مطالعات جامعهمدنی در افق پروژهی هامون: بازخوانی تجربهی جنوب ایران
گروه مطبوعاتی-انتشاراتی-مطالعاتی ارغنون هامون
مقدمه:
مطالعات جامعهمدنی در جنوب ایران، فراتر از یک بحث نظری، به مثابهی یک ضرورت اجتماعی برای ایجاد پیوند میان نخبگان و بدنهی جامعه ظهور کرده است. پروژه «هامون؛ بازگشت به جامعه مدنی» که از سال ۱۳۹۱ در شهرستان دشتستان (استان بوشهر) متبلور شد، با چشماندازی بیستساله تلاش دارد تا گفتوگو و مفاهمه را در سطح استانهای جنوبی ایران (بوشهر، فارس، هرمزگان، خوزستان، و کهگیلویه و بویراحمد) گسترش دهد. این نوشتار به بررسی ابعاد مختلف مطالعات جامعهمدنی بر اساس رویکرد این پروژه میپردازد.
۱. ضرورت برساختن افق معنایی در جامعه مدنی
یکی از چالشهای بنیادین در جامعه مدنی جنوب ایران، فقر یا فقدان افق معنایی است که مانع از شکلگیری گفتوگو، مفاهمه و درک حضور «دیگری» میشود. این امتناع در سطوح مختلف زندگی روزمره، فرهنگ عامه و عرصههای عمومی و مدنی مشهود است. مطالعات جامعهمدنی در این بافتار، وظیفه دارد امکانهای جدیدی برای **رایزنی فرهنگی و مفاهمه** میان نخبگان و کنشگران ایجاد کند.
۲. حوزههای کنشگری و نهادسازی
پروژهی هامون برای تحقق اهداف خود در حوزهی جامعهمدنی، سه بستر اصلی را برای کنشگری صورتبندی کرده است:
*حوزه رسانه و مطبوعات: از طریق انتشار نشریاتی مانند دوهفتهنامه «آوای هامون» و وبسایت «هامون ایران» که به عنوان تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران فعالیت میکنند
*حوزه نشر و انتشارات: با محوریت «انتشارات هامون نو» که به عنوان مدرسهی مطالعات فرهنگی-اجتماعی جنوب ایران عمل میکند
*حوزه تشکلها و انجمنهای غیردولتی (NGOs): تلاش برای خلق فضایی گفتمانی و تسهیلگری برای تأسیس نهادهای مدنی
۳. پیوند مطالعات جامعهمدنی با دیگر حوزهها
مطالعات جامعهمدنی در این پروژه، در کنار چهار حوزهی مطالعاتی دیگر (مطالعات فرهنگی، محیط زیست، زنان و خانواده، و مطالعات جنوب ایران) به صورت ژرف و گسترده دنبال میشود. این رویکرد بینرشتهای در فصنامه «ارغنون هامون» به عنوان رسالهی علوم انسانی جنوب ایران بازتاب یافته است.
همچنین، با آغاز پروژه «ارغنون؛ بازگشت به آینده» از سال ۱۴۰۱، مطالعات جامعهمدنی با مفهوم «سیاست تفاوت» پیوند خورده و به موضوعاتی نظیر مطالعات جنسیت، قومیت، شهروندی و پساِستعمارگرایی توجه ویژهای نشان داده است.
۴. دستاوردها و تداوم فعالیتهای مدنی
در طول بیش از یک دهه فعالیت، اقدامات ملموسی در راستای تقویت جامعه مدنی صورت گرفته است، از جمله:
* صورتبندی و تسهیلگری در تأسیس هفت NGO ذیل ایدهی ارغنون هامون .
* همکاری و مشارکت با بیش از ۴۴ انجمن غیردولتی در زمینههای مختلف از جمله حقوق شهروندی، محیط زیست و توانیابان .
* اجرای طرحهای ملی مانند «گفتگوی خانواده» و «بایسته سیاستی سمنها و خیریههای ایران» در استان بوشهر.
* برساختن پروژههایی نظیر «عصرانه فرهنگی هامون» در جامعه مدنی جنوب ایران.
نتیجهگیری
مطالعات جامعهمدنی در جنوب ایران از منظر پروژهی هامون، تلاشی است برایتولید متن در سپهر عمومی و برساختن سوژگی و هویت برای کنشگران منطقه. این پروژه با پیوند میان دانشگاه و عرصهی عمومی، سعی دارد از طریق نهادسازی و نشر آگاهی، مسیری برای بازگشت به جامعهای پویا و آیندهمحور هموار کند .
مبانی فکری و معرفتی پروژه هامون به طور مستقیم بر پایه نظریه «هویت چهلتکه» داریوش شایگان استوار است. بر اساس این نظریه، پروژه هامون معتقد است که هویت ایرانیان در هزاره سوم میلادی، از سه لایهی تمدنی شامل «ایرانیت، اسلامیت و مدرنیت» برساخته شده است.
در ادامه، جزئیات بیشتری دربارهی چگونگی تبلور این مبانی نظری در پروژه ارائه میشود:
* توازن در رویکرد هویتی:
خاستگاه فکری پروژه ایجاب میکند که به هر سه ساحت هویتی (ایرانی، اسلامی و مدرن) توجهی عمیق و متوازن صورت گیرد. این نگاه باعث شده است که در تمامی برنامههای هامون، تلاش شود تا شهروندانی با نگرشهای متفاوت و با تکیه بر این هویتهای سهگانه مشارکت داشته باشند.
* عقلانیت مفاهمهای: علاوه بر نظریه هویت چهلتکه، یکی دیگر از ارکان فکری این پروژه، بازسازی عقلانیت مفاهمهای و کنشهای گفتوگومحور در عرصه عمومی جنوب ایران است. این رویکرد به ویژه در مقابله با «فقر متن» و فقر افق معنایی در منطقه دنبال میشود تا امکان درک حضور «دیگری» و تمرین مدارا فراهم گردد.
* نمادشناسی نام هامون: انتخاب نام «هامون» نیز با این مبنای فکری گره خورده است؛ چرا که هامون به معنای دشتی وسیع است که میتواند جریانهای زیستی متفاوت و اندیشههای چهلتکه را در خود پذیرا باشد .
* گذار به سیاست تفاوت: در فاز جدید فعالیتها که از سال ۱۴۰۱ با عنوان «پروژه ارغنون» آغاز شده، این مبانی فکری با حفظ اصول قبلی، به سمت «سیاست تفاوت» و ایدههای واسازانه در باب هویت، سوژه و قدرت بیقدرتان گسترش یافته است.
به طور خلاصه، پروژه هامون با تکیه بر نظریه هویت چهلتکه، در پی ایجاد شبکهای از روابط اندیشگی است که در آن میان سنت و مدرنیته پیوندی مفاهمهای برقرار شود.
در پروژه هامون، مفاهیم کلیدی و مخاطبان بهدقت صورتبندی شدهاند تا هدف بازسازی فضای عمومی جنوب ایران محقق شود. بر اساس منابع، پاسخ به پرسش شما به شرح زیر است:
۱. دال مرکزی (The Central Signifier)
دال مرکزی و هستهی کانون این پروژه، «جامعهمدنی جنوب ایران» است. این پروژه با عنوان «هامون؛ بازگشت به جامعه مدنی» تلاش میکند تا با مرکزیت استان بوشهر، گفتوگو و مفاهمه را در استانهای بوشهر، فارس، هرمزگان، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد گسترش دهد . هدف اصلی از این دال مرکزی، بازسازی عقلانیت مفاهمهای و کنشهای گفتوگومحور در عرصهی عمومی است تا از این طریق با فقر افق معنایی و فقدان متن در جنوب ایران مقابله شود.
۲. گروههای هدف (Target Groups)
گروههای هدف در این پروژه به دو سطح کلی و تخصصی تقسیم میشوند:
* کنشگران و نخبگان مدنی: این گروه شامل فعالان تشکلهای غیردولتی (NGOs)، کنشگران رسانهها و مطبوعات، اصناف و احزاب، دانشجویان و دانشگاهیان، نویسندگان و دانشوران جنوب ایران است .
* شهروندان فعال و جوانان: پروژه تأکید ویژهای بر جذب جوانان با نگرشهای متفاوت دارد تا در شکل بخشیدن به اهداف مدنی مشارکت کنند .
* گروههای خاموش و خاص: در فازهای پیشرفتهتر پروژه (مانند پروژهی ارغنون)، گروههای خاصی به عنوان هدف مطالعاتی و کنشگری تعریف شدهاند که عبارتند از:
* زنان، دختران و کودکان.
* قومیتها و اقلیتهای نژادی.
* توانیابان، سالمندان و بیماران خاص.
* حاشیهنشینان، کارگران و مهاجرین (مطالعات دیاسپورا) .
به طور خلاصه، پروژه هامون قصد دارد پیوندی میان نخبگان دانشگاهی و صدای گروههای مختلف اجتماعی برقرار کند تا امکان «درک حضور دیگری» در جامعه فراهم شود