- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

کنیزو؛ روایت کننده ی اقلیت ها

شانزدهمین نشست “عصرانه فرهنگی هامون” از سلسله نشست های فرهنگی انجمن هامون ایران، این هفته نیز در دفتر هفته نامه اتحاد جنوب برگزار شد. این نشست که به خوانش کتاب “کنیرو” اثر منیرو روانی پور؛ نویسنده ی بوشهری اختصاص داشت، با ارایه ی “نی نا غریب زاده”؛ دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی همراه بود. این نشست دومین برنامه یی بود که به خوانش داستان اختصاص داده شده بود. پیشتر نیز مهدیه امیری به خوانش مجموعه داستان “شرق بنفشه” اثر شهریار مندنی پور پرداخته بود.
قبل از شروع جلسه طنین آهنگی بی کلام فضا را به آرامش خاصی دعوت می کرد که اثری از “آندره آ باور” با نام “نغمه های سکوت” بود و در تمام طول برنامه نیز همراه خوانش داستان شد.
در ابتدای نشست، نی نا غریب زاده، قسمت کوتاهی از داستان را خواند که نویدبخش جلسه ای در باب آسیب شناسی مسائل زنان و امور مربوطه به ایشان را می داد که شاید بیان این رویکرد تنها برای کسانی غیر منتظره بود، که خوانشی قبلی از مجموعه داستان کنیزو نداشتنه بودند. وی در ادامه به کتاب کنیزو اشاره کرد و این کتاب را مجموعه ای از شش داستان کوتاه دانست که زندگی زنان و مردان را در محله ی جفره ی بوشهر بازنمایی می کند. سپس به قرائت داستان کنیزو اقدام نمود.
غریب زاده، پس از پایان قرائت بخشی از داستان کنیزو، به زندگی نامه منیرو روانی پور و آثار داستانی این نویسنده پرداخت و اضافه نمود که: «منیرو درسال۱۳۳۳ در جفره ی بوشهر به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر گذراند. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر گذراند و در دانشگاه شیراز روانشناسی خواند. سپس برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در رشته علوم تربیتی از دانشگاه ایندیانا کارشناسی ارشد گرفت. شاید دوره ی پرکاری منیرو روانی پور را بتوان از سال ۶۷ تا اواخر دهه ی هشتاد شمسی دانست که آثاری مانند : کنیزو(۱۳۶۷) // اهل غرق(۱۳۶۸) //کولی کنار آتش(۱۳۶۸) و… را نگاشته است.»
غریب زاده در ادامه با بیان اینکه منیرو با فرزند غلامرضا تختی ازدواج نمود، افزود که: به گمان من این ازدواج و در ادامه نیز، مادر شدن منیرو، داستانهای منیرو روانی پور را وجهی مادرانه بخشید و تم مایه خاصی از زنانگی را به درون آن تزریق نمود، و این باعث متفاوت شدن آثار این نویسنده از قبل و بعد از این رخداد شده است.
غریب زاده گفت: «سبک داستان های مجموعه کنیزو و دیگر کتاب موفق و مشهور روانی پور – اهل غرق- رآلیسم جادویی است » وی در ادامه به نقد صحبت های کسانی که آثار منیرو را تقلیدی از مارکز می دانند، پرداخت و گفت که سبک نوشتاری این دو تفاوت های چشم گیری با هم دارند.
اسماعیل حسام مقدم؛ نویسنده و مدرس دانشگاه برای روشن تر شدن موضوع، از غریب زاده خواست به طور مصداقی و مشخص تر در این باره سخن بگوید. نی نا غریب زاده نیز با اشاره به اینکه برخی می گویند رمان “اهل غرق” منیرو تحث تاثیر داستان «صدسال تنهایی» مارکز نوشته شده است، گفت که: من این موضوع را قبول ندارم و رد می کنم. وی بر این باور بود که اقلیم و فضاهای وهم انگیز دریا و باورهای فولکلوریک بوشهر این توانایی و پتانسیل را داشته، که منیرو روانی پور را وادار به نوشتن رمانی کند که در آن مکان، تجربه های زیسته ی عمیق و درونی شده یی دارد.
سپس اسماعیل حسام مقدم داستان کنیزو را روایتی از افسانه های زنان بوشهری دانست و اشاره کرد که این داستان نمایان گر وتاثیر پذیرفته از طبیعت زیستی و اکولوژیک خود نویسنده بوده است. در ادامه نیز رضا شبانکاره، روزنامه نگار در حوزه ی ادبیات و جامعه مدنی، در تکمیل صحبت های حسام مقدم به وجود افسانه و باورهای بومی، بومی گرایی در زبان داشتن و به کارگیری زبان محاوره ای و نسبتن فولکلور بوشهر در مقابل زبان فاخر فارسی اشاره کرد، که نویسنده تلاش کرده به طور آگاهانه آن را وارد در داستان خود نماید. وی تاکید کرد بکارگیری این عناصر داستانی در آثار منیرو بی شک نشات گرفته از تجربه های زیستی نویسنده است.
نی نا غریب زاده، ارایه کننده موضوع این نشست نیز، به بیان دوباره صبغه فکری و بازنمایی تجربه های زیستی و اقلیمی خالق اثر اشاره کرد. این دانشجوی رشته ادبیات و زبان فارسی، در ادامه افزود: نه تنها در داستان کنیزو، بل که در تمامی داستان های منیرو، شخصیت زن ها برجسته است.
عده یی از حاضران در این نشست، نقد صریحی بر صحبت های غریب زاده درباره ی متمایز بودن اثار منیرو روانی پور با مارکز داشتند. حسین باقری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی این برخورد را ناشی از حس ناسیونالیستی غریب زاده و تعصبی که به آثار روانی پور دارد، دانست. در ادامه، سعید پاسیده؛ کارشناس ادبیات انگلیسی به وجه اشتراکات طبیعی و اقلیمی بوشهر با آمریکای لاتین (محل زندگی مارکز) پرداختند. در تکمیل بحثی که درباره تاثیر زیستبوم در نحوه آفرینش معناها در ادبیات، اسماعیل حسام مقدم به این نکته اشاره نمود که اگر تا پیش از این مدرنیته همواره به تقابل بین طبیعت / فرهنگ حکم می راند، اما در جهانی که با چرخش فرهنگی-زبانی روبه رو گردیده، دیگر به این راحتی نمی شود وجه و ساحت تاثیرگذار ژنتیک – اکولوژی را بر فرهنگ و ادبیات کتمان نمود. ازهمین رو با مثال آوردن از بازنمایی زنان در فیلم سینمایی “مالنا” به این نکته پرداخت که چقدر فضای برساخته شده در کنیزو با این فیلم همجواری دارد.
رضا شبانکاره نیز آثار روانی پور را در پاره یی از موارد شبیه به آثار صادق چوبک دانست. اما تاکید کرد منیرو با یک نگرش نسبتن فیمینیستی و زن گرایانه، زنان و محیط پیرامونی داستان هایش را روایت می کند، نه آن چنان مثل صادق چوبک و رسول پرویزی که هیچ اهمیت اجتماعی برای شخصیت زن قایل نیستند. منیرو تلاش دارد از زن، شخصیت متشخص و خاکستری ارایه دهد، نه آن چنان که در داستان های نویسندگان مرد نمود دارند.
مجید عوض فرد؛ هنرمند و فعال مدنی درباره ی داستان کنیزو این گونه سوال پرسیدکه در این داستان با حجم انبوهی از زبان و لحن ها مواجه ایم، چگونه نویسنده توانسته است اینگونه چند زبانی را کنار هم بنشاند، به نحوی که به وحدت جمله و اصل اثر آسیب نرساند؟ در جواب، نی نا غریب زاده گفت: «تا آنجایی که من می دانم، ابتدا نویسندگان نوشته ی خود را به زبان گفتاری نوشته و سپس کلمات مد نظر خود را در متن می گنجانند.»
سپس ادامه ی داستان کنیزو توسط سعید پاسیده، حسین باقری، رضا شبانکاره، سبحان حسن پور، احمد حسام مقدم، علی پارسایی، فهمیه عبدالهی، مهدیه امیری، خانم پورجم، مجید عوض فرد و اسماعیل حسام مقدم قرائت شد. خوانش کتاب توسط حاضران، فضای جالبی را به وجود آورد که زمینه را برای بحث های بیشتر گشود.
ودر پایان داستان توضیحاتی درباره ی آن داده شد که رضا شبانکاره در این باره گفت:« ما در این داستان با خرده فرهنگ های اجتماع و اقلیم بوشهر رو به هستیم. هم چنین حضور اقلیت ها در این داستان چشم گیر است، مثل حاشیه نشین ها- ساکنان آبادی جفره، که در حومه ی بوشهر قرار دارد. شخصیت های حاضر در این داستان متشکل از مهاجرین، زنان- به ویژه حضور یک روسپی- و گروه های اقلیتی دیگر می باشد. این روزنامه نگار خاطرنشان کرد، حضور این اقلیت ها، که در آثار داستانی معاصر و نویسندگانی که پیش از منیرو، آنها را وارد جهان داستانی خود کرده اند چهره یی شیطانی، سیاه و تیره دارد، بر عکس در جهان داستانی منیرو، شخصیت آنها انسانی- این جهانی و حداقل خاکستری است.
اسماعیل حسام مقدم- مدرس دانشگاه- نیز گفت:” ما با یک اثر داستانی روبرو هستیم که شخصیت ها کاملن پرداخته شده و از حالت تیپ بودگی در آمده اند که این از نقاط قوت کار منیرو روانی پور می باشد و زنان در آثار این نویسنده، در جایی زندگی می کنند که قدرت بالا دستی دارند و این از ویژگی و نشانه های زنان جنوب است. وی خاطر نشان کرد: «مردان و زنان- به ویژه زنان- در این داستان شخصیت بدی ندارند و واصلن تقسیم بندی سیاه و سفید داشتن وجود ندارد.»
و در پایان گفت و گو پیرامون وجه نوشتاری منیرو روانی پور، مجید عوض فرد گفت: « نویسنده گان جنوب نگاه و زبان کاملن متفاوتی در ادبیات داستانی دارند و در این بین نویسنده گان بوشهری وجه متفاوت تری دارند. وی در ادامه افزود:«آثار صفدری،چوبک، منیرو روانی پور زیاد مورد استقبال مرکز نشینان قرار نمی گیرد، چون که این نوشته ها بار موسیقیایی و گویشی خاصی دارند. وی یادآور شد گاهی اوقات بار موسیقیایی بر بار معنای جملات سنگینی می کند و اشاره نمود که بار بومی گرایی و قومی گرایی در داستان کنیزو زیاد به چشم نمی آید. و این هم شاید بخاطر آن باشد که اولین نوشته ی منیرو روانی پور است. زیرااین وجه در کتاب بعدی منیرو، «اهل غرق» که برجسته ترین اثر وی به شمار می رود، به نهایت پختگی خود می رسد.
در ادامه دوئل جالبی از طرف اسماعیل حسام مقدم پیشنهاد شد که یک قسمت از این داستان توسط وی به گویش برازجانی و قسمت دیگری توسط نی نا غریب زاده به گویش بوشهری خوانده شود. این کار که به صورت فی البداهه انجام گرفت، جو جلسه را تغییر داد.
هفدهمین نشست عصرانه ی فرهنگی که هامون که سه شنبه ی هفته ی آینده راس ساعت ۱۷ در دفتر هفته نامه اتحاد جنوب برگزار می شود، اختصاص به نقد و تحلیل وضعیت اقلیت های مدنی؛ معلولین، سالمندان، حاشیه نشین ها و مهاجرین در استان بوشهر دارد. این موضوع را مهدی ناصری، از اعضای جامعه کنش گران مدنی برازجان که بالغ بر یک دهه است با معلولیت زندگی می کند، ارایه خواهد داد.
حضور همه ی علاقمندان در سلسله نشست های عصرانه ی «هامون» آزاد می باشد.