- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

بادبادک باز؛ بازنمایی شرق شناسانه ی افغانستان!

دومین عصرانه هامون از سری دوم (بیست و دومین) در شرایطی هول انگیز و اضطراب آور بدلیل پس لرزه های ناشی از زلزله ی روز پنچ شنبه برازجان، مطابق سه شنبه های هر هفته در دفتر هفته نامه اتحادجنوب برگزار شد. این هفته عصرانه ی انجمن هامون ایران میزبان موضوع نقد و خوانش بادبادک باز اثر خالد حسینی بود که توسط «فریده فهیمی» عضو انجمن اهل قلم برازجان ارایه شد.
در ابتدا فریده فهیمی تاریخ نگاری از خالد حسینی و اثر ایشان، بادبادک باز پرداخت و گفت:”نویسنده خود متولد کشور افغانستان است اما بزرگ شده ی و مقیم آمریکا است و بادبادک باز را در سال ۲۰۰۳ نوشته است و اولین تجربه ی خالد حسینی در زمینه ی داستان بلند است و هم زمانی این داستان با حادثه ی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و در مرکز اخبار قرار گرفتن افغانستان سبب اقبال جمعی نسبت به رمان بادبادک شد.” سپس فهیمی به موضوع و شرح کوتاهی از داستان پرداخت و اضافه کردند که: “تم مایه اصلی داستان براساس عذاب وجدان یکی از شخصیت ها است(امیر) که در تمامی داستان نمود پیدا می کند و بازیهای که بین امیر و حسن دوشخصیت اصلی داستان فضای لذت بخش و مفرحی را ایجاد میکند.” و در ادامه فریده فهیمی عضو انجمن اهل قلم دشتستان به خوانش بخش نسبتا بلندی از داستان پرداخت و بعداز قرائت ایشان بحث ها بر سر ارزش ادبی اثر خالد حسینی در بین جمع ایجاد شد در ابتدا اسماعیل حسام مقدم گفت:” به زعم من این داستان نتوانسته بازنمایی واقع گرایانه ای نسبت به شرق داشته باشد چون نویسنده خود اینجا زیست نکرده است و با آداب ، رسوم و فرهنگ های بصورت کمی و کیفی آشنا نشده است و همان نگاهی که غربی ها نسبت به شرق روا می دارند را در نوشته نویسنده می بینیم .” در ادامه حسام مقدم نظر بقیه دوستان را از این موضوع جویا شد. در جواب مهدیه امیری گفت:”این داستان نتوانسته که انتظارات خواننده گان حرفه ای داستان را برآورده سازد وتنها به دلیل تاریخی بودن اثر و گنگ و مهم بودن فرهنگ و مردمان افغانستان در آن تاریخ، مورد استقبال قرار گرفته است.” و شبانکاره اشاره کرد که این داستان نتوانسته فضای رئال و واقعی افغانستان را ودغدغه های مردم این کشور را به جهان بشناساند و مجید عوض فرد هم گفت:” افغان ها فرهنگ و سنت خشک و سختی نسبت به مسائل دینی دارند که این داستان چیزی پارادوکسیکال میان واقعیت زندگی افغانی ها می باشد.”و در ادامه کاووس کمالی نژاد اشاره کرد که:” در این داستان از یک از یک متن خشن در افغانستان شروع می شود و با یک متن خوب و زیبا در آمریکا تمام می شود .” و برای ملموس تر کردن صحبت خود به داستان هوا کردن بادبادک ها در افغانستان و امریکا اشاره کرد که در افغانستان در بادبادک هوا کردن نیز، نوعی خشونت دیده می شود اما در امریکا همچون خشونتی برای سرنگونی بادبادک ها دیده نمی شود.
اسماعیل حسام مقدم حرف کمالی نژاد را تایید کرد و به فیلم و تآتر خدای کشتار اشاره کرد و گفت که در دموکرات ترین بخش اروپا هم ما شاهد خشونت هستیم که این فیلم نیز به آن پرداخته است. در ادامه اسفندیار فتحی هم گفت: داستان بادبادک باز واقعن برای من خسته کننده بود و خطی بودن داستان سبب شده خواننده حرفه ای داستان را با نوعی سردرگمی مواجه کند و واقعن این داستان بدلیل ارزش ادبی و هنری آن مورد استقبال قرار نگرفته و شاید کمی مساله سیاسی در این زمینه درگیر باشد و همچنین در این داستان توسط یک نخبه ی افغانستان نگاشته شده و فضای خوب افغانستان نمایش داده شده است. وی در ادامه گفت: «در حالی که مهاجران افغانی که در اطراف خود می بینم افراد نخبه اندک هستند.” پور مودت در همین زمینه اشاره کرد که ما چقدر با وجه افغانستان در ایران روبرو هستیم و این فرهنگ افغانیان مهاجری که در پیرامون خود می بینیم نمی توانیم به صورت قطع درباره ی فرهنگ یک کشور حرف بزنیم و همچنین ما در بخش کوچکی از افغان های که می بینیم نخبگانی هم رشد کرده اند و چه بسا نخبه گانی هم شرایط رشد نداشته اند. سپس عوض فرد به ترجمه ی کتاب اشاره کرد و گفت: “شاید تمام این سردرگمی ها و درگیر نشدن خواننده با داستان به دلیل ترجمه هم باشد”
سپس در پایان فریده فهیمی به داستان اشاره کرد و گفت :”که از نظر تنوع در ادبیات داستانی این نوع رومان جایگاه خود را در بازار کتاب داستانی دارد و می تواند در جایگاه خود بسیار مهم و حتا قابل تحسین باشد.” و در باب این حرف فهیمی، مجید عوض فرد گفت که در اینجا فقط به دلیل نقدی که بود این مسایل بارز شد، ولی هیچکس نمی تواند منکر ارزش های این نوع ادبیات داستانی شود. و در انتها بحث بر روی ادبیات شرق و بصورت اخص ایران متمرکز شد و شبانکاره در همین راستا کم بودن ادبیادت اعترافی و بارز شدن شعر و تفکر شهودی نزد اهل قلم را از ضعف های نویسندگان ایرانی عنوان کرد. در همین باره، فتحی اشاره کرد که وجود ادبیادت شعر و سلطه ی کامل آن بر ادبیادت داستانی را یکی از معایب و مشکلات عنوان کرد و اسماعیل حسام مقدم از استفاده ی نابجا و خلط متون علمی و ادبی را از مشکلات عنوان کرد که فتحی گفت در ایران دانشمندان علمی ما شاعر بوده اند که این ریشه در بستر اجتماعی ما دارد. و مجید عوض فرد در ختم جلسه انتزاعی بودن شرق را عامل مهم عقب ماندگی ادبیادت داستانی دانست.
در عصرانه سه شنبه هفته آینده به موضوع تحلیل تجربه ی تاریخی رابطه ی مطبوعات وانجمن های مردمی در ایران اختصاص دارد، که توسط رضا شبانکاره و حسین پاپری در دفتر هفته نامه ی اتحاد جنوب راس ساعت ۱۷ برگزار می شود. حضور همه ی علاقه مندان آزاد می باشد.