- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ما موسیقی را داریم تا از فرط واقعیت ها خفه نشویم

هفتادمین عصرانه فرهنگی هامون با موضوع آسیب شناسی وضعیت موسیقی در استان بوشهر با حضور محسن دوراهکی؛ مدرس گیتار، حسام و حماسه حق پرست مدرس تار وتنبک و ابوذر محمدیان؛ مدرس موسیقی کودکان در دفتر هفته نامه اتحادجنوب با استقبال موسیقی دوستان و هنرمندان و اساتید موسیقی روبرو شد.

در ابتدا اسماعیل حسام مقدم؛ عضو هیات موسس انجمن هامون در خصوص جلسه ی هفته ی گذشته ی عصرانه ی هامون که با موضوعیت دیابت برگزار شده بود، صحبت هایی کرد و ضرورت بحث سلامت را یادآور گردید. وی در ادامه ضمن معرفی ارایه دهندگان  از افراد شرکت کننده در این جلسه در خواست نمود که در بخش دوم عصرانه، مباحث خود در زمینه موسیقی را ارایه دهند.

در ابتدای این جلسه چالشی محسن دوراهکی؛ مدرس گیتارکلاسیک سه مشکل اساسی را برای موسیقی استان بوشهر برشمرد و در ادامه عنوان کرد:”مشکلات زیادی در عرصه هنر وموسیقی وجود دارد. اولین مشکل ریشه در مسئولین دارد که به نحوی هنرمند و فعال هنری در زمینه ی موسیقی و سایر زمینه ها با این مسئولین در ارتباطند. مثلن برای تاسیس اموزشگاه ها و یا برگزاری کنسرت باید از فیلترهایی گذشته  و مجوزهایی اخذ شود که گاهن سخت گیری و فیلترهای شدیدی انجام می پذیرد که برخی غیرضروری می باشد. خیلی وقت ها ما با اشخاصی سروکار داریم که در عرصه ی هنری به طور خاص موسیقی سررشته ای ندارند. من به شخصه به فیلتر اعتقاد دارم چون نبود فیلتر هرج ومرج ایجاد می کند اما سخت گیری هایی که برخی اوقات وجود دارد، باعث می گردد که دغدغه ی مجوز برجسته تر از مسائل فنی مد نظر قرار گیرد. از دیگر مواردی که به مسئولین برمی گردد؛ مربوط به  سخت افزارهای در خور موسیقی در برازجان است. مانند سالن، تجهیزات صدابرداری، مجتمع هایی برای آموزش و تمرین و… درخواست دارم که این موارد رسیدگی شود. برازجان در سطحی هست که یک سالن مجهز ۵۰۰نفره جهت مراسمات داشته باشد. دیگر مورد مربوط به حمایت هایی است که باید از سوی مسئولین انجام گیرد، که متاسفانه در برازجان این اتفاق صورت نمی گیرد. مثلن وضعیت اقتصادی که برای یک هنرمند در عرصه ی موسیقی وجود دارد، وضعیت محکم و پابرجایی نیست.”

وی در ادامه افزود:”ریشه ی دوم در مورد مشکلات موجود در موسیقی،  خود هنرمندان و فعالان موسیقی می باشد. متاسفانه ما شاهد کسانی هستیم که بدون داشتن صلاحیت و مهارت فنی لازم اقدام به تدریس و یا برگزاری کنسرت می کنند. بعضی از مدرسان متاسفانه تنها به جنبه ی اقتصادی تدریس اهمیت می دهند و به یادگیری اهمیتی نمی دهند و تنبلی برخی فعالان و هنرمندان که کمتر سراغ اجرا می روند از دیگر مشکلات در این عرصه می باشد.”

این مدرس گیتارکلاسیک مهمترین مساله را فرهنگ خانواده عنوان کرد وگفت:”مساله ای که از همه مهم تر است و علاجی برای آن پیدا نکرده ام، فرهنگ خانوادگی می باشد. چیزی که به شدت با آن مشکل داریم و کمتر حمایتی از طرف خانواده ها برای فعالیت های موسیقی صورت می گیرد. موسیقی برای بسیاری از خانواده ها، اگر خوشبین باشم، در اولویت های چهارم و پنجم قرار دارد و یا حتا یک تفریح فصلی می باشد. در صورتی که بسیاری از هنرجوهایی که برای تابستان در کلاس های موسیقی حضور دارند، در تمام طول سال  به کلاس زبان انگلیسی می رود. کلاس زبان تبدیل به یک عرف شده و ای کاش هنر و موسیقی نیز در یک رده ای در این زمینه قرار می گرفت کما اینکه در بسیاری از کشورها این موضوع وجود دارد.”

ابوذر محمدیان یکی دیگر از ارایه دهندگان بود که صحبت های خود را با موضوع تبادل تجربه شروع کرد وگفت:”تبادل تجربه در بین اساتید در استان صورت نمی گیرد. تجربه در یک نقطه قطع می باشد. این قطع در ارتباط با یک مربی با مربی دیگر، یک مربی با خانواده است. این ارتباط چون قطع می باشد تجربیات انتقال داده نمی شود. در یونان باستان از همان ابتدا موسیقی جز درس های اجباری بوده است. این اتفاق نه برای اثبات منیت بوده بلکه دلایلی داشته است. در حوالی سال  ۱۹۰۰ میلادی اتفاقی که افتاد این بوده که روان شناستان و جامعه شناسانی که موسیقی را می شناختند یک سری معضلات در جامعه دیدند و تحقیقاتی در این زمینه انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که موسیقی بنا به دلایلی باید جزدروس مدارس باشد. باید موسیقی برای همه باشد. در جنگها هم همچنان موسیقی وجود داشته است که بخشی به دلیل حس حماسی بوده ولی قسمت اصلی آن مربوط به نظم و هماهنگی بوده است. “

وی در ادامه به مساله موسیقی محلی اشاره کرد و افزود:”در حوالی سال ۱۹۰۰ گروهی اقدام به جمع آوری موسیقی هاینواحی کردند و متوجه شدند قدرتمندترینموسیقی، موسیقی نواحی و یا فولک است. با از بین رفتن موسیقی فولک،هویت یک جامعه نیز از بین می رود. این در حالی است که ما در دشتستان درباره لهجه  خود تردید داریم و مهم ترین دلیل ان از بین رفتن موسیقیفولک میباشد. چون که موسیقیفولک شناسنامه ما می باشد و وقتی از یادها زدوده می شود کم کم اعتماد به نفس از بین می رود. دلایل زیادی برای مهاجرت به شهروجود دارد و یکی از مهم ترین دلایل آن، از بین رفتن موسیقیمحلی می باشد. در بوشهر با لهجه محلی بیشتراز شهرستان دشتستان صحبتمی گردد که یکی از دلایل آن  استفاده از موسیقیمحلی میباشد. در دشتستان قسمت بیشتری از موسیقی ما در مقایسه با شهر بوشهراز بین رفته است. این در حالی است که به عقیده ی بسیاری از بزرگان منشا هنر بازی و رقص می باشد و با از بین رفتن این دو به جامعه آسیب وارد می شود.”

محمدیان در ادامه گفت:”در خانواده ها به دلیل عدم اشنایی با موسیقی همواره با تردید روبرو می باشند و این سردر گمی باعث می شود که به سمت موسیقی کشیده نشوند  وعلاقه ای به آن نداشته باشند. امروزه در کشورهای دیگر در محل کار، گروه های کرالی وجود دارد که باعث می گردد خستگی از تن کارکنان بدر می رود و حس رقابتی بین کارکنان شرکت ها بوجود می آید واز همان طریق به جشنواره ها جهت شرکت در مسابقات حضور می یابند و یک محیط کاملن شاداب را درکشورشان ارایه داده اند.”

این مدرس موسیقی کودکان افزود:”در گذشته مادر بزرگ ها وقتی کودک را خواب می کردند و لالایی را با شعر می خواندند در پی آن  شعر لالایی یک تاریخی وجود دارد و حرکت ریتم پای مادربزرگ تمپو و سرعت را به شکل ناخودآگاه به کودک آموزش می دهد و به نوعی می توان گفت لالایی بالاترین تدریس موسیقی می باشد. همچنین بازی “چی چی،سنگ ترازی” دنیایی از ریتم، بافت، حس تعلیق و… درون آن موجود می باشد.”

محمدیان گفت:” در موسیقی سنتی ایران، موسیقی به سمت تک بعدی بودن به پیش می رود. چرا؟ چون تفاوت ها را از بین برده اند. هر جامعه با قدرت تفاوت هایش زنده است. وقتی در جوامع ما  تفاوت ها از بین برود همه به یک شکل در می ایند و جامعه به سمت منزوی شدن به پیش می رود.”

حماسه حق پرست از دیگر ارایه دهندگان در این عصرانه بود که در ادامه به صحبت پرداخت. و گفت:”من پیرامون عنوان موضوع به عنوان کسی که از دهه ی ۷۱ در حال و هوای موسیقی بوشهر به طور جدی وارد شده ام، نتیجه ای که گرفتم این است که باید تکلیف ما با حاکمیت و دولت مشخص باشد. من برای گرفتن مجوز آموزشگاه به اداره ای رفتم و عنوان کردند که به ما ابلاغ شده موسیقی مساله ما نیست و به سایر کارهای دگیر باید بپردازیم. نگاه حاکمیتی به ما می گوید که موسیقی در حاشیه ترین هنرها قرار گرفته و ضمن احترام به سایرهنرها، موسیقی مساله اصلی آنها نیست و در بطن خود خطرناک است. چرا؟ چون موسیقی با فقه درگیر می شود. ابن خلدون جمله  ای طلایی دارد و می گوید شما هروقت وارد جغرافیایی می شوید، اگر قصد بررسی ساماندهی یک جامعه را دارید، به سراغ اهالی موسیقی بروید. اگر اهالی موسیقی آن جامعه زندگی نسبی و رو به رفاه و آرامی داشتند، مطمئنن نگاه حاکمیتی و دولتی یک نگاه خوبی است وجامعه از المان های خوبی برخوردار است.”

وی افزود:” موسیقی تفسیر به رای هست. ما در موسیقی بلاتکلیف هستیم. در حالی که موسیقی هنری جدی است و باید استعدادهای افراد در خانواده ها نیز در این زمینه در نظر گرفته شود. ما باید تکلیف خود را با نگاه دولتی مشخص کنیم. ریشه ی اصلی نگاه به موسیقی دچار مشکل است. خانم بحرانی درتیتراژ پایانی سریال مختار یک قطعه را میخواند.  برای گفت و گو  پیش ایشان می رویم و می گویند چاپ نکنید. در حالی که یک آواز کامل خوانده شده ولی می گویند نگاه جامعه به گونه ای است  که دردسر می شود. بلاتکلیفی در هنر بسیار شدیدتر از این حرفهاست. در طی این ۳۵سال اخیر نگاه های فقهی و معلقی که وجود دارد، موسیقی را دچار سردرگمی کرده است.”

حماسه حق پرست در ادامه گفت:”من یک مقاله ای در خصوص سعید شنبدی زاده و اجرای وی در لوور فرانسه نوشته ام. موزه ی لوور رفتن و دوهفته اجرا کردن کار کمی نیست. در این مقاله به منظر جهانی موسیقی بوشهر اشاره کرده ام. این در حالی است که آن شکل جغرافیا تکلیف خود را با موسیقی مشخص نموده ولی در بوشهر نگاه ها بیشتر چشم و هم چشمی  و ویترینی می باشد. آموزش  موسیقی بوشهر از زمان حضور انگلیسی ها در بوشهر بوده و بعد از آن به مدرسه سعادت وارد شد. حالا چه بر سر ما آمده که با داشتن یک ساز در خانه عنوان می کنند که طرف مطرب می باشد و با نگاه هایخاصی به وی نگریسته می شود. در حالی که من افتخار می کنم از قبیله ی مطرب ها می باشم. مگر به یک خوشنویس،خطاط نمی گویند یا کسی که کار نقاشی می کند، نقاش نیست؟ اسباب کار ما طرب هست نه تنها به دلیل شادی آور بودن بلکه به دلیل بار فلسفی ای که دارد.”

وی در انتها عنوان کرد:”عدم وابستگی به نهادهای دولتی(من به خانم ماحوزی عنوان کرده ام که بی فرهنگ ترین ها در اداره ارشاد می باشند. چرا که ارتباطی با قلم، موسیقی، شعر، نغمه و نوا نداشته اند و تنها در بروکراسی چیده اند) و جدی گرفتن موسیقی از سوی خانواده ها از امکان هایی است که می تواند به موسیقی کمک کند.”

حسام حق پرست از دیگر ارایه دهندگان ضمن ابراز خوشحالی از حضور سوشیانس عوض فرد؛ دف نواز نونهال برازجانی در این جلسه گفت:” دوستان در سه موضوع بسیار کلیدی درباره مسئولین و خانواده ها، موسیقی نواحی و پذیرش حضور موسیقی در جامعه صحبت کردند. من به این موضوع اشاره می کنم که جنوب تنها برخاسته از نفت نیست بلکه برخاسته از موسیقی نیز می باشد و اجرا کردن در لوور فرانسه کار بسیار آسان و کمی نیست و یک استان بوشهری توانسته به این مساله دست یابد.”

وی افزود:”نیچه می گوید:”ما موسیقی را داریم تا از فرط واقعیت ها خفه نشویم” حضور موسیقی به طور مثال در دشتستان اکثرن به صورت شروه خوانی وجود دارد. ما باید به خود یک امیدواری نیز بدهیم که همچنان موسیقی در درون ما می باشد. تنها  موسیقی کردستان در بخش موسیقی نواحی با بوشهر در حال رقابت می باشد و تنها چیزی که در مساله موسیقی بوشهر وجود دارد، نگاه های حاکمیتی و مسئولین و خانواده ها می باشد که باعث می گردد انچه مد نظر ما می باشد، بدست نیاید و به همین یکسان سازی صورت نخواهد گرفت. وظیفه ما کادر سازی و تولیدگری در عرصه ی موسیقی می باشد و اگر اهل موسیقی هستیم با توجه به تمامی مسائل و مشکلات باید تولیدگر باشیم. همچنین باید تمامی ژانرها در موسیقی وجود داشته باشد. محمد مختاری در  خصوص ژانرهای متفاوت گفت:”فرهنگ، دقیقن تفاهم در تفاوت هاست.”

در بخش بعدی این عصرانه، اسماعیل حسام مقدم ضمن بیان این نکته که در میانه ی فرهنگ سنتی و فرهنگ ایئولوژیک، موسیقی دچار سکته شده افزود:”ما  در فرهنگ سنتی یک پیوند ناگسستنی با موسیقی داریم و ما در انتخاب کلمات باید بسیار دقت کنیم. سنت ما با موسیقی عجین می باشد ولی آن چیزی که با موسیقی سر عناد و دشمنی دارد فرهنگ ایدئولوژیکی می باشد که با دولت ها و حکومت ها بر می آیند و بعد  از چند صباحی ممکن است بمانند یا نمانند. اینکه در صحبت ها باید یک  فاصله ای بین این دو در نظر داشت چون این ارتباطی که اشاره شد در موسیقی سنتی ما در دشتستان در بوشهر و در روی دریا وجود داشته و دارد.” وی در ادامه  اعضای شرکت کننده  را به گفت و گو و بحث دعوت کرد. حیدری مدرس ساز دهنی در برازجان، مرضیه غلامشاهی، غلامرضا آموزگار، بهنام سالانی، مجید عوض فرد، ناصر حفظ اله از کسانی بودند که به بحث موسیقی و مشکلات آن در این زمینه پرداختند.

مواردی که اعضای شرکت کننده عنوان کردند شامل: ارایه راهکار در خصوص مشکلات استان بوشهر، پذیرش مشکلات موجود، نبود و یا ضعف تبلیغات  و ارتباطات شخصی در حوزه ی موسیقی در بین هنرمندان و اساتید در برازجان و بوشهر و دیگر شهرها، حضورعرف و سنت و تاثیر آن بر جامعه از لحاظ دیدگاه روان شناسان، خاطراتی از فعالیت های برخی افراد در گروه های موسیقی و هنری در طی سال های گذشته تا کنون، نبود جلسات داخلی در بین خود اساتید، هزینه های پرداخت بلیط، وجود امید و نبود شرایط موجود جهت اجرای موسیقی، عدم پذیرش شغل مدرس موسیقی و آهنگ ساز در بین جامعه، انزوای در بین هنرمندان و …. بود.

در ادامه برادارا حق پرست از راه اندازی تشکل غیردولتی با عنوان”انجمن فرهنگ و هنر استان بوشهر” جهت متمرکز نمودن موسیقی در استان بوشهر وهماهنگی جهت برگزاری کنسرت های هنرمندان استان بوشهر در تهران خبر دادند.

هفتادمین جلسه  ی عصرانه هامون با دادن این خبر خوب به هنرمندان و موسیقی دوستان، با گرفتن یک عکس یادگاری به پایان رسید.

هفتاد و یکمین جلسه عصرانه ی فرهنگی هامون به مناسبت سالگرد سیل و زلزله شهر برازجان با حضور اصغر حسام مقدم، بهزاد گل چمن و محمدحسین پور در سه شنبه آینده در دفتر هفته نامه اتحادجنوب به همراه علاقمندان در این حوزه برگزار می گردد.