- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

بیمارستانی که خود بیماربود!

درشهرستان چند ده هزارنفری دشتستان سالهاست که مردم از بیمارستان کهنه وقدیمی ۱۷شهریوربه ستوه آمده بودند، ونیازشهربه بیمارستانی بزرگتر، مجهزترومناسب ترگوش فلک را کرکرده بود! تااینکه بیمارستان جدید با وعده وعیدهای فراوان وادعاهای پر طمطراق مسئولین، مبنی براینکه بیمارستان با آخرین متدها وفاکتورهای بین المللی ساخته شده است، افتتاح گردید. ادعاهای مسئولین امر و تبلیغات صورت گرفته و برق آن روبان قرمز دل هربینندای را می ربود، چه بسا آنها که سالم بودند نیز با شنیدن توصیفات بیمارستان جدید، هوای بیماری به سرشان میزد که خلاصه به هرنحوی شده بیمارستان را از نزدیک مشاهده کنند و رعایت فاکتورهای بین المللی را ازنزدیک ببینند! دیری نپایید که با اولین بارش باران رعایت فاکتورها و متدهای روز دنیا از سقف بیمارستان چکه کرد! و چشم نه تنها بیماران، که تمام مردم شهروکشور، به جمال این همه زبان بازی و ادعاهای کذب روشن شد. اکنون نیزبا زلزله ای ۷/۵ ریشترترک خورده است. آن سوی شهر نیز قسمت هایی از بیمارستان مادروکودک “مهر” با زلزله ای که در کشوری نظیر ژاپن آب از آب در آن تکان نمی خورد، فرو ریخت. شاید سال ها در ذهن مردم بماند که آوار مهر چگونه بر سر نوزاد تازه متولد شده ای فرو ریخت و جانش را گرفت! داغ این ننگ وبی مهری مسئولین به مردم اما با هیچ زلزله ای فرو نخواهد ریخت. با آوارها و ترک های بیمازستان مادر و کودک مهر برازجان و شهید صادق گنجی، چنان بنای عظیمی از بی مسئولیتی و بی کفایتی مسئولین امر، در ذهن مردم این دیار بنا نهاده شد که چکه کردنش سخت دشوار می نماید. ظریفی اختلاس ها و باندهای فساد اقتصادی در دولت های نهم ودهم را تروریسم اقتصادی می نامید. حال قربانیان این آوارها و آثار برجای مانده بر مراکز درمانی را باید قربانیان تروریسم اخلاقی و انسانی نامید.! آیا این حوادث آژیر سقوط آزاد اخلاق و انسانیت نیست؟!
انصافا! انگیزه کسب قدرت وثروت بسیارپیچیده است و درک احوال کسانی که فقط درپی کسب ثروت و مال اندوزی اند بسیار دشوار است. افرادی که حاضرند برای ثروتمند شدن دست به هر کاری بزنند. دیوار بی وجد انی تا چه حدی باید بلند باشد که به غیراز خود و خواسته های بی حد و حصر خود دیگر چیزی را ندید! چرا بیمارستانی که چند ماه از افتتاح آن گذشته باید آب گرفته و ترک خورده باشد؟ آیا جز این است که اخلاق، انسانیت، احترام به حقوق دیگران و… را از ملات آن گرفته اند؟ یقینا در ساخت این بنا مصالح مرغوب بکار گرفته نشده است. یعنی پیمانکاری پول بیت المال را گرفته و با تقلب و صرف هزینه ای کمتر مکانی ناایمن را تحویل داده است و مابقی را حق خود دانسته، تا اگر بیماری در این مکان دردش صدچندان می شود، اما خود او چند برابر بیش از آنچه که باید، سود برده باشد.!! آنچه مسلم است اینکه باید پذیرفت که چرخ قوانین ومقررات نظارتی در این مملکت خوب نمی چرخد و آلوده شدن مدیران وناظران به فساد اقتصادی، باعث کم رنگ ویا بی رنگ شدن تعهد اخلاقی، ملی و اجتماعی در فرد فرد جامعه گردیده است وفراگیر شدن آن باعث گردیده تا مافیای اقتصادی گسترش یافته ودراین بین عرصه را بر کسانی که بخواهند سالم عمل کنند تنگ نماید و یا آنان را به کلی از این ورطه کنار بگذارند. مفسدین اقتصادی در همه جای جهان وجود دارند، اما تفاوت انها با ما در سیستم نظارتی است، که اجازه نمی دهد فقدان شرافت فردی و تعهد اجتماعی افراد به سیستم اقتصادی و نظم اجتماعی آسیب وارد کند. در اینجا نیز آنچه باعث شده است که یک تراژدی بزرگ اتفاق بیفتد، عدم نظارت لازم و عدم آنالیز شخصیتی افراد برای انتصاب در مشاغل کلیدی است. چرا اگر به هر دلیلی ساخت بیمارستانی که باید نیازهای مردم این دیار را تأمین کند به یک پیمانکار غیرمتعهد سپرده می شود، مسئولین استانی اجاز می دهند که تا این حد بی کیفیت ساخته شود؟بهداشت و درمان، راه و شهرسازی، استانداری و فرمانداری دشتستان در این بین چه نقشی را ایفا کرده اند.!؟آیا این مسئولین از نحوه ساخت این مکان اطلاع داشته اند؟ اگرجواب منفی است که وامصیبتا!! واگرآری چرا اجازه داده اند که به این صورت ادامه پیدا کند؟ در این استان رسانه های زیادی اعم از نشریات مکتوب و سایت های مجازی وجود دارند. چرا به مردم اطلاع رسانی صورت نگرفت؟ مسولینی که این بیمارستان را تحویل گرفته اند، اکنون در مقابل وجدان خود و مردم چه پاسخی دارند؟ بهداشت و درمان استان چرا باید چنین مکانی را تحویل بگیرد؟ آیا ساخت چنین بنایی، تإیید ناظران و تحویل گرفتن آن از پیمانکار توسط مسولین ذیربط را، باید خیانت در حق مردم و بیماران نامید یا جنایت!؟ آیا خیانت به غیر ازاین است که از اعتماد مردم سوء استفاده کرده و با صرف هزینه های بیت المال، مکانی را به عنوان ایمن، پیشرفته و هم طراز با استانداردهای جهانی به مردم معرفی کرده و به مردم اطمینان داد و بعد واقعیت چیز دیگری باشد. مصدومین زلزله به ناچار بر روی تخت های بیمارستان و در محوطه بیمارستان به سر ببرند.؟ اگر این خیانت است که در بطن آن جنایت هم صورت گرفته و آن هم که تعدادی از جان باختگان حادثه در زیر آوار بیمارستان جان سپردند. حال کدامیک باید پاسخگو باشند، عاملان یا ناظران این امر؟ آیا در این زمینه اقدامی هم صورت گرفته است؟ در این بین مدعی العموم کجاست؟ جای بسی تعجب است که دادستان محترم به جابه جایی یک نقطه روزنامه نگاران می پردازند و سال ها ایشان را مورد عتاب و خطاب قرار می دهند، ولی تاکنون در رابطه با این مسإله هیچ واکنشی نشان نداده است! دادستان محترم آیا انجام چنین اقداماتی که باعث سلب اعتماد مردم به مسئولین و ضربه به نظام جمهوری اسلامی می شود جرم است، یا قلم نویسندگان و روزنامه نگارانی که هرچه گفته و می گویند از سر دلسوزی برای این شهر و دیار است و در این بین نیز ذره ای منفعت طلبی ندارد؟ بپذیریم که در فقدان مسئولین بالیاقت ودلسوز، آزادی رسانه ها در پرداختن به مشکلات و معضلات و طرح سوال از آنان که باید پاسخگو باشند خود می تواند جلوی بسیاری از انحرافات و کج روی ها را بگیرد. اگر دادستانی اعلام جرم و بازخواست روزنامه نگاران را وظیفه خود می داند پس این حق پایمال شده مردم دشتستان در داشتن بیمارستانی مناسب و در خور شأنشان که در آن بهبود یابند و نه مجروح و مقتول را نیز وظیفه خود بداند و علیه عاملان و ناظران این مسئاله اعلام جرم نماید. آن چه غیر قابل انکاراست اینکه این بار، بر دوش مسئولین بهداشت و درمان استان و راه و شهرسازی، استاندار و…سنگینی می کند. شما مسولین درابتدا باید پاسخگوی وجدان خویش و در بعد اعتماد وحق از دست رفته مردم این شهرستان باشید.