نمودهای آدمی
استاد مصطفی ملکیان
هر انسانی، پنج جلوه و نمود بیرونی و اجتماعی دارد که عبارتند از:
۱️⃣ قدرت: یکی از جلوههای هر شخص برای دیگران، قدرتی است که دیگران برای او قائل هستند. قدرت، در اینجا یعنی قدرت حقوقی و به تعبیر نادقیق امروز، قدرت سیاسی است.
۲️⃣ شهرت: ممکن است شخصی هیچ قدرتی نداشته باشد، اما شهرت(شناختگی) داشته باشد. به این صورت که مثلا اگر فردی در تلویزیون ظاهر شود، چند درصد از مردم او را میشناسند. شهرت، تنها شناختگی یا ناشناختگی آدمی است. این شهرت ممکن است از راه نیک به دست آمده باشد یا از راه بد. صدام حسین وقتی در تلویزیون نشان داده میشد، بخش بزرگی از مردم او را میشناختند. اما او این شهرت را راه قساوت و ظلم و جنایت به دست آورده بود. اما به هر حال، شهرت یکی از جلوههای زندگی انسان است.
۳️⃣ احترام: احترام بدین معناست که مردم چیزی راکمال آدمی میدانند و هرگاه آن را در فردی رصد کنند، به او احترام میگذارند و آن شخص، محترم شمرده میشود. برای مثال، یک دانشمند موسیقی، محترم است و سایر انسانها برای او احترام قائلاند، چرا که مردم داشتن دانش موسیقی را کمال میدانند. همین طور این احترام را برای دانشمند فیزیک و فیلسوف و … نیز وجود دارد. احترام وقتی برای فردی حاصل میشود که آن فرد در امری شاخص باشد و آن امر، نزد مردم، کمال باشد. همچنین، این احترام، کمّی است، مثلا احترامی که یک دبیر فیزیک نزد مردم دارد، از احترامی که آینشتین نزد مردم دارد کمتر است. هر داناییای و تواناییای و معرفتی و مهارتی که کمال شناخته شود، و در شخصی وجود داشته باشد، هر قدر که او از آنها بهرهمندتر باشد، نزد مردم، محترمتر است. یعنی برای او حریمی قائل هستیم که به خود اجازهی ورود به آن حریم را نمیدهیم. این امور احترام برانگیز، برخی اوقات حتی اکتسابی هم نیستند، اما موجد احتراماند. برای مثال، کسی که بهرهی هوشی بالایی دارد – و این ویژگی، به صورت ژنتیکی به او رسیده – نزد مردم محترم است.
۴️⃣ آبرو: آبرو غیر از احترام است. شخص آبرومند، شخصیست که مردم به او اعتماد دارند. و این اعتماد، چیزی نیست که آسان به دست آید، اما چون خیلی آسان از دست می رود، حفظ آن، بسیار دشوار است. لذا، احترام، ارزش آبرو را ندارد. هر چقدر انسان اعتمادبرانگیزتر باشد و سایر مردمان بیشتر به او پشت دهند، آبروی او نیز بیشتر میشود.
۵️⃣محبوبیت: محبوبیت این است که انسان، نزد سایر مردمان، دوستداشتنی باشد. این دوست داشتن با آبرو متفاوت است. ممکن است که شخصی نزد ما آبرومند باشد، اما ما شخص دیگری محبوبمان باشد. کسانی محبوباند که اولا برای دیگران، فراوان خطور میکنند و ثانیا گرما و روشناییای را به سایرین میدهند که آنها از زنده بودن و وجود این شخص خوشحالاند و از اینکه در عصر چنین فردی در حال زیست هستند، بسیار خرسندند.
منبع: کانال تلگرام مصطفی ملکیان
@mostafamalekian