- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ضرورت پیچیدگی و آزادگی

اشاره : نگاهی تاریخی به ریشه های ایجاد گفتمان دانشگاه و آکادمی ، در تولید و باز تولید اندیشه هایی می توان جست که در قید و بند هیچ باید و امرکلی ای نبوده اند . یونان باستان و حضور آزادی های اندیشگی سقراط و به دنبال او سوفسطائیان خودمبنایی در پی ریزی دانشگاه هایی بر شالوده ی پیچیدگی و آزادگی بوده است . همچنان که از آن دوره و مکان فاصله گرفته ایم ، شاهد رخدادهایی در این دیالوگ بوده ایم که غالبن در فرهنگ ها و جوامع متمرکز جزم و جمود را مسلط بر امر دانش یافته ایم . در این نوشتار سعی بر آن است که با نگاهی آسیب شناسانه به دانشگاه و روش های سیستماتیک آن در پیشبرد اهداف کارکردی خویش (که البته رنگ باخته اند) به دو جنبه و مولفه درونی دانشگاه یعنی:، پیچیدگی و آزادی پرداخته گردد.
الف) مشهور است که اندیشه ها و نظریه های درون دانشگاه، وظیفه تبیین ساده و نامگذاری واضح و نظم بخشیدن به اندیشه ها و همچنین زدودن پیچیدگی ظاهری پدیده ها را بر دوش دارند . اما آیا پدیدارهای موجود ، این نظریه را صدقیت می بخشند ؟!
هوش مصنوعی یا سیستم های هوشمند که با نظریه های آکادمیک توان بازتولید و تکامل خود را یافته اند آیا از منطق بانیری (دودویی) و بسیار ساده شده استفاده می کنند ؟
علوم و دانش های معاصر که کاملن تخصصی شده اند ، ما را به سوی نگاهی عمیق در قانون مندی پدیدارهای طبیعی راهنمایی می کنند ، که سادگی را پس از آن کاملن ناموجود و پیچیدگی را از صفات بارز آن در می یابیم . تبارشناسی تکامل اندیشه پیچیده ، ما را به قرن پنجم پیش از میلاد رهنمون می سازد که فیلسوفی با نام گورگیاس ، قضیه مقدماتی شکاکیت را تدوین کرد و در آن سراسر پدیده ها را بدلی انگاشت و در اصلی بودن آنها شک کرد ، که خود می تواند واقعیت های ساده را در بوته نقد و شک کشد و وضوح و آشکاری اش را در قانون مندی های نهان و پیچیده کتمان نماید . دو هزار سال پس از او ، فیلسوف و ریاضی دان فرانسوی ، رنه دکارت ، در این باب تامل نمود و به این جمله قد برافراشت که (می اندیشم پس هستم ) و ما را به کنه مسائل و رخدادها رهنمون ساخت تا در درون آن حضور اندیشه هایی را درک کنیم که راه حل های ساده کاملن در آن ، موردی کاهلانه به نظر می رسند . سپس در قرن بیستم ، علوم متفاوت با حضور و رشد منطق ابهام (فازی) مواجه شد که با بیان (پارادوکس راسل)نمود یافت و اندیشه های پرفسور لطفی زاده (منطق فازی) به نظریه ای در تولید و بازتولید اندیشه ها و حتی منطقی در تولید وسایل الکتریکی مورد کاربرد قرار گرفت . آنرا به بلوغ رساند. منطقی نسبی گرا و هوشمند منطق عمیق و پیچیده ، خود واقعیتی پیچیده دارد که حقیقت مربوط بدان نیز بی اندازه پیچیده است .
واژه پیچیدگی در معنای خود حامل درهم برهمی ، بی یقینی و بی نظمی است . شنیدن یا خواندن کلمه پیچیدگی تعریف روشنی بدست نمی دهد . حتی پیچیده را نمی توان در واژه پیچیدگی خلاصه کرد یا یک قانون پیچیدگی برایش وضع کرد و تا حد ایده ی پیچیدگی فرو کاست .
حقیقت این است که واقعیت و اندیشه ها همیشه مبهم و نیم روشن اند و دستیابی به اندکی از ماهیت آن با نقادی میسر می گردد . نقد باید در درون دانشگاه ها و نظریه های آکادمیک تبدیل به یک کنش دائم و حتمی گردد تا بتواند در تعالی تحلیل ها کمک شایانی نماید .
اندیشه پیچیده خواهان شناخت چند بعدی است اما همین اندیشه پیش از هر چیز می داند که شناخت کامل امکان ندارد. محرک اندیشه پیچیده کششی دائمی میان خواست یک دانش قطعه قطعه نشده و جدا جدا نشده از یکسو و پذیرش ناتمام بودگی و ناکامل بودگی هر شناختی از سوی دیگر است . در حقیقت ، اندیشه پیچیده حاصل ضرورتی در خود می باشد که برای درک آن باید از هر نوع ساده انگاری و وضوح دوری نمائیم تا به بازتولید و تکامل اندیشه ها و پدیدارها نائل گردیم.
ب) در نظام ها و سیستم های متمرکز و بسته ، شاید دانشگاه چون بن بستی در علوم در نظر آید که در آن پستو ، هر جز از علم را همچنان که (است) باید پذیرفت و آزادی و اختیار آن را نداشت که حتی به شناختی از روزنه های این پستو نائل آمد (آزادی آکادمیک ) متکی بر فلسفه ای شناختمند است ، مفهومی که معتقد است ، (حقیقت) چیزی است که ما فقط در مسیر وصول به آن قدم بر می داریم و هرگز به آن نمی رسیم . حقیقت امری نسبی در هر زمان است و با پیشرفت دانش و شناخت ، حقایق تازه ای بر ما معلوم می گردد . بنابراین برای اینکه بتوان به حقایق جدید دست یافت باید امکان تبادل آزادانه آرا و اندیشه ها وجود داشته باشد . حقیقت چیزی نیست که نهادی به شکل رسمی آن را اعلام دارد . در باب زمینه ایجاد این تعامل و گفتمان ، روش و منش آموزگاری ، معلم اول ، سقراط را در می یابیم که بنیانگذار آزادی آکادمیک بود ، معلم دوره گردی که کوچه به کوچه می رفت و با مردم سخن می گفت و از تعلیم و تعلم آزادانه دفاع می کرد . در همین دوره سوفسطائیان نیز به دوره گردی ، اندیشه های عمیق را به تعامل می نهادند و در نظریه ای یا اندیشه ای سکون نمی یافتند .
در دوره های بعدی که نهادهای رسمی و کلیسا حاکم بر مناسبات اجتماعی و فکری بودند ، خلاء نبود آزادی های گفتمان را کاملن احساس می کنیم . افراد زیادی به دلیل بیان آزادانه اندیشه شان که مخالف نهادهای رسمی بود ، اتهام ارتداد گرفتند و در آتش سوزانده شدند . اما با رخداد نهضت های نواندیشی دین و رفورماسیون ، گفتمان رواداری ومدارا غالب می گردد و شاهد آزادی مبلغان غیررسمی در بیان اندیشه ها می گردیم . بیانیه (اراسموس) در آزادی تحقیق ، تفحص و بیان اندیشه گام مهمی بود که در اشاعه این مفهوم موثر واقع شد .سپس (فرانسیس بیکن) رساله مشهوری دارد که در بسط اندیشه آزادی آکادمیک بسیار اساسی بوده است و پس از آن هر چه که به جلوتر می آئیم حضور آزادی اقتصادی و سیاسی خود موجد آزادی های اندیشه می گردند تا جایی که فلسفه شناختی بوجود می آید که اندیشه ها را همانند کالاها ، نیازمند بازاری آزاد برای تبادل و عرضه می پنداشت . و اصطلاح جدیدی با عنوان (یک) به این معنی که دانشگاه ها را بازار آزاد تبادل اندیشه ها می خواندند ، بوجود آمد . آزادی آکادمیک سه پایه دارد : اول : استقلال دانشگاهها .دوم : استقلال استادید و سوم : استقلال دانشجویان . این بدان معنی است که اساتید و دانشجویان در بیان اندیشه ها و نتیجه ی پژوهش های خویش مصونیت ویژه ی قضایی و مدنی مخصوص خود دارند و در تعلیم و تعلم آن کاملن آزاد هستند .
حال هر چه حوزه ی این آزادی گسترده تر باشد معرفت بیشتری حاصل می آید و معرفت بیشتر دلیلی بر آزادی بیشتر ، لذا این چرخه ادامه یافته و یکدیگر را تقویت می نمایند .

پـی نوشت :
۱-قضیه مقدماتی شکاکیت : (اول هیچ چیز وجود ندارد ، دوم اگر چیزی وجود می داشت ما قادر به شناخت آن نبودیم ، سوم اگر چیزی وجود می داشت و قابل شناخت هم بود ، ما قادر نبودیم درباره آن اطلاعی به دیگران بدهیم.)
۲-مثالی برای پارادوکس راسل : راسل می گوید : به آرایشگاه خاصی می رفتم ، که بر روی درب آن تابلویی نصب شده بود که (از اصلاح صورت کسانی که صورت خویش را خود اصلاح می کند ، معذوریم !) برایم خیلی شگفت بود این همه تناقض ،چرا که اگر صورت این چنین افرادی را اصلاح نمی کرد ، پس صورت خودش را چه کسی اصلاح می کرد ؟
۳-منطق فازی (Fuzzy sets) : حالت چند ارزشی ، مقابل حالت دو ارزشی . حالتی بیشتر از دو بدلیل وجود طیفی از انتخاب ها ، باعث افزایش دقت و بهره هوشی ماشین ها می شود .