نعمتا…فاضلی
هر چقدر شهر کوچکتر میشود محدودیتهای بیشتری برای قدمزدن زنان به وجود میآید. اما زندگی در کلانشهر با تسامح و مدارای بیشتری برای شهروندانش همراه است.
تا به حال در مورد ارتباط قدمزدن در شهر به عنوان پدیدهای اجتماعی با تمام فرآیندهای امروزی جامعه و فرهنگ مانند زنانه شدن صحبت کردم. اجازه دهید در این یادداشت از فرآیند دموکراتیک شدن حرف بزنم. دموکراتیکشدن عبارتاست از فرآیندی که طی آن در نتیجه توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به تدریج امکان مشارکت افراد در زندگی اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی افزایش مییابد و به تدریج افراد بیشتر میتوانند از مجموعه فرصتها و امکانهای موجود در جامعه استفاده کنند. در فرآیند دموکراتیکشدن فاصله قدرت در نظام سلسله مراتب اجتماعی کاهش مییابد و افراد میتوانند با توجه به صلاحیت و شایستگیهایی که در نتیجه توسعه آموزش و آموزش عالی به دست میآورند، در امورمختلف جامعه به نحو برابرتری مشارکت کنند.
اکنون میخواهم بگویم قدمزدن در شهر بخشی از فرآیند گسترش ارزشهای دموکراتیک در جامعه شهری امروز است. در این فرآیند شهروند با قدمزدن در شهر میتواند از فضای عمومی شهر، برای مصرفهای مختلف مانند خود بیانگری، لذت بردن، یادگیری، مشاهده و تماشاکردن، تماس و ارتباط با دیگران و حتی کسبوکار کمک بگیرد. برای اینکه نسبت بین دموکراتیکشدن کلانشهر و قدمزدن را دریابیم کافی است که مقایسهای بین شهرهای کوچک و کلانشهرها بکنیم. اگرچه در شهرهای کوچک نیز پدیده قدم زدن شکل گرفته و رواج دارد اما کمابیش با غروب آفتاب قدمزدن پایان میگیرد. یا هر چقدر شهر کوچک تر میشود محدودیت های بیشتری برای قدمزدن زنان به وجود میآید. اما زندگی در کلانشهر با تسامح و مدارای بیشتری برای شهروندانش همراه است .
این تسامح و مدارا ابعاد گوناگونی دارد که یکی از آنها مدارا برای آزادی شهروندان برای نقاط مختلف شهر است. می توان ابعاد دیگری برای ارزشهای دموکراتیک و قدمزدن بیان کرد. برای مثال در کلانشهرها، تولیدات فرهنگی و مصرف فرهنگی و سرمایههای فرهنگی شهر به مراتب بیش از شهرهای کوچک است. این تمرکز انواع سرمایههای فرهنگی و رونق بازار فرهنگ در کلانشهرها به اشکال گوناگونی بر سبک زندگی شهری تاثیر میگذارد. یکی از این تاثیرات عبارت است از گسترش ارزشهای دموکراتیک، رشد ارزشهای مدنی، تسامح و مدارا و آماده کردن شهروندان برای داشتن زیست شهری یا سبک زندگی شهری است.
زندگی چند میلیون انسان در یک محیط مصنوع بزرگ به اسم کلان شهر هنگامی امکان شکلگیری و استمرار خواهد داشت که افراد بتوانند فضیلتهای شهری مانند بیتفاوتی مدنی را درونی سازند. بیتفاوتی مدنی عبارت از رعایت حریم خصوصی دیگران و پرهیز از مداخله نابهجا و یا خشونتبار در امور و زندگی دیگر شهروندان است. بیتفاوتی مدنی وضعیتی است که در آن شهروندان تلاش میکنند ضمن احساس مسئولیت پذیری به شهر از درگیر شدن با دیگران، قضاوت کردن درباره آنان و اعمال خشونت نمادین برعلیهشان اجتناب کنند.
«جان دیویی» فیلسوف مشهور جمله ای دارد که میگوید «دموکراسی یعنی توجه کردن و عکس آن یعنی استبداد یعنی بیتوجهی و انکار دیگران » ما از طریق قدم زدن در شهر به سطحی اگرچه نازک و کم عمق از ایده دموکراسی دست مییابیم. قدم زدن در شهر اگرچه مشارکتی چندان جدی و تاثیرگذار در سرنوشت شهر و یا حتی بهره برداری گسترده از منابع مادی و نمادین شهر به نظر نمی رسد اما با وجودرقیق یا کم رنگ بودن قدم زدن در این دیدگاه همچنان می توان گفت که آن، یکی از شاخصهای تولید فضاهای دموکراتیک شدن است.
*مردمشناس و استاد دانشگاه