- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

آن چیز غائب

مهدیه امیری

فیلم هایی که با هدف مخاطب قرار دادن بچه ها ساخته شده اند غالبا آثاری هستند که خود بچه ها در آن نقش بازی می کنند و پیام ها به زبان آنها بیان می شود. به زبان ساده داستانشان را تعریف می کنند و به انتقال پیام می پردازند. شخصیت های کودک فیلم ها،  نوع کشمکش های بیرونی ودرونی خود را به راحتی مطرح می کنند و دچار تغییر و تحول می شوند. گاهی همراه با بزرگ تر ها و گاهی جلوتر از آنها به آموزش می پردازند. لحنی شاد و امید بخش دارند. حتی در ناامیدی هم یقین و باوری در چشمان آنها موج می زند چرا که بر این باورند که هنوز فرصت دارند و باید تلاش کرد. در واقع تلقی مثبت یا منفی از این فیلم ها بستگی به میزان هماهنگی وارتباط با بچه ها دارد که چقدر از طرف آنها می تواند قابل درک ولذت بردن، باشد.
آثاری همچون “باشو غریبه ای کوچک” به کارگردانی بهرام بیضایی، “بچه های آسمان” به کارگردانی مجید مجیدی و “خانه ی دوست کجاست؟” به کارگردانی عباس کیارستمی از جمله فیلم هایی می باشد که در جذب بچه ها موفق بوده اند. که در ادامه به معرفی آنها پرداخته خواهد شد.
فیلم “باشو غریبه ای کوچک” در خصوص پسر بچه ای جنوبی می باشد که به دلیل بمباران هوایی و کشته شدن خانواده اش سوار بر کامیونی می شود و وقتی چادر بار کامیون را کنار می زند، می بیند سر از شمال در آورده است. باشو به مزرعه ی زنی به نام نایی پناه می برد که در غیبت شوهرش که به جنگ رفته، مزرعه را اداره می کند. با پناه دادن باشو، نایی مورد نقد اهالی روستا که دارای باورهای خرافی و سنتهای پوسیده بودند قرار می گیرد. این فیلم پیام آور صلح و دوستی می باشد که پیام آن را یک کودک در زمان جنگ به اهالی روستا می دهد. باشو با نگاه معصوم و دل مهربان خود دیوار و مرزهای بین انسان ها را از بین می برد و عشق، صلح و دوستی را به آنها ارمغان می دهد.
“بچه های آسمان” داستان پسری در پایین شهر تهران را روایت می کند که در فقر و تنگدستی قرار دارد . کفش خواهرش را که به او داده بودند تا برای تعمیر به کفاشی ببرد بر اثر اتفاق گم می کند و همراه خواهرش سعی می کنند تااین موضوع را از پدرشان مخفی نگه دارند تا پدر مجبور نشود برای خرید کفش از دیگران پول قرض کند.فیلم تماماً در کشمکش آن است که مشکلات کوچک مردم ثروتمند را به عنوانی مشکلی بزرگ برای مستمندان نشان دهد و بیننده هشیار را از خواب غفلت بیدار کند همچنین اختلاف های طبقاتی و معرفت و بزرگی روح یک کودک را به تصویر می کشد. علی در این فیلم برای بدست اورن کفش به مسابقه دو می رود و تمام سعی خود را می کند تا نفر سوم شود و جایزه ی آن که یک کفش ورزشی می باشد را بدست آورد. صدای نفس های علی برای مقام سوم به ما این پیام را می دهد که به کودکان خود بیاموزیم چیزها را ببینند و درکنند، برای ادامه زندگی و تحقق اندیشه ها و آرمان های خود هر چند بزرگ یا کوچک تلاش کنند.
فیلم “خانه‌ی دوست کجاست؟” داستان پسربچه‌ای به نام احمد است که در کلاسِ دوم دبستان درس می‌خواند. در تمام مدت نمایش فیلم، احمد خانه‌ی دوستش، محمدرضا را می‌جوید تا دفترچه‌ی مشقش را که اشتباها به دلیل شباهت در کیفش گذاشته، به او برساند. معلم دبستان شاگردان را تهدید کرده بود که هرکس مشق ننویسد از مدرسه اخراج خواهد شد. این تهدید انگیزه‌ی کافی برای احمد ایجاد می‌کرد که جستجوی خود را تا جایی ادامه دهد که ساختار فیلم کامل گردد. بنابراین راهی روستای مجاور می¬شود اما به هر طریق و با بدشانسی‌های مکرر نمی‌تواند خانه‌ی او را بیابد. و این در حالی‌ست که هوا تاریک شده و برای خانه‌ی خودشان هنوز نان نخریده؛ علاوه بر این مشق‌اش را هم ننوشته و از تنبیه پدر نیز به خاطر دیر کردن می‌ترسد. در همین حال با پیرمردی مهربان روبرو شده که او را به خانه باز می‌گرداند و بین او و پدرش واسطه می‌شود. روز بعد، قبل از آنکه معلم مشق هم‌شاگردی را ببیند دفتر را به او بازمی‌گرداند. او به عنوان آخرین راه‌حل مشق هم‌شاگردی خود را نیز نوشته است. این فیلم روابط در هم شکسته و رو به زوال انسان ها و به تصویر کشیدن این رنج با دادن دستورهای مکرر و نادیده گرفتن پریشانی احمد را در تقابل دنیای بزرگسالان و کودکان به نمایش می کشد. احمد، کودک این فیلم به ما نشان می دهد که اگر کور سویی برای پیوند انسان ها باقی باشد آن امید را باید در احساس زلال کودکان جستجو کرد.
براستی کودکان و دنیای آنها بسیار زلال و شایسته ی ستاش است. چرا که هر کودک در ذهن خود دنیایی از پاکی و صداقت را به تصویر می کشد که در آن نه خبری از شر، دروغ، دورویی می باشد و نه هر چیز بد دیگری.