- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

سهم فردید و نصر در بی‌تفاوتی مان به تکنولوژی

گفتگویی با بیژن عبدالکریمی (فرهنگ امروز)

عبدالکریمی متفکرانی همچون فردید، یا سید حسین نصر یا حامیان ایدۀ علوم جدید دینی و پیروان آنها و همۀ کسانی که بصیرت­‎های هایدگری در باب تکنولوژی را به نحو نامتفکران‎ در ایران بازگو کرده‎­اند در شکل‎­گیری ناهم­زمانی تاریخی ما و بی‎­تفاوتی‎­مان نسبت به قدرت تکنولوژی یا عدم شکل­‎گیری عزمیت تاریخی ایرانیان در نیل به این مهم­ترین منبع قدرت مدرن و در نتیجه برعهده نگرفتن نقش خویش در تقدیر تاریخ کنونی خود سهیم هستند.

فرهنگ امروز/زهرا رستگار: اولین همایش ملی فرهنگ و تکنولوژی؛ درنگی فرهنگی در مسیر پرشتاب صنعتی شدن در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. بخش اول نشست شامل سخنرانی دکتر دهقانی فیروز آبادی معاون فرهنگی دانشگاه شریف و دبیر همایش، دکتر روستا آزاد ریاست دانشگاه شریف و رئیس همایش، درباب ضرورت توسعه فرهنگ و بنیاد در انقلاب اسلامی، حجت الاسلام خسرو پناه رئیس موسسه حکمت و فلسفه ایران و دبیر علمی همایش در باب رابطه اسلام و تکنولوژی، دکتر مهدی گلشنی چهره ماندگار فیزیک در باب تکنولوژی فرهنگ بود.آخرین سخنران بخش اول دکتر بیژن عبدالکریمی، عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی بود که پیرامون «تکنولوژی، خطر یا ناجی؟» سخنان خود را مطرح کرد.

توسعه تکنولوژیک مصیبت نیست

بیژن عبدالکریمی در ابتدای سخنرانی خود به تکنولوژی و مقاله ارائه شده خود در همایش فرهنگ و تکنولوژی پرداخت و خاطر نشان کرد: هایدگر خطرات تکنولوژی و تفکر تکنولوژیک را به ما خاطرنشان ساخت. با این وصف، بر اساس تفکر هایدگر، ما نمی‌توانیم نتیجه بگیریم که تکنولوژی و توسعه تکنولوژیک یک مصیبت است. برخی از جریانات فکری در ایران، صرفاً بر جنبه‌های منفی تکنولوژی و تفکر تکنولوژیک دست گذاشته، هرگز درنیافته‎­اند دیری است که تکنولوژی به عنصری اجتناب‎­ناپذیر از وضعیت ما تبدیل گشته است و اگر ملتی به قدرت تکنولوژیک دست نیابد، از صحنه تاریخ حذف خواهد شد و این خطری است که مردم و جامعه کهنسال ما را تهدید می‌کند. ایرانیان، به تبع بسیاری از روشنفکران، متفکران، روحانیون و رهبران سیاسی و اجتماعی خود، درک مناسبی از ضرورت توسعه تکنولوژیک نداشته و ندارند و به نحو ایجابی و به اندازه کافی بر این ضرورت تأکید نورزیده‎­اند. هنوز ذهن و احساس ما ایرانیان نسبت به مسأله توسعه تکنولوژیک گیج و گنگ و اراده و عزم ملی ما در اتخاذ یک تصمیم تاریخی برای نزدیک شدن به قدرت تکنولوژیک فلج است. روشنفکران، متفکران و رهبران انتزاعی‎­اندیش ما، که منقطع از وضعیت تاریخی و جهانی کنونی می­‎اندیشند در شکل‌گیری این شرایط بی­‎تقصیر نیستند.

اگر با هایدگر موافق باشیم که در دوران ما تکنولوژی امری انتولوژیک و یک گشتل یعنی چارچوبی است که به هر چیز نظم و انتظام می‌بخشد، لذا دیگر نمی­‎توان مثل بسیاری از روشنفکران، سنت­‎گرایان، روحانیون، و پیروان ایده علوم جدید دینی از ماهیت تکنولوژی، درکی سوبژه‎­محور داشت.

متفکرانی همچون فردید، یا سید حسین نصر یا حامیان ایده علوم جدید دینی و پیروان آنها و همه کسانی که بصیرت­‎های هایدگری در باب تکنولوژی را به نحو نامتفکران‎ در ایران بازگو کرده‎­اند در شکل‎­گیری ناهم­زمانی تاریخی ما و بی‎­تفاوتی‎­مان نسبت به قدرت تکنولوژی یا عدم شکل­‎گیری عزمیت تاریخی ایرانیان در نیل به این مهم­ترین منبع قدرت مدرن و در نتیجه برعهده نگرفتن نقش خویش در تقدیر تاریخ کنونی خود سهیم هستند.

قدرت تکنولوژی در جهان معاصر را هنوز نشناخته­‎ایم

عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه اشاره کرد: در ایران بسیاری بر اساس بصیرت‎­های اساسی هایدگر صرفاً به نقد مدرنیته، تکنولوژی جدید غربی و پدیده مدرنیزاسیون پرداخته­‎اند. برای نمونه به عبارات زیر توجه کنید که چگونه فردید صرفاً از منظری یکسره منفی به تکنولوژی می­‎نگرد:

«نتیجه این متافیزیک علم و صنعت است. آنچه که در این علم و صنعت نیست خیر و برکت است. هر چه هست شرّ است».(۱) «این تکنولوژی که نشانه قهر الهی است کره زمین را ویران می­‎کند».(۲) «علم جدید پندار است. … اساسش بر هوای نفس است». (۳) «تاریخ جدید نه جاهدوا فینا بلکه جاهدوا عنا است، جهاد از خداوند تاریخ چهارصد سال غرب است. در آخرین مرتبه آنجا که غضب الهی مسبوق به رحمت اوست غفلت آمد و علم و صنعتی آمد و کشفیات کرد ولی چون مبنایش باطل بوده وِزر و وبال بشر شده». (۴) «تکنولوژی به دست کیست؟ شهوت آخرالزمان زمام آن را دارد، تا آنجا که علم امروز به دست نفس امارّه است که تمام علم بشر را وارد در مسابقه تسلیحاتی کند. وقت غرب، وقت آخرالزمان شیطانی بی‌معنی است». (۵) «بشر سروصدای ماشین را به [جای] ندای حق می‌گیرد». (۶) «انسان امروز می‌اندیشد، اما اندیشه او شیطانی است … منطق اروپای غربی، منطق پیشرفتِ علم همان منطق علم بمب‌ساز، [و] نفس علم در خدمت اندیشه شیطانی است». (۷) «این چهارصد سال تاریخ انسان مظهر اسم شیطان شده است». (۸) «تمام چهارصد سال تاریخ جامعه غرب طاغوت‌زده و نفس امارّه‌زده است». (۹) «غرب شتاب شیطانی است. و عصر حاضر عصر مساوعت در شرور و شتاب اهریمنی است». (۱۰)

این نحوه بیان، بیشتر به لحن و ادبیات و نحوه نگرش سنت‎­گرایایی چون رنه گنون نزدیک است تا هایدگر.

همچنین، باید توجه داشت نقدهای هایدگر از تکنولوژی بیشتر بر مبنای موقعیت تاریخی جوامع غربی صورت گرفته است. جوامع غربی که به توسعه، تکنولوژی و قدرت تکنولوژیک دست یافته‌اند، حق دارند نگران آسیب‌ها و خطرات آن باشند. لیکن متفکران جامعه‌ای که هنوز به توسعه، تکنولوژی و قدرت تکنولوژیک دست نیافته‌اند، حق ندارند، صرفاً و منحصراً بر آسیب‌ها و آفات تکنولوژی تأکید ورزند.

ما ایرانیان منابع اصیل قدرت­بخش در دوره اخیر، به ­خصوص اهمیت و قدرت تکنولوژی در جهان معاصر را هنوز نشناخته‎­ایم؛ و درک نادرست از نقدهای رادیکال هایدگر از تکنولوژی و تفکر تکنولوژیک در این راستا بی‎­تأثیر نبوده است. بسیاری از کسانی که، آگاهانه یا ناآگاهانه تحت تأثیر تفکر هایدگر، به نقد تکنولوژی می­‎پردازند هنوز درنیافته‎­اند که فهم تکنولوژی به منزله گشتل در تفکر هایدگر، یعنی به منزله نیرویی تاریخی که به همه چیز و همه کس در روزگار جدید چارچوب­ و انتظام می‎­بخشد، علاوه بر مفهومی سلبی و انتقادی حاوی معنایی مثبت و ایجابی نیز هست­، به این معنا که ما به ­هیچ ­وجه نمی‎توانیم به حصول این نیروی تاریخی بی‎­تفاوت باشیم. به تعبیر دیگر، در روزگار ما چنانچه قوم یا ملتی به این نیروی تاریخی، یعنی قدرت تکنولوژیک دست نیابد، به منزله یک ملت بزرگ و صاحب اقتدار از صحنه روزگار محو خواهد شد.

عبدالکریمی

فقدان تکنولوژی و عدم ظهور قدرت تکنولوژیک

بیژن عبدالکریمی از وجه اشتراک بین هایدگر و مارکس گفت و اظهار کرد: در ایران میان سرنوشت تفکرات مارکس و هایدگر­؛ به اعتبار نحوه مواجهه ما ایرانیان با اندیشه­‎های این دو نقاد بزرگ عالَم مدرن­ وجه اشتراکی وجود دارد. مارکس و هایدگر، علی­رغم تفاوت‎­های عظیمی که میان­شان وجود دارد، هر دو از نقادان جدی و رادیکال مدرنیته هستند. اما نقطه اشتراک دیگری نیز میان مارکس و هایدگر وجود دارد و آن این که هر دو به ساختارهای عینی اجتماعی و نیروهای تاریخی توجه دارند. مارکس از مناسبات تولیدی و پیوندهای پیچیده میان سطح رشد ابزار و نیروهای تولیدی با مناسبات اقتصادی، اجتماعی و طبقاتی سخن گفت و هایدگر بر مفهوم گشتل، به منزله تقدیر و نیرویی تاریخی سخن راند، نیرو و تقدیری که خارج از میل و اراده ماست.

اما هم در چپ مارکسیستی ما و هم در میان هایدگری‎­های ایرانی، وجوه گوناگون تفکر انتقادی نسبت به مدرنیته با استقبال تمام پذیرفته شد، اما در هر دو گروه توجه به ساختارهای عینی اجتماعی و نیروهای تاریخی، از جمله فهم قدرت تکنولوژی و سازمان اجتماعی کار مغفول ماند و این نکته درک نشد که در دوران ما، منابع قدرت­ب‎خش به یک ملت دگرگون گشته است و ایدئولوژی، فلسفه و مذهب نمی‎­توانند جانشینی برای این منابع جدید قدرت قرار گیرند. هنوز نیز این درک تاریخی در میان ما به نحو قاطعی شکل نگرفته است، و به دلیل اندیشیدن بر اساس عقل توهمی و غیر تاریخی موانع فهم نیز کماکان وجود دارند. جنبش چپ و مارکسیستی در ایران، تحت تأثیر اندیشه‎­های مارکس، صرفاً به نحو یک­سویه بر مبارزه طبقاتی و آرمان‎­های نفی مالکیت، نفی دولت بورژوایی و نفی وجود طبقات اجتماعی دست گذاشت، غافل از این که ساختارهای عینی یک چنین مبارزه طبقاتی، از جمله وجود خود طبقات اجتماعی، از اساس در ایران وجود ندارد. به همین قیاس، ناقدان تکنولوژی غربی در ایران، با تأکید یک سویه بر نقد مدرنیته و تفکر تکنولوژیک، بر فقدان تکنولوژی و عدم ظهور قدرت تکنولوژیک در جامعه ما به اندازه کافی و به نحو ایجابی تأکید نداشتند.

نقد مارکس از تکنولوژی بر نقد هایدگر تقدم دارد. فهم هایدگر و نیز نقد وی از تکنولوژی، از بعضی جهات شبیه اندیشه­‎های مارکس است. مارکس قانون حاکم بر رشد تکنولوژی را در چارچوب مفهوم ارزش­‎افزایی نسبی یعنی در چارچوبی اقتصادی و نه همچون هایدگر در ساحتی اونتولوژیک­ چنان تعیین می‌کند که در نهایت همچون هایدگر و مقدم بر او تحول افسارگسیخته تکنولوژی را امری اجتناب­‎ناپذیر تلقی می­‎کند.

از نظر مارکس نیز همچون هایدگر نتیجه رشد افسارگسیخته تکنولوژیک ، چیزی جز برخی از اشکال از خود بیگانگی نخواهد بود. اما در همان حال، مارکس تکنولوژی را نیز شرط لازم برای رهایی و تحقق آزادی انسان و سوسیالیسم برمی­‎شمارد. از نظر وی، جامعه صنعتی شرایط پیشین برای تحقق بخشیدن به عقل و آزادی را فراهم آورده است؛ و رشد و تکامل نیروهای تولیدی، همراه با تسلط انسان بر طبیعت و کسب ثروت مادی سرشار، به اندازه­ای هست که بتواند لااقل نیازمندی­‎های بنیادی و ضروری همه افراد جامعه را در سطحی مناسب و شایسته برای برخورداری از نوعی زندگی فرهنگی و انسانی فراهم نماید. به عقیده مارکس، با انقلاب صنعتی و رشد ابزار تولید شرط اولیه برای تحقق آرمان عدالت و سوسیالیسم، و لذا تحقق عقل و آزادی فراهم شده است؛ تنها کافی است ابزار تولید از انحصار نیروهای استثمارگر خارج شده، در اختیار همه آحاد جامعه قرار گیرد.

در تفکر هایدگر در باب تکنولوژی نیز همچون مارکس، دو وصف انکاری و انتقادی از یکسو و ایجابی و مثبت از سوی دیگر به نحو توأمان دیده می­‎شود. علم و تکنولوژی از یکسو به دلیل غفلت از وجود ما را با خطرات سهمگینی مواجه می‎سازد، اما از سوی دیگر راه نجات و رهایی در خود تفکر در باب تکنولوژی و فهم آن به منزله تقدیری تعین­ب‎خش نهفته است.

غلبۀ تکنولوژی در حیات کنونی ما

عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه بحث خود گفت: پرسش از ذات تکنولوژی برای هایدگر به هیچ وجه نه به معنای نفی، بلکه تلاش برای دریافتن ماهیت تکنیک، نقد محدودیت‎­های آن و نوعی تلاش برای آسیب‌شناسی ساحت وجودی انسان در عصر حاکمیت تکنولوژی است. تفکر هایدگر به هیچ­وجه با بحث‌هایی همچون پایان تاریخ یا بحث از تاریخ انحطاط نسبتی ندارد­، امری که صبغه­هایی از آن در تفکر و مباحث آخرالزمانی برخی از سنت­گرایان ما دیده می­شود­. از نظر هایدگر علوم جدید میراث سنت متافیزیک و عنصری اجتناب‎­ناپذیر از حیات معاصر است. وی همچون پوزیتیوست­‎ها، سیانتیست­‎ها، مدرنیست­‎ها و شیفتگان عقلانیت جدید و جهان­‎بینی روشنگری به علم و تکنولوژی به معنای متعارف و رایج کلمه «خوش­بین» نبود، و ما را به اندیشیدن به امکان و آغاز دیگری دعوت می­‎کرد، لیکن «امکان و آغاز دیگری» که خود علم و تکنولوژی جدید فراهم‎­ساز آن بود. در روزگار کنونی «تفکر ابژه­گر و حسابگرانه علمی» و «تفکر معنوی یا حضور شاعرانه» هر دو مورد نیاز بشر و مقوم حیات ماست.

نقد هایدگر بر علم و تکنولوژی جدید این بود که در حیات کنونی ما تفکر علمی و تکنولوژیک غلبۀ کامل یافته است و همین امر سبب فقر تفکر معنوی و گریز از آن گردیده است. هایدگر بر اساس نحوه نگرش اونتولوژیک و پدیدارشناسانه خویش از ما می­‎خواهد که در نسبت با تکنولوژی، «وارستگی» پیشه کنیم. وارستگی یعنی آری و نه گفتن به اشیاء؛ یعنی می‌گذاریم که تکنولوژی در عالَم روزمره­مان وارد شود و در عین حال آن را بیرون نگه خواهیم داشت. این سخن بدین معناست که با آری گفتن به تکنولوژی، آن را به منزله عنصری ضروری و قوام‎­بخش حیات کنونی خویش می­‎پذیریم ولی با نه گفتن بدان همواره به یاد داریم که تفکر علمی و تکنولوژیک یگانه نحوه ممکن تفکر نبوده، نمی‎­تواند به همه ساحات وجودی انسان و اصیل­‎ترین نیازهای وی پاسخ گوید.

ایرانیان هنور درنیافته‎اند که باید به تکنولوژی آری بگویند، و برخی از روشنفکران، متفکران و سنت­گرایان ما نیز در این غفلت نقش داشته­‎اند. تفکر معنوی و بازگشت به ساحت حضور در روزگار ما، بیش از آنکه حاصل بی‎­تفاوتی نسبت به قدرت علمی و تکنولوژیک باشد حاصل اندیشیدن به آن مبنا و رویداد یگانه و رخ­دهنده‎ه­ای است که خود سرچشمه و بنیاد هر گونه تحول تاریخی، از جمله ظهور علم و تکنولوژی مدرن است.

دفاع هایدگر از تفکر اصیل و انتقادات صریح وی از تفکر حسابگر، به ­هیچ­ وجه مترادف با انکار علم و تکنولوژی و حتی مترادف با بی­‎تفاوتی غیرمسئولانه نسبت به تکنولوژی و قدرت سرنوشت­ ساز آن در جهان کنونی نیست. هایدگر در جهان غرب نقش یک مُنذر را ایفا کرد. علم و تکنولوژی مدرن از زمان ظهور آن امیدهای بسیاری را در دل بشر برانگیخته است و این امیدها گاه تا سر حد افسانه ارتقاء یافته­ و علم و تکنولوژی در سیانتیسم و پوزیتیویسم به یک اسطوره تبدیل شده است. در جهان کنونی انتظاراتی از علم و تکنولوژی وجود دارد­. همچون غلبه بر مرگ و بر محدودیت‎های نازدودنی بشر و خلق بهشتی زمینی و فارغ از درد و رنج و سرشار از آزادی و رهایی که هیچ‌گاه به تحقق نرسیده و نخواهند رسید. علم و تکنولوژی در روزگار ما و در غرب ستایندگان و پرستندگان بی‌بصیرت بسیار داشته و دارد و لذا غرب به ناقدی چون هایدگر نیاز داشت تا محدودیت‌ها و خرافه­‎های شکل­ گرفته در حول و حوش آنها را خاطر نشان کرده، نشان ‌دهد اگر عصر تکنولوژی از برخی جهات نوید­بخش غنای زندگی بشری است، از برخی جهات دیگر نیز در آن بیم آسیب‎­ها و زیان­‎هایی بسیار و جبران‎­ناپذیر وجود دارد. اما نکته بسیار شایسته توجه دربارۀ تفکر هایدگر این است که او این نقد را با فراخوانی رمانتیک و نوستالژیک به عصر پیشین یا با کوشش در جهت تجلیل مقولات دوران‎­های گذشته و ماقبل مدرن انجام نمی‌دهد بلکه نقد وی از علم و تکنولوژی با کشف بُعد فراموش شدۀ «استعلاء به سوی وجود» در هستی آدمی و در چارچوب خرد تفکر معاصر انجام می‌گیرد.

تکنولوژی به صورت نیرویی نجات‎­بخش هویدا می‎شود

بیژن عبدالملکی نظر هایدگر را ادامه داد و بیان داشت: در نظر هایدگر، اگر آدمی در برابر خودِ تکنولوژی واکنش نشان دهد، اعم از این که تکنولوژی را با رغبت بپذیرد یا آن که آن را طرد کند، در هر دو صورت نمی‌تواند نسبتی آزاد با تکنولوژی برقرار کند و همچنان اسیر و در بند تکنولوژی باقی خواهد ماند. هایدگر از ما می­خواهد تکنولوژی را صرفاً به منزله مجموعه‎­ای از وسایل و ابزار نفهمیم و درکی اونتولوژیک از آن داشته باشیم. هایدگر نخستین کسی است که از تکنولوژی درکی وجودشناختی عرضه می­‎کند. اگر چه تفاسیر رایج و گاه سطحی از هایدگر، فقط از نگرش منفی او به تکنولوژی سخن می‌گویند، اما یک­چنین نگرشی منفی با درک وجودشناختی هایدگر از تکنولوژی به منزله بخشی از تاریخ خود هستی سازگاری ندارد.

هدف نقد هایدگر از تکنولوژی نشان دادن ضرورت مواجهه با «امری استعلایی»، و در همان حال «حقیقتی زیبایی­شناختی»­ که برای هایدگر این دو از امری یگانه حکایت می‎کنند. در خود تکنولوژی و فهم تکنولوژی به منزله تقدیر به منظور غلبه بر محدودیت‌های ذاتی آن است. در چنین درکی وجودشناختی، تکنولوژی، درست همچون خود وجود؛ حقیقت دارای وصفی دوگانه است. وجود حقیقت به نحو توأمان از دو وصف ظهور و خفاء برخوردار است.

تکنولوژی نیز، به منزله گشتل، به نحو توأمان هم از یک­سو به جهان خارج به گونه­ای عنان­ گسیخته متعرض شده، همه چیز و همه کس را صورت­ بخشی و نظم­ بخشی می­‎کند و بدین ترتیب، با مبالات به موجودات و تقلیل موجود به موجودی، یعنی با تقلیل آنچه هست به انرژی و منبعی ذخیره برای بهره‎­داری، هر نوع نگرش و تلقی از خود وجود و «رخداد» انکشاف را سرکوب و متوقف می‌کند و به نحوی بسیار ریشه‌ای و اساسی، نسبت خاص آدمی با «وجود/ حقیقت» را به خطر می‌افکند و بدین ترتیب، با غلبه نیهیلیسم افق معنادار استفاده از همین قدرت تکنولوژیک از کف می‎­رود؛ از سوی دیگر، تکنولوژی به منزله گشتل به نوبه خود بخشش و افاضه‎ای است که موجب می‌شود انسان بقا داشته باشد تا شاید بتواند به حقیقت خویش دست یافته، در قرب وجود سکنی گزیند.(۱۱)به تعبیر ساده‎­تر، این امکان وجود دارد که تکنولوژی خود را به صورت نیرویی نجات­بخش هویدا سازد.

هایدگر اظهار می­دارد «آدمی هنگامی آزاد می‌شود که به قلمرو تقدیر تعلق داشته باشد».(۱۲)

از نظر او، تقدیر باب تحقق امکانات است و در «امکان»، هیچ گونه ضرورت بالذاتی نهفته نیست، بنابراین، هیچ‌گونه ضرورت و جبری در باطن تقدیر نهفته نیست. تقدیر باب امکانات را به روی آدمی می‌گشاید و در واقع آدمی با تعلق به تقدیر با ابواب امکاناتی که می‌تواند تحقق یابند روبرو می‎­شود. لذا آدمی با تعلقش به تقدیر، نه تنها مجبور نیست، بلکه به آزادی، یعنی به امکاناتی گوناگون و حقیقی که تقدیر در اختیار وی می‎­نهد، دست می‎یابد.

در دوره تاریخی کنونی، از نظر هایدگر، تکنولوژی به منزله گشتل، نقش همان نیروی تاریخی تقدیربخش را ایفاء می­‎کند. انسان با تعلقش به تقدیر نه مجبور می‌شود که تسلیم تکنولوژی شود نه مجبور می‌شود علیه تکنولوژی طغیان کند. تعلق به تقدیر، آدمی را در برابر تکنولوژی نه تسلیم می‌کند و نه طاغی.

از نظر هایدگر «اساس تکنیک، به عنوان صورتی از حقیقت تاریخ متافیزیک … بخشی قابل توجه و مرحله­‎ای قابل تأمل از تاریخ وجود است».(۱۳) به بیان دیگر، تکنولوژی جدید خود به اعتباری نحوی انکشاف وجود است.

یکسویه بودن نقد تکنولوژی و تفکر تکنولوژیک در ایران

عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه توضیح داد: در ایران در بسیاری از مواقع نقد تکنولوژی و تفکر تکنولوژیک یکسویه گشته و مواجهه پدیدارشناسانه هایدگر با تکنولوژی و درک اساس تکنیک، به منزله بخشی از تاریخ هستی و قدرتی تقدیرساز و رهایی­‎بخش در دوره کنونی، کاملاً مغفول می­ماند.

در تفکر هایدگر، تقدیر در بطن خود «آزادی»، و در همان حال «خطر در بطن خود نیروی نجات‎­بخش» را به همراه می‌آورد. از نظر هایدگر تکنولوژی، امکانی را در خود فراهم می‌آورد که ما اصلاً این امکان را نمی­‎توانیم حدس بزنیم. این امکان عبارت است از «امکان پیدایش نیروی نجات­‎بخش».(۱۴) «پس ماهیت تکنولوژی هم می‌تواند عین خطر باشد و هم در عین حال مبشر و منادی نیروی نجات­‎بخش».(۱۵)از نظر هایدگر فعالیت بشری نه هرگز می‌تواند این خطر را خنثی کند و نه می­‎تواند فی­‎نفسه و به تنهایی پیدایش و ظهور نیروی نجات­ب‎خش را میسر سازد.

به تعبیر ساده‌­تر، هایدگر هر گونه تفکر اومانیستی (بشر­محور) و سوبژه­‎محور در باب تکنولوژی را به چالش می­‎کشد و این چیزی است که در نقدهای تکنولوژی در میان ما ایرانیان دیده نمی­‎شود یا بسیار کم­تر دیده می­‎شود. در نزد بسیاری از ایرانیان، تو گویی تکنولوژی امری است که می­‎تواند متعلَّق میل و انتخاب ما قرار گیرد.

در مقاله «پرسش از تکنولوژی» آنجا که هایدگر تکنولوژی را به منزلۀ تقدیر و حوالت تاریخی خود وجود بیان می‌کند، اظهار می‌دارد «تکنولوژی خود خطرناک نیست. تکنولوژی، امری شیطانی نیست»، (۱۶) و ما نباید آن را به عنوان ره‎­آوردی شیطانی لعن و نفرین نماییم. (۱۷) از نظر هایدگر نفی تکنولوژی و پذیرش در بست آن، هر دو یک چیز است.(۱۸)

به اعتقاد هایدگر، «درست به عکس، وقتی که ما به صراحت خود را در معرض ماهیت تکنولوژی قرار دهیم … ، به­‎ناگهان خود را درگیر با فراخوانی آزادی­‎بخش می­‎یابیم».(۱۹)

هایدگر، این شعر هولدرلین، از قطعه پاتموس را در مقاله «پرسش از تکنولوژی»، دوبار تکرار می‎­کند: «اما هر جا که خطر هست، نیروی نجات­‎بخش نیز همان­ جا می­‎بالد».(۲۰) از نظر هایدگر «نیروی نجات­‎بخش در ماهیت تکنولوژی ریشه دارد و از آن نیرو می­‎گیرد».(۲۱)

وی در انتهای سخنان خود اذعان داشت: همه سخن اینجانب در این است که ما ایرانیان چرا وصف قدرت­‎بخشی و رهایی‎­بخشی علم و تکنولوژی مدرن را برای جوامعی چون خود درنمی‎­یابیم و بر اهمیت آنها برای ملت خود تأکید ایجابی نمی‎­ورزیم و به این امر التقات نیافته­‎ایم قومی که در دوران کنونی از دو عنصر علم و تکنولوژی­ که در واقع امر واحدی را شکل می‎­دهند­، بهره­مند نگردد هرگز نمی‎­تواند، به تعبیر هایدگر تعلقی به تقدیر داشته باشد و ممکن نیست یک چنین جامعه­‎ای بتواند از نقشی تاریخی در روزگار کنونی برخوردار بوده، به آزادی، یعنی به امکانات گوناگونی حقیقی که تقدیر در اختیار وی می‎نهد، دست ­یابد.

ما هنوز درنیافته­‎ایم جایی که علم و تکنولوژی مدرن ظهور نیابد، نتیجه آن چیزی جز عدم دست­یابی به منابع قدرت جدید و فقر و انحطاط نخواهد بود، و خود این فقر و انحطاط صرفاً زمینه­‎ساز رشد نیروهایی اهریمنی و قدرت­‎های عقب­ مانده اجتماعی و نه بستری برای ظهور نیروهای آزادی­ بخش قرار خواهد گرفت.

پی‌­نوشت­‎ها:

۱. دیدار فرّهی و فتوحات آخرالزمان، ص ۲۹۵.

۲. همان، ص ۳۱۷.

۳. همان، ص ۴۳۰.

۴. مفردات فردیدی، ص ۱۹۳.

۵. همان، ص ۳۴.

۶. همان، ص ۳۶.

۷. همان، ص ۱۳۲.

۸. همان، ص ۱۵۰.

۹. همان، ص ۱۴۰.

۱۰. همان، ص ۲۳۸.

۱۱. نک: هایدگر، مارتین، «پرسش از تکنولوژی» ترجمه شاپور اعتماد، در مجله ارغنون، شماره ۱ با عنوان «فرهنگ و تکنولوژی»، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۸۳، ص ۲۷.

۱۲. «پرسش از تکنولوژی»، ص ۱۹.

۱۳. Heidegger, Martin, Basic Writings, “Letter on Humanism”, Edited by David Farrell Krell, Routledge & Kegan Paul, London, ۱۹۷۸, p. ۲۲۰.

۱۴. «پرسش از تکنولوژی»، ص ۲۶.

۱۵. همان، ص ۲۶.

۱۶. همان، ص ۲۲.

۱۷. نک: همان، ص ۲۰.

۱۸. نک: همان، ص ۲۰.

۱۹. همان، ص ۲۰.

۲۰. همان، صص ۲۲ و ۲۹. البته، شعر هولدرلین، در ترجمه شاپو ر اعتماد چنین آمده است: «اما هر جا خطر است، نیروی منجی نیز می­‌بالد».

۲۱. همان، ص ۲۳.