- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

تربیت اجتماعی کودک

حمید زارعی

تربیت اجتماعی کودک یعنی تحلیل وضعیت او دردوره های متفاوت سنی و مشاهده تطبیقی شرایط  رشدی وی. در این اعتبار سه دوره جالب رشدی اجتماعی برای او منظور می شود.این دوره ها صرف نظر از تقسیم بندی های متعدد در این مورد با تفکیک ویژگی ها در هر مرحله از سن موجب آشنایی بیشتر با کودک و رفتار او می شوند. در دوره اول که از ۱۸ ماهگی تا پایان ۶ سالگی است مشخصه آن کودک به تدریج در امر نگریستن مهارت می یابد ودر راه شناخت محیط پیش می رود وحواسش را هر چه بیشتر به کار می گیرد وبه دلیل آن که راه رفتن یاد گرفته ومی تواند به دلخواه خود جابجا شود در فضای گسترده تری
که دارای محرکهای بیشتری است به توسعه تجارب دست اول خود می پردازد واز واژه ها استفاده می کند و ظرفیت آن را روز به روز افزایش بیشتری می دهد.چهره مادر بسان محرکی قوی و موثر در ذهنش تشکیل شده وکلیه امور مربوط به مادر جان می گیرد وبه کار می رود.این خود کمک مفیدی به رشد گنجینه واژگان است.با رشد تواناییهای مختلف خود در این دوره بر کیفیت و کمیت تجارب محیطی او اضافه می شود.حرکات عضلانی نامطمئن او رفته رفته به حرکات هماهنگ کودکان مسن تر می رسد و اوبه اسانی از رشد امکاناتش لذت می برد وبا آهنگی خستگی ناپذیر تمرین وممارست می کند.کودک دوساله به علت
محدودیت در استفاده از وسایل ارتباطی با روش آزمایش وخطا که بسیار دیر نیز نتیجه می دهد کار می کند.آزمایش وخطا کودک را وادار به ارزیابی فکری وعملی می کند ونحوه اندیشیدن را به او آموخته ویا تقویت می کند.در همین دوره است که کودک گاهی در استفاده از محرکهای ارتباطی دچار شک وتردید می شود وبعضادست به خیال پردازی می زند.افراط در این عمل کودک را به آنجا می رساند که او حتی در بیداری خواب می بیند ودر رویای روز به سر می برد.عمل خیالپردازی فی نفسه دو پیامد بارز به دنبال دارد.یکی از پیامدها استفاده از زبان درونی پیشرفته است که خود نوعی تفکر محسوب می شود ومنجر به تفکر تشکلی می گردد.پیامد دیگر آن است که ادامه این کار واقعیات زندگی را در نظر وی غیر ملموس و غیر دلچسب می سازد وضرورت حضور سایرین رادرکنار او منتفی می سازد. در کنار زبان درونی زبان بیرونی کودک در طی ۳و۴ سالگی تاحدودی رشد خواهد داشت وظرفیت معادل ۳ الی ۴ هزار واژه را در برمی گیرد. در۵و۶ سالگی این زبان محصول تماس با واقعیت وعینیتی است که کودک را صاحب نفوذ نیز می کند واواحساس شخصیت واستقلال می نماید.او از این که قادر است خواسته هایش را با افراد بزرگسال درمیان بگذارد وبرسر مسایل گوناگون آنان به بحث بپردازد احساس قدرت کرده دراین راستا تمایل به تصمیم گیری در وی به وجود می آید.دراین ارتباط ممکن است حتی برای ارضای خود ستاییش دروغ بگوید و البته دروغ خود از مقوله ی رشد ویژگیهای روانی وتعیین موقعیت وتثبیت آنها ست و منجر به جابجا کردن ارزشها وروشهای ناصحیح از صحیح می شود.این دوره سنی دوره ای است که کلا باید روی عادتهای کودک کار کرد و متن عادتهای گوناگون را با توجه به تقویتهای مثبتی که کودک از این راه دریافت می کند ثابت می ماند ودوام می یابد.