ساده دانست. واقعیت آن است که صندلی خالی آمریکا در بلم، نماد آشکاری از روندی عمیق‌تر و نگران‌کننده‌تر است؛ روندی که در آن، سیاست‌زدگی، منافع کوتاه‌مدت اقتصادی و فشار لابی‌های سوخت‌های فسیلی بر ضرورت‌های زیست‌محیطی غلبه یافته است. در چنین شرایطی، تاب‌آوری شکننده زیست‌بوم‌ها، قربانی رقابت‌های حزبی، مناقشات اقتصادی و منطق بازار شده است.

نخست باید به ترکیب قدرت در کاخ سفید و کنگره آمریکا نگریست. در سال‌های اخیر، بخش قابل‌توجهی از جریان جمهوری‌خواه با زیر سؤال بردن مبانی علمی بحران اقلیمی، محیط‌زیست را به میدان نبردی ایدئولوژیک بدل کرده است. اظهاراتی نظیر نامیدن تغییراقلیم به‌عنوان «کلاهبرداری» یا «فریب»، که از سوی شخصیت‌هایی چون دونالد ترامپ و برخی وزرای او مطرح شده، نشان‌دهنده نوعی بی‌اعتنایی ساختاری به دانش اقلیمی و پیامدهای آن است. این رویکرد، صرفاً یک اختلاف‌نظر سیاسی نیست، بلکه شکل‌گیری گفتمانی است که حیات زیست‌کره را در برابر منافع کوتاه‌مدت اقتصادی قربانی می‌کند.

در این گفتمان، شعارهایی مانند «اول آمریکا» عملاً به‌معنای «اول سود شرکت‌های نفتی» تفسیر می‌شود. نتیجه آن است که بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا، به‌جای ایفای نقش رهبری در گذار انرژی و مسئولیت تاریخی خود، به موقعیتی منفعل و حتی بازدارنده در سیاست اقلیمی جهانی تنزل یافته است.

اما در سوی مقابل، دموکرات‌ها نیز نتوانسته‌اند تصویری یک‌دست و اقلیم‌محور ارائه دهند. اگرچه رهبران این حزب بارها نسبت به پیامدهای گرمایش جهانی هشدار داده‌اند، اما مرور مواضع اخیر نشان می‌دهد نگرانی‌های آنها نیز از جنس صرفاً زیست‌محیطی نیست. بسیاری از چهره‌های برجسته این حزب آشکارا ابراز نگرانی کرده‌اند که غیبت آمریکا در بلم، فرصت را برای نقش‌آفرینی گسترده چین در سیاست اقلیمی جهانی فراهم خواهد کرد. چنین نگاهی بیانگر آن است که حتی در اردوگاه حامیان دیپلماسی اقلیمی نیز رقابت ژئوپلیتیک با چین، گاه بر نگرانی‌های واقعی زیست‌محیطی سایه می‌افکند.

این وضعیت پرسشی جدی را پیش روی تحلیلگران قرار می‌دهد: آیا رویکرد ایالات متحده، از هر دو جناح، بیش از آنکه معطوف به حفظ اکوسیستم‌های جهان باشد، بر کنترل بازار فناوری‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، مدیریت سلسله‌مراتب قدرت و جلوگیری از ارتقای جایگاه رقبای ژئوپلیتیک استوار نشده است؟

برای درک بهتر ابعاد این رویداد، باید از پایتخت‌های قدرت فاصله گرفت و به میدان‌های عمومی بلم رفت؛ جایی که مردم بومی آمازون، فعالان مدنی و جوامع آسیب‌پذیر، روایت متفاوتی از بحران اقلیمی ارائه می‌کنند. حضور گسترده بومیان آمازون در COP30، بیش از آنکه یک حرکت نمادین باشد، پیام روشنی دارد؛ آنها نخستین قربانیان جنگل‌زدایی، استخراج بی‌رویه منابع و توسعه ناپایدار هستند و از همین رو، صریح‌ترین مدافعان زمین به شمار می‌روند.

فریادهای آنان، برخاسته از تجربه زیسته است؛ تجربه‌ای که در آن، آتش‌سوزی‌ها، خشکیدگی رودخانه‌ها، فرسایش خاک و انقراض گونه‌ها نه پیش‌بینی محققان، بلکه واقعیت روزمره است. این جوامع، برخلاف بسیاری از دولت‌های توسعه‌یافته، نیازی به مذاکرات طولانی‌مدت برای پذیرش بحران اقلیمی ندارند؛ زیرا این بحران پیشاپیش در خانه و زیست‌بومشان رخ داده است.

در همین راستا، سخنان رئیس‌جمهور برزیل، لولا دا سیلوا، مبنی‌بر اینکه «هزینه‌کرد برای تسلیحات به جای اقلیم، جاده‌صاف‌کن فاجعه‌ای جهانی است»، بازتابی از دغدغه مشترک بسیاری از کشورهای جنوب جهانی است. طرح «موتیراو» که برزیل ارائه کرده و حمایت گسترده‌ای نیز کسب کرده است، نشانه‌ای از شکل‌گیری نوعی دیپلماسی اقلیمی نوین در میان کشورهای درحال‌توسعه است؛ دیپلماسی‌ای که می‌کوشد در برابر بی‌عملی قدرت‌های بزرگ، مسیرهای مستقل برای حفاظت از زمین ایجاد کند.

 آنچه در بلم گذشت، فراتر از یک نشست بین‌المللی است. این رخداد نمادی از چالش عمیق‌تری است که تمدن مدرن با آن روبه‌رو شده است: ناسازگاری ساختارهای سیاسی موجود با شتاب و شدت بحران‌های زیست‌محیطی. درحالی‌که سیاستمداران در بزرگ‌ترین اقتصاد جهان هنوز درگیر مناقشاتی ابتدایی درباره ماهیت علمی گرمایش جهانی هستند، روندهای طبیعی با سرعتی بی‌سابقه تغییر می‌کنند.

سیل‌ها، خشکسالی‌ها، فرونشست‌ها، موج‌های گرمای مرگبار و طوفان‌های ویرانگر، در انتظار نتیجه انتخابات یا تغییر آرایش حزبی نمی‌مانند. شکاف میان سرعت تغییرات اقلیمی و سرعت تصمیم‌گیری سیاسی، یکی از مهم‌ترین تهدیدهایی است که آینده بشر با آن روبه‌روست.

در چنین شرایطی، صندلی خالی آمریکا در بلم، تنها غیبت یک هیئت رسمی نیست؛ بلکه نماد خلأ اخلاقی و راهبردی در سیاست اقلیمی جهانی است. این غیبت، روند تصمیم‌گیری بین‌المللی را کندتر و هزینه اقدامات سازگارانه و کاهشی را سنگین‌تر می‌کند، اما نمی‌تواند اراده کشورهای مصمم به حفاظت از سیاره را متوقف سازد.

جهان در آستانه دهه‌ای حساس قرار دارد؛ دهه‌ای که به تعبیر متخصصان اقلیمی، آخرین فرصت برای جلوگیری از عبور از آستانه‌های خطرناک سیستم زمین است. آنچه امروز در بلم روایت می‌شود، هشدار روشنی است درباره پیامدهای بی‌عملی و سیاست‌زدگی. اگرچه مسئولیت تاریخی برخی کشورها انکارناپذیر است، اما آینده زمین به‌شکل فزاینده‌ای در گرو اراده جمعی ملت‌ها، نهادهای مدنی و دولت‌هایی است که فراتر از رقابت‌های سیاسی به موضوع اقلیم می‌نگرند.

زمان با سرعتی نزدیک به ذوب یخ‌های قطبی می‌گذرد. هر روز تأخیر در تصمیم‌گیری، به‌معنای هزینه‌های بیشتر و آسیب‌های غیرقابل‌جبران‌تر است. اکنون زمان آن رسیده که سیاستمداران، فارغ از رقابت‌های حزبی و محاسبات ژئوپلیتیک، ضرورت‌های حیاتی طبیعت را در اولویت قرار دهند. تنها با پذیرش مسئولیت مشترک و تعهد به اقدام مؤثر، می‌توان امید داشت جهان از مسیر پرخطر کنونی فاصله گیرد.
 
منبع: روزنامه پیام ما (لینک مقاله)