- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

سگ کشی؛ تراژدی سینمایی – تئاتریکال

یازدهمین “عصرانه فرهنگی هامون” سه شنبه ۲۶ شهریورماه سال ۱۳۹۲ با نمایش فیلم “سگ کشی” به کارگردانی بهرام بیضایی و نقد و تحلیل آن در دفتر هفته نامه اتحاد جنوب برگزار شد. مسئولیت ارائه این جلسه را علی آتشی بر عهده داشت که به دلیل مهاجرت، نتوانست هامون را در این جلسه همراهی کند، ولی این عدم حضور به مدد اینترنت جبران و نقد و تحلیل ایشان در قالب مقاله ای در جلسه خوانش شد. شروع جلسه در این هفته بدلیل برخی مشکلات کمی به تاخیر افتاد و به علاوه زمان نسبتن زیاد پخش فیلم موجب طولانی شدن جلسه شد.
فیلم سگ کشی به کارگردان بهرام بیضایی ساخته سال ۱۳۷۹ است.این فیلم به عنوان پرفروش ترین فیلم ۱۳۷۹ (۳۳۰ میلیون در تهران ) توانست جوایز مختلفی را در پرونده خود ثبت کند. این جوایز عبارتند از سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (داریوش ارجمند )، سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه، نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم، نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردان، برنده تندیس زرین بهترین کارگردان جشن خانه سینما .
در فیلم شخصیت محوری را زنی برعهده دارد که نامش “گلرخ کمالی است که برای جبران مافات ناشی از یک بدگمانی نسبت به همسرش، در پایان جنگ به کشور خود باز می گردد و همسر خود، ناصر معاصر، را درگیر یک چالش بزرگ مالی می یابد. شریک ناصر در توطئه ای، همه دارایی های شرکت را بنام خود مصادره کرده و ناصر را میان خیل طلبکاران تنها وانهاده است. این است که او فرار را برقرار ترجیح می دهد. گلرخ برای نجات همسر، در نبرد تن به تن با طلبکاران وارد می شود و گام به گام، از خوانی مشقت بار به خوانی دیگر می گذرد. توهین، تحقیر، ازار وتجاوز را تحمل می کند تا همسرش را نجات دهد. اما دست اخر، انگاه که به خوان تلخ حقیقت می رسد در می یابد که سوء ظن اش بی جا نبوده و ناصر در رابطه ای عاشقانه با منشی خود عازم ماه عسل است.”(از متن آقای علی آتشی)
بعد از تماشای فیلم، مقاله “علی آتشی” توسط “اسماعیل حسام مقدم و قاسم تنگسیرنژاد” خوانده شد.
وی در این مقاله با بیان خلاصه ای از فیلم و چگونگی شکل گیری داستان بیان کرد که “روایت فیلم روایت یک نبرد اجتماعی است. روایتی که با رفتن به میان سطور جامعه از تو در توی یک اجتماع فاسد انسانی پرده برمی دارد .گلرخ زنی نویسنده ، در چالشی مرد سالارانه به مسلخی به نام بازار میرود .دنیایی بی رحم جان کاه و خشن که میزان ارزش انسان و قدرتش را تنها تعداد اسکناس ها تعیین می کنند . خوان اول بستانکاران، حاجی نقدی، یک حاجی بازاری آنتی فمن(ضد زن) نماد قشر ریا کار مذهبی و اهل سالوس جامعه است .مردی که حتی حاضر به سخن گفتن با هیچ(ضعیفه ای ) نیست .اما دیری نمی پاید که حاجی ماهیتش را رو میکند . زبان تئاتریکال فیلم، جمله به جمله چهره بی نقاب و درون شخصیت ها را وا می کاود. این از شگرد های کارگردانی است که حرفه اصلیش، تآتر است. فیلم جز یک مورد همه عناصر یک تراژدی سینمایی را داراست. سقوط در دنیای واقعیت،تعالی در دنیای درونی، میل به حقیقت تلخ ،وجود یک مرکز ثقل داستانی ،همه و همه نشانه های یک تراژدی شش دانگ سینمایی است. سکانسی که گلرخ با بازی بی نقص و زیر پوستی مژده شمسایی با دستانی لرزان سیگاری را روشن می کند، در اوج استیصال و ناتوان از زخم هایی که جامعه به پیکر او وارد کرده است فریاد می اورد و بر میز مشت میز میکوبد و نیز سکانس خروج توده خون از دهان گلرخ به کاسه آب را میتوان از تاثیر گزار ترین سکانس های سینمایی ایران به شمار آورد . خوان هفتم پایان تراژدی را رقم میزند . گلرخ در واپسین خوان، مونولوگی بیاد ماندنی دارد :((حس میکنم همه شخصیت های داستانم منو دوره کردن. باید از دستشون خلاص شم .پس این بود اخرش . آخر سگ کشی ))
سگ کشی شاید به یک باور کهن هم اشاره داشته باشد. باور به هفت جان بودن سگ .در صحنه اخر طلبکاران در میان التماس ولابه های ناصر به او شلیک می کنند و او مثل یک سگ یک به یک هفت جانش را از دست می دهد و دست اخر کشته میشود .گربه ای که روی شیشه ماشین گلرخ نشسته بود در واقع استعاره از خود او بود. در فرهنگ و ادبیات جهان گربه – که اتفاقا در مقابل سگ هم می تواند قرار بگیرد – نماد روحی زنانه و زیرکی است. گربه همواره در یک واکنش سریع و بی رحمانه به همه ظلم پذیری های خود پایان می دهد.” (از متن علی آتشی)
در ادامه قاسم تنگسیر نژاد با اشاره به علت خاموشی ده ساله ی بیضایی در سینمای ایران گفت: این سکوت ۱۰ ساله به زمان قتل های زنجیره ای بر میگردد و بیضایی نیز یکی از ان تهدید شدگان به قتل بوده که او به همین دلیل دراین ۱۰ سال به ساخت فیلمی نپرداخته است .وی افزود :میتوان وجود هفتخوان در این اثر نشان دهنده و سمبل هفت خوانی دانست که بیضایی برای برای انتشار اثارش گذرانده است و این در حالی است که حدود ۶۰ درصد اثار بیضایی اجازه ی پخش نگرفتند. درادامه برنا کمالیان این پرسش را مطرح کرد که چرا سرعت دیالوگ ها زیاد است؟ که تنگسیر نژاد در پاسخ گفت :بیضایی در تئاتر زاده شد و بازی بازیگران بیشتر تئاتری است. احمد حسام مقدم گفت: این فیلم به فیلم سرگیجه هیچکاک شبیه است و این سئوال را مطرح کرد که درون مایه فیلم سیاسی اجتماعی است پس چرا بازی ها اسطوره ای است. سپس اسماعیل حسام مقدم با اشاره به سمبولیک بودن فیلم های بیضایی افزود: به شدت شخصیت های بیضائی سیاه و سفید هستند. مثلن گلرخ هیچگونه لغزشی ندارد و این فضایی است که باعث لنگیدن ماجرا می شود و همیشه دنیا اینطور نیست. تنگسیر نژاد افزود: بیضائی ریشه در تعزیه دارد و به تعزیه علاقه دارد و ناخوداگاه یا خوداگاه شخصیت ها یا سفید یا سیاه همانند تعزیه .
در پایان اسماعیل حسام مقدم با اشاره به این موضوع که هر دو فیلمی (پذیرایی ساده و سگ کشی) که در عصرانه هامون پخش شده با پخش کردن پول میان قشر ضعیف جامعه مواجه بودیم و به تفاوت دیدگاه بیضائی و حقیقی اشاره کرد و گفت : دیدگاه بیضائی به اخلاق بشدت مطلق گرایانه و کلاسیک است در حالی که دیدگاه حقیقی در فیلم پذیرایی ساده در مقابل ان قرار دارد شکلی نسبی گرایانه به اخلاق می پردازد.
دوازدهمین عصرانه فرهنگی هامون سه شنبه ۲ مهر ماه با موضوع “آسیب شناسی نظام آموزشی در جامعه ایرانی” در دفترهفته نامه اتحاد جنوب برگزار خواهد شد.