خوانشی دوباره از آثار اوریانا فلاچی
سیدقاسم یاحسینی
نویسنده و تاریخ پژوه جنوب ایران
این روزها چون فرصت تمرکز و نوشتن ندارم، شروع کرده ام به خواندن کارهای اوریانا فالاچی. کتابهایی چون،
زندگی جنگ و دیگر هیچ،
پنه لوپه به جنگ می رود،
به کودکی که هرگز زاده نشد،
مصاحبه با تاریخ،
داستان یک مرد،
اگر خورشید ندمد،
جنس ضعیف.
من از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۹ به تفاریق این کتابها را خوانده بودم، اما الان دارم یک نفس همه را پشت سر هم می خوانم.
از نوجوانی برای فالاچی احترام قایل بودم. زنی شجاع، ساختارشکن و طرفدار حقوق هم جنسان خودش.
در کارهایش تک جملات زیبایی دارد. خدا را باور نداشت اما انسانی اخلاقی و طرفدار ضعفا و عدالت بود.
پس از فاجعه سپتامبر ۲۰۰۰، به شدت ضد اسلام شد. کتابی هم در رد خدا و مذهب نوشت که ظاهراً تا امروز به فارسی ترجمه نشده است.
باید از خانم لیلی گلستان تشکر کرد که در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با ترجمه درخشانی که از کتاب زندگی جنگ و دیگر هیچ، فالاچی را به ایرانیان شناساند. من جوان بودم که این کتاب را خواندم. همراه با به کودکی که هرگز زاده نشد…فالاچی برای من نماد زن و خبرنگار بودن است…